رونمایی کتاب "پیش از تردید" فهیمه فرسایی در شهر کلن
۱۳۹۸ آبان ۲۷, دوشنبهفهیمه فرسایی تازهترین کتابش به زبان فارسی را یکشنبه ۱۷ نوامبر (۲۶ آبان) در شهر کلن آلمان معرفی کرد. رمان "پیش از تردید" به تازگی توسط نشر مهری در لندن منتشر شده و ترجمه رمان آلمانی Hüte Dich vor den Männern mein Sohn است که انتشارات دیتریش آلمان آن را در سال ۱۹۹۸ منتشر کرد.
محل رونمایی از کتاب جدید فرسایی "خانه همه دنیا" (Allerweltshaus) در محله ارنفلد بود؛ خانهای که نماد آشنایی فرهنگها با یکدیگر است، و محلهای که در آن رنگ و بوی تنوع موج میزند. این خانه برای فرسایی غریبه نیست. او بیش از ۳۰ سال پیش کتابخانه این نهاد فرهنگی را پایهگذاری کرده و حال به دعوت "انجمن زنان ایرانی – آلمانی کلن" دوباره به آنجا بازگشته است، اما این بار به عنوان نویسندهای سرشناس. او زمانی که در "خانه همه دنیا" مشغول به کار شد نیز تجربه تحصیل حقوق، روزنامهنگاری و نویسندگی در ایران را پشت سر داشت.
فهیمه فرسایی، نویسندهآلمانی-ایرانی، عضو کانون نویسندگان آلمان و انجمن قلم بینالمللی است. فروزان فرزانه، عضو هیئت مدیره انجمن زنان ایرانی – آلمانی کلن، از یک سال پیش که از در دست ترجمه بودن کتاب آگاهی یافت در فکر تدارک روز رونمایی رمان بود. به گفته حمیلا نیسگیلی، عضو دیگر هیئت مدیره انجمن، این انجمن دارای سابقهای ۳۳ ساله در بحث و فحص درباره ایدههای فمینیستی و آگاهی رسانی به زنان است و یکی از وظایفش را معرفی زنان هنرمند تعریف کرده است.
یکشنبه عصر سه برنامه ایرانی به طور همزمان در کلن در جریان بود. با وجود این و با وجود هوای سرد و بارانی کلن حدود ۵۰ نفر به "خانه همه دنیا" آمده بودند. بیشتر شرکتکنندگان در جلسه رونمایی کتاب فهیمه فرسایی را علاقمندان به ادبیات تشکیل میدادند که برخی از شهرهای دیگر به کلن سفر کرده بودند.
در ابتدا حمیلا نیسگیلی، فعال حقوق زنان و گرداننده برنامه، شرحی از تاریخچه زندگی و نویسندگی و انتشار آثار فهیمه فرسایی به دست داد. او از جمله اشاره کرد به اینکه فرسایی پیش از انقلاب با بخش فرهنگی روزنامه کیهان و نشریههایی چون فردوسی و تماشا همکاری داشته و چاپ یکی از داستانهایش در تماشا منجر به دستگیری و محکومیتش به یک سال و نیم زندان شد. او پس از انقلاب در آلمان به همکاری با روزنامههای آلمانی پرداخته، داستاننویسی را ادامه داده و از او تا کنون شش رمان و مجموعه داستان به آلمانی منتشر شده است. او همچنین نمایشنامه و نمایشنامه رادیویی به رشته تحریر درآورده است.
