1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

رویکرد غیرتعجیلی در "خون‌خواهی" هنیه، عقب‌نشینی یا خرید زمان

علی افشاری
۱۴۰۳ شهریور ۲۷, سه‌شنبه

کشته شدن هنیه تغییری در رویکرد و فعالیت‌های حماس ایجاد نکرد و گفتگوهای آتش‌بس بین حماس و اسرائیل نیزمتوقف نشد و این اتفاق تاثیری در جایگاه دولت پزشکیان در افکار عمومی ایران نگذاشت. تحلیلی از علی افشاری.

https://p.dw.com/p/4khQZ
تصویری در تهران از اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس و قاسم سلیمانی، فرمانده سابق سپاه قدس
تبلیغات در ایران پس از کشته شدن اسماعیل هنیهعکس: Fatemeh Bahrami/Anadolu/picture alliance

در آن مقطع رهبر جمهوری اسلامی از ضرورت "خون‌خواهی" سخن به میان آورد و مدعی شد که اسرائیل "با این اقدام زمینه‌ی مجازات سختی را برای خود فراهم ساخت" فرماندهان سپاه نیز ادعاهای مشابهی را تکرار کردند و مسعود پزشکیان نیز با آنها همراهی کرد. البته بخشی از اصلاح‌طلبان بر خویشتن‌داری تاکید کرده و ترور هنیه را به اختلال در کار دولت پزشکیان و زمینه‌سازی برای گسترش جنگ توصیف کردند!

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

به هر حال گذشت روزها نشان داد که نه کشته شدن هنیه تغییری در رویکرد و فعالیت‌های حماس ایجاد کرد و نه گفتگوهای آتش‌بس بین حماس و اسرائیل متوقف شد و نه ان اتفاق تاثیری در جایگاه دولت پزشکیان در افکار عمومی ایران گذاشت که پیشاپیش بر مبنای آمار رسمی دستکم نیمی از جامعه اصلا در انتخابات شرکت نکردند و اهمیتی قائل نشدند که چه کسی رئیس قوه مجریه می‌شود! حزب‌الله لبنان نیز در واکشن به ترور فواد شکر در این مدت عملیات انتقام‌جویانه محدودی را انجام داد تا پرونده رویارویی غیرمتعارف بسته شود و درگیری مستقیم محدود بین دو طرف در حاشیه جنگ غزه ادامه پیدا کند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

اما این وقفه طولانی به چه معنا است آیا همانطور که خامنه‌ای عقب‌نشینی تاکتیکی را در نظام ارزشی خود روا دانسته بود نظام عملیات تلافی‌جویانه را کنار گذاشته است؟ یا اینکه خرید زمان برای انجام عملیات در چارچوب رعایت مصلحت و جلوگیری از گسترش ابعاد جنگ است؟

از آنجایی‌که جمهوری اسلامی ظرف دو هفته عملیات تلافی‌جویانه علیه کشته شدن سرتیپ محمدرضا زاهدی در ساختمان کسنولگری ایران در دمشق را انجام داد، این تاخیر غیرطبیعی به نظر می‌رسد. البته این عملیات مختصات سخت‌تری نسبت به قبلی برای ایجاد بازدارندگی مورد نظر از قبیل نیاز به مرگبار بودن و غافلگیری دارد که با توجه به موازنه قوا بین دو طرف کار پیچیده‌ای برای جمهوری اسلامی است. منتها مشکل اصلی نظام واکنش اسرائیل و متحدانش در جهان است که انجام عملیات موثر  و سنگین را برای جمهوری اسلامی هزینه دار می‌کند. اقتصاد محتضر ایران ظرفیت گسترش رویارویی نیابتی و محدود ایران و اسرائیل به جنگ تمام عیار مستقیم را ندارد!

ولی از زاویه دیگر پاسخ ندادن نیز نظام را در رویارویی با اسرائیل آسیب‌پذیر می‌کند. پایگاه اجتماعی نظام و همچنین شبکه نیابتی آن در منطقه و حماسرا مسئله دار می‌کند. البته بخشی از نیروهای حماس پذیرای مصلحت‌اندیشی جمهوری اسلامی هستند چون خود نیز اقدام اسرائیل در کشتن هنیه را عملا نادیده گرفته و رویکرد قبلی خود را ادامه داده‌اند. در عین حال عقب‌نشینی رویکرد مشوق رویکرد تهاجمی اسرائیل خواهد شد که چه بسا این بار کارگزاران جمهوری اسلامی در داخل خود خاک ایران مشابه فخری زاده آماح حملات مرگبار قرار بگیرند.

