روسيه از گاز به عنوان اسلحهى سياسى استفاده مىكند
۱۳۸۵ دی ۷, پنجشنبهد.
بر سر گاز ميان متحدان سابق يعنى روسيه و روسيهى سفيد آزمايش قدرت درگرفته است. سال ۲۰۰۶ براى اين دو كشور با تهديد در حال پايان يافتن است. چند ماه پيش بود كه رهبرى روسيه، دستكارى انتخاباتى در كشور كوچك همسايه را مورد تشويق قرار داد. اينك به نظر مىرسد كه در مسكو و مينسك، برادرى پساشوروى براى هميشه پايان يافته است. اينكه آيا اين گسست پايدار خواهد بود يا در چند روز آينده برطرف خواهد شد، هنوز معلوم نيست.
در يك نكته بايد به طرف روسيه حق داد: هر چه باشد، گاز جزو ذخاير ارزشمند است. چه دليلى دارد كه انحصار دولتى «گازپروم» آن را به بهاى مناسب يا حتا ارزان به دوستان سابق بفروشد؟ امروز مسايل بسيارى ايجاب مىكند كه قيمتگذارى واقعگرايانهاى در شرايط اقتصاد بازار پيش برده شود.
اما يكسال پس از درگيرى مشابهى ميان روسيه و اوكرايين، اين گمان ايجاد مىشود كه مواد خام به ابزارى در سياست خارجى و قدرت روسيه تبديل شده است. پشت سر «گازپروم» كرملين قرار دارد و پشت منافع اقتصادى هم منافع سياسى. مساله فقط بر سر سود خالص نيست، بلكه همچنين بر سر آرزوى كنترل كامل زنجيرهى تامين انرژى است: از استخراج گرفته تا لولههاى هدايت و رساندن به مصرف كنندگان در اروپا. روسيه در عين حال آنگونه كه موارد اوكرايين و گرجستان نشان داد مىخواهد همسايگان وقيح خود را از طريق فشار سياست انرژى مجازات كند. اين را نيز بايد در نظر گرفت كه روسيه هنوز تحت تاثير وحشتناك از دست رفتن موقعيت ابرقدرتى است. بنابراين «قدرت بزرگ انرژى» به معناى اهداف بزرگ در سياست خارجى است.
در اين ميان در اروپا هم اين تجربه به عمل آمد كه در مسكو از همكارى در زمينهى انرژى، تفسيرى يكسويه انجام مىگيرد. از طرفى شركتهاى روسى با قدرت در بازارهاى اروپا نفوذ مىكنند و از طرف ديگر سرمايهگذاران غربى در معاملات خود در بخش انرژى با دشوارى روبرو مىگردند. اين كار حتا با نقض قراردادهاى موجود صورت مىگيرد. روسيه قواعد بازى را طبق سليقهى خود تغيير مىدهد و به همين دليل ناچار است با پرسشهايى انتقادى در مورد جديت و اعتمادپذيرى سياست خود روبرو شود.
اروپا مىداند كه در اين قاره كماكان گاز و نفت زيادى مورد استفاده قرار خواهد گرفت. روسيه داراى ذخايرى در اين زمينه است و منافعش نيز ايجاب مىكند كه آن را بصورتى مطمئن صادر كند. به همين دليل ترس از اينكه بزودى در اروپا مردم بايد در اتاقهاى سرد بنشينند، موردى ندارد. وابستگى دوجانبه است و از همين رو دليلى براى هيسترى وجود ندارد، بلكه بر عكس براى آرامش خاطر بيشتر.
افزون بر آن اتحاديهى اروپا آنقدرها هم كه به نظر مىرسد بىقدرت نيست. اين اتحاديه مىتواند تاثير سياسى بگذارد و نارضايتى خود را از سياست قيمتگذارى روسيه بيان كند. به روشنى بايد در مورد اقدامات پرسش برانگيز روسيه در سياست خارجى نيز گفتگو شود. با هر كشورى نيز مناقشه صورت گيرد، اعمال فشار سنگين به جاى گفتگوهاى منصفانه، سازشناپذيرى به جاى رفتارى متعارف و تهديد به جاى همكارى، حاكى از فرزانگى سياست دولتى نيست، بلكه ترديد و شك را دامن مىزند.
Cornelia Rabitz