لایههای رمان
سپس فهیمه فرسایی پشت میکروفون قرار گرفت و نخست شرحی عمومی درباره داستان رمانش داد. او درباره یکی از لایههای رمانش چنین گفت: «این داستان پسر بینامی است که در آستانه پا گذاشتن به دنیای بزرگترهاست و به همین خاطر با مشکلات عدیدهای روبرو میشود. و این مشکلات فقط شامل حال دنیای درونی او نمیشود، بلکه پیش از هر چیزی او با گرایشات جنسیاش، با اینکه آیندهای را باید به تنهایی بسازد و با گذشتهاش مسئله دارد و این است که در آغاز داستان این پسر بینام و نشان ما باید سعی کند که به این دنیای درونی و بیرونی سر و سامان دهد تا زیر چرخ زندگی، جنگ و دگرگونیها و مشکلاتی که در اثر انقلاب پیش آمده له نشود. از آنجایی که مطمئن میشود که در جایی که به دنیا آمده، به این هدف نمیرسد، سعی میکند پول جمع کند و به خارج برود، به آلمان بیاید و به دوست دوران جوانیاش "مهتاب" برسد. در این راه پرسنگلاخ، یک دوست و هممحلهایاش به نام جاوید که با او هم رابطه دوستانه و بعضی وقتها هم عاشقانه دارد به او کمک میکند.»
فرسایی در ادامه گفت: «لایه دیگر رمان من، سوء استفاده شبکهای است که در آغاز انقلاب، پس از دستگیریهای زیاد و فعالیتهای گروههای سیاسی، به زندان میافتند و این گروه کلاهبردار با تماس گرفتن با این خانوادهها سعی میکند با وعده و وعید بی پایه و اینکه مثلا زندانیشان آزاد میشود آنها را تلکه کند. من این بخش از داستان رمانم را از زندگی یکی از دوستانم برگرفتهام که همسرش را در اوایل انقلاب دستگیر کرده بودند و او با یک چنین کلاهبرداری روبرو شد. این خانواده دچار آسیبهای روحی و روانی زیادی شد و از جمله پیامدهای این آسیبهای روحی این بود که دوست من نتوانست به کارش ادامه دهد و اخراج شد و مسائل دیگر که داستان این کلاهبرداری را در رمانم میآورم.»
پس از آنکه خانم فرسایی چند صفحه از رمان خود را برخواند، الهه کریمی، مدیر انتشارات لاله در دوسلدورف، به طور غیرمنتظره با موافقت سازماندهندگان برنامه، نقد و شرح کتاب را که به آلمانی نوشته بود برای حاضران خواند. او گفت فضاسازی رمان "پیش از تردید" به گونهای است که این کتاب او را به کوچه پس کوچههای جنوب شهر تهران برده است. به گفته خانم کریمی، «این داستانی است از آغاز دهه ۱۹۸۰، اندک زمانی پس از انقلاب ایران، انقلابی که هنوز تازه و مضطرب است و برای آنکه ادامهاش را تضمین کند هر چه بر سر راهش است نابود میکند. و نیز موضوع بر سر پسر جوانی بینام است که پدر و مادر فعال سیاسیاش به خارج فرار کردهاند و پسر کوچکشان را از یاد بردهاند.» کریمی در ادامه گفت: «این داستان همچنین درباره ارزش قائل نبودن جامعه برای کودکان است. جامعهای که ناتوان است از اینکه به شیوهای سالم با کودکان رفتار کند.»
«"پیش از تردید" در تردیدها جان میگیرد»
همچنین اسد سیف، منتقد ادبی، در جلسه رونمایی "پیش از تردید" حضور داشت. او درباره این رمان به دویچه وله گفت: «نگاه به رمان "پیش از تردید" میتواند از جنبههای مختلف صورت گیرد. در این رمان میتوان سیمایی از ایران را در پی حاکمیت جمهوری اسلامی نیز بازیافت. از یک سو با شخصیتهایی آشنا میشویم که یادآور تیپ حاج آقا در رمان "حاجیآقا"ی صادق هدایت هستند؛ تازه به دوران رسیدههایی که میکوشند با استفاده از سنت و مذهب، در لباس بسیجی و کمیتهچی و مأمور زندان، به دزدی و غارت و شکنجه لباس قانون بپوشانند و هرچه زودتر به پول برسند.»
اسد سیف در ادامه گفت: «"پیش از تردید" در عین حال زندگی نوجوانی است بینام که میکوشد در این آشفتهبازار خود را بشناسد و راه زندگی پیش گیرد. این شخصیت میان ماندن در ایران یا خروج ناگزیر از آن همانقدر در تردید است که میان عشقی ممنوع به دوست پسرش و عشق به دختری که در شکل سنتی خویش همسرش محسوب میشود و ساکن آلمان است.» به عقیده اسد سیف، «"پیش از تردید" در همین تردیدهاست که جان میگیرد تا از تاریخ و سیاست، از هستی و عشق، از واقعیت و خیال داستانی بسازد جذاب و خواندنی».