 اگرچه بازدارندگی در برابر دولتی با ویژگی‌های دولت کنونی اسرائیل نیز امر نامحتملی به نظر می‌رسد. هرچه قدر هم عملیات تلافی‌جویانه ادعایی سنگین باشد بازلزوما  مانعی برای حملات اسرائیل در درون مرز و یا خارج از مرزهای ایران نمی‌شود؛ همانطورکه عملیات "وعده صادق" نتوانست مانع حفاظت از جان و امنیت اسماعیل هنیه در هنگام اقامت در ایران شود.

یکی از موانع دیگر جمهوری اسلامی تحرکات دیپلماتیک و نظامی آمریکا است که نشان داده اجازه انجام عملیات نظامی پرمخاطره را نمی‌دهد و اگر هم جمهوری اسلامی بتواند از ساختار دفاعی هماهنگ و چندلایه‌ای اسرائیل عبور کرده و بتواند منجر به رویداد دارای تلفات انسانی در مراکز نظامی این کشور بشود، با خطر واکنش سنگین آمریکا ممکن است مواجه شود که معادلات نظامی و راهبردی منطقه را تحت الشعاع قرار می‌دهد.

جمهوری اسلامی تا کنون رویارویی مستقیم نظامی با آمریکا را خط قرمز بشمار آورده است. البته دولت آمریکا در مسیر دیپلماتیک نیز کوشید که توقف جنگ غزه را تبدیل به دستاوردی برای جمهوری اسلامی و حماس به عنوان تاوان کشتن هنیه قرار دهد. این اتفاق تا کنون رخ نداده است و بعید هم است در آینده قابل پیش دیدنی رخ بدهد. در حال حاضر تنش  بین اسرائیل و لبنان نیز در حال افزایش است. این امکان در هفته‌های گذشته برای خروج محترمانه از انتقام‌جویی مطرح بود و الان دیگر برای جمهوری اسلامی امکان استفاده ندارد.

ولی با توجه به ابعاد حیثیتی، امنیتی و دفاعی بالا سخت بتوان تصور کرد که پرونده عملیات تلافی‌جویانه بسته شده باشد. منتهی پیچیدگی و دشواریابی و جنبه‌های فنی و از همه مهمتر طراحی و اجرا در چارچوبی که مخرب‌تر از قبل و در عین حال باعث واکنش متقابل اسرائیل به حمایت از سوی آمریکا و بریتانیا نشود. این پیچیدگی و انتخاب بر اساس معیارهای متقاطع و ناهمسو زمانمند شدن واکنش تلافی‌جویانه را برای نظام اجتناب‌ناپذیر ساخته است.

اکنون در پرتو شواهد به نظر می‌رسد تاخیر تنها یک اجبار نبوده بلکه نظام آگاهانه رویکرد غیرتعجیلی را برگزیده است. با توجه به فضای احساسی و موضعگیری‌های شتابزده مسئولان انتظار از سطح واکنش تلافی‌جویانه بالا بود. الان بعد از گذشت زمان از هیجانات و سطح انتظارات کاسته شده است. ممکن است این بار نظام مشابه اتفاقات ناگوار و مشکلات در داخل که از بازی با زمان برای فراموشی موضوع و ایجاد محمل برای عدم ارائه راه حل استفاده می‌کند را با هدف دیگری در برابر اسرائیل در پیش گرفته باشد تا بعد از فرونشستن گرد و غبارها و توقعات، عملیاتی کنترل شده را اجرا کرده و بعد با راه انداختن پروپاگاندا مشابه حزب‌الله لبنان آرام پرونده ارتقاء سطح درگیری را ببندد.

گذشت زمان کمک می‌کند تا نظام از فضای سنگین بوجود آمده اولیه خارج شده و بتواند با مدیریت توقعات به نوعی انتقام گیری را سازماندهی کند که از محدوده رویارویی موجود خارج نشود. از سوی دیگر کاهش سطح آمادگی در اسرائیل و متحدانش  با فرسوده کردن روانی آنها نیز به جمهوری اسلامی در دستیابی به اهداف مورد نظر کمک می‌کند. در واقع فرسودگی روانی و انتظارات در هر دوی سوی میدان، توجیه گر رویکرد غیرتعجیلی بوده است. فعلا وضعیت نامشخص است و احتمال عملیات تلافی‌جویانه به طور نسبی کمتر شده است اگرچه مقامات نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی بر اجرای آن همچنان اصرار می‌ورزند. حال روزهای آینده مشخص می‌کند که وضعیت چه خواهد شد؟

* این یادداشت نظر نویسنده را منعکس می‌کند و الزاما بازتاب‌دهنده نظر دویچه‌وله فارسی نیست.

علی افشاری تحلیلگر سیاسی