زنان مهاجر و بازار کار در آلمان
۱۳۸۶ مهر ۲۰, جمعهاین زنان دارای تخصصهای گوناگونی هستند. از رشتههای تجربی و فنی گرفته تا علوم اقتصادی و اجتماعی و همینطور علوم تربیتی. ولی معمولاً این مدارک تحصیلی در آلمان به رسمیت شناخته نمیشوند. ظاهراً دلائل متعددی وجود دارد. به طور مثال تعداد زیادی معلم در این کلاسها هستند که متأسفانه نمی توانند در آلمان به عنوان معلم مشغول به کار شوند. چون آنها تنها در یک رشته آموزش دیدهاند، در صورتی که در آلمان معلمان در دو رشته آموزش میبینند.
این پروژه سعی میکند با در نظر گرفتن قابلیتهای فعلی زنان مهاجر، به پیشرفت فردی آنها کمک کند. از سال ۲۰۰۶ تا به حال در کلن سه دورهی آموزشی برگزار شده است. در هر دوره پانزده زن مهاجر به مدت نیم سال، هر هفته سی ساعت برای پیدا کردن شغل آموزش میدیدند.
در طول این دوره زنان مهاجر آموزش می بینند که چگونه نامههای رسمی و اداری بنویسند و چگونه دربارهی موضوعات روز مکالمه کنند. علاوه بر این دورههای آموزش کامپیوتر نیز ارائه میشوند. همینطور اطلاعاتی در مورد وضعیت بازار کار و این که چه شغلهایی مورد نیاز هستند، در اختیار آنها قرار میگیرد.
یکی از تواناییهای مهمی که این زنان باید کسب کنند نوشتن صحیح درخواست کار است که در آلمان شکل کاملاً متفاوتی دارد و اکثر اوقات برای شرکت کنندگان کاملاً تازگی دارد.
با هر کدام از این زنان در مورد نقاط ضعف و قوّتشان صحبت میشود، همینطور راجع به تمام امکانات کاری که برای آنها وجود دارد، تا بتوانند دوباره در آلمان جایگاه اجتماعی خود را پیدا کنند.
مدیر این پروژه میترا وکیل توضیح میدهد که برای این زنان تنها مسئلة کار مطرح نیست. او می گوید: « در طول مدت این دوره خیلی زود مشخص میشود که برای آنها تنها پیشرفت شغلی مطرح نیست، بلکه آنها دنبال راهی برای دستیابی به اتکا به نفس دوباره خود هستند. آنها میخواهند استقلال مالی داشته باشند. به طوری مثال یکی از این زنها میگوید که نمیخواهد زیر سایة دیگران زندگی کند.»
میترا وکیل همچنین به این اشاره میکند که برخی از این زنان مهاجرحتی گاهیاوقات شغلی را انتخاب میکنند که برای آنها کاملاً تازگی دارد. اما به کمک این دوره میتوانند برداشتی کلی دربارهی این شغل بدست آورند.
داشتن مدرک این دورهی کارآموزی به عنوان سابقة کاری بر آیندهی شغلی شرکت کنندگان تأثیر بسزائی دارد و نشان میدهد که آنها با شرایط کاری به اندازهی کافی آشنایی دارند. حتی اگر این نکات بسیار پیشپاافتاده باشند، مثل سروقت بودن.
یکی از نمونههای موفق این پرژه، استلا پرایز از قزاقستان است. او چهار بچه دارد و سیزده سال ست که در آلمان زندگی میکند. استلا پرایز در رشتهی مهندسی تحصیل کرده است. وقفهی کاری که به خاطر نگهداری از فرزندان برایش پیش آمد، او را از بازار کار دور نگه داشت. تا به حال در آلمان کار نکرده بود، به همین دلیل احساس عدم اعتماد میکرد. نمیدانست چطور باید درخواست کار بنویسد یا با چه عنوانی دیگران را خطاب کند. چه استعدادها و علاقههایی دارد.
او از آگهی روزنامه با پروژهی "میرا" آشنا میشود و پس از گذراندن نیم سال دورهی کارآموزی موفق به پیدا کردن کار می شود. او در این باره میگوید: « در حین گذراندن این دوره اعتماد به نفس بیشتری پیدا کردهام و همینطور اطلاعات بسیار مفیدی بدست آوردهام. در حال حاضر میتوانم راه جدیدی را طی کنم.»
او تنها کسی نیست که موفق شده. تقریباً ۶۰ درصد از شرکتکنندگان موفق به پیدا کردن کار میشوند.به همین خاطر جای تعجب نیست که برای دورهی بعدی در حال حاضر لیست انتظار وجود دارد.
کاتیا گروندلاخ / آیدا