رمانی بازتابدهنده دورهای پرتلاطم
فهیمه فرسایی سپس به پرسشهای حاضران پاسخ گفت. او در پاسخ به این پرسش که چرا ۲۱ سال پیش راوی کتابش را پسر نوجوانی از طبقه پایین جامعه انتخاب کرده و به موضوعهایی تابو چون همجنسگرایی و سوء استفاده جنسی از کودکان پرداخته گفت: «واقعیت این است که من با یک چنین شخصیتی در سالهای میانه دهه ۱۹۸۰ در برلین آشنا شدم.» او شرح داد که در آن زمان تازه با خانوادهاش از ایران به برلین گریخته بود و برای جدا شدن از روزمرگی هر روز به کتابخانه مرکزی برلین، بخش شرقشناسی میرفت که در آن روزنامههای ایران چون کیهان هم آرشیو شده بود. فرسایی در آنجا با این پسر آشنا شد که نه برای تحقیق بلکه به دلیل نداشتن جا و مکان در برلین به کتابخانه میآمد و استراحت میکرد.
فرسایی همچنین گفت: «فکر کنم علت این موضوع به دراماتورژی رمان من هم برمیگردد. چون این جوانی است که در میان دو مرز دارد حرکت میکند، در میان دو مکان، دو جغرافیا، دو کشور که هیچ کدام هم اتوپیایی برایش نبوده است. حتی از نظر احساسی، گرایشات جنسیاش هم هنوز نمیداند به طور کامل کجا قرار گرفته است. هنوز دارد تجربههای جنسیاش را میگذراند. از آنجا که مضمون رمان من هم به دنیایی میپردازد که در حال تلاطم در اثر انقلاب و جنگ و بگیر و ببند و فعالیت گروههای سیاسی تازه شکل گرفته است، شخصیتی که همه چیزش به ثمر رسیده و شکل گرفته بود نمیتوانست این تلاطم و دگرگونی و دوگانگی را بازتاب دهد.»
فهیمه فرسایی در پاسخ به پرسش دویچه وله که چرا پس از ۲۱ سال این کتاب را به فارسی ترجمه کرده گفت که علت آن به سادگی کمبود وقت بوده و بخشهایی از کتاب به مرور برای چاپ در نشریههای گوناگون ادبی ترجمه شده و سرانجام برای انتشار تمام کتاب آماده شده است. او همچنین گفت که "پیش از تردید" ترجمهای آزاد از کتاب آلمانی اوست.
رابطه نویسنده و شنونده در کتابخوانی
خانم فرسایی به دلیل آنکه کتابهای زیادی به زبان آلمانی نوشته و آنها را به علاقمندان آلمانیزبان ارائه کرده تجربه فراوان با جلسات کتابخوانی دارد. او در پاسخ به این پرسش دویچه وله که چه تفاوتی میان جلسات کتابخوانی فارسیزبانها و آلمانیزبانها میبیند، از جمله گفت: « شنوندههای ایرانی خیلی صمیمی و راحتتر و گرمتر و مهربانتر هستند با هم. جلسه مثل یک صله ارحام شروع میشود [...] و این فضای کتابخوانی را گرم و راحت میکند. در مقابل آلمانیها طاقتشان بیشتر است، دقت بیشتری میکنند و بیشتر به جنبههای ادبی-هنری موضوع میپردازند تا به متن سیاسی یا پسزمینههای اجتماعی رمان یا شخصیتهای من. و این رفتار تاثیر میگذارد به رابطه من به عنوان نویسنده و کسانی که علاقمند به شنیدن بخشی از رمان با صدای من هستند.»
از بخشهای گرم و صمیمی در مجالس کتابخوانی بخش امضای کتاب توسط نویسنده است، که در همه فرهنگها شبیه هم است. اثری کاملا شخصی که به یادگار میماند.