روز خبرنگار در ایران و دوران "تیره" روزنامهنگاری
۱۴۰۲ مرداد ۱۷, سهشنبههفدهم مرداد در ایران روز "خبرنگار" نام گرفته است. در این روز اندک روزنامههایی که هنوز تلاش میکنند روزنهای از"آزادی مطبوعات را در ایران باز نگهدارند"، صفحات خود را به تصاویر خبرنگاران بازداشت شده و اسامی انبوهی از خبرنگاران زندانی اختصاص دادهاند. در سال ۷۷ و در پی کشته شدن یک خبرنگار ایرنا به همراه ۸ دیپلمات ایرانی در افغانستان، ۱۷ مرداد روز خبرنگار نامیده شد.
هممیهن صفحه اول خود را با تصویری از الهه محمدی و نیلوفر حامدی و تیتر بزرگ "خبرنگاران تنهاتر از همیشه" منتشر کرد. این روزنامه نوشت: «روزنامهنگاری این روزها از سخت و زیانآور گذشته و شغلی پرخطر شده. سختی کار روزنامهنگار به شرایط جامعه برمیگردد و در جامعهای که هیچ چیز سرجای خودش نیست و به هر حوزهای که نگاه میکنیم با انبوهی از مشکلات روبرو میشویم و مردم از هر سو ناراضی هستند اما برای نوشتن درد آنها باید به تکتک واژهها توجه کنیم که مبادا اطلاعرسانی ما مسئلهای ایجاد کند.»
به دنبال کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد موج گسترده بازداشت خبرنگاران و فعالان رسانهای از ۲۹ شهریور سال گذشته و همزمان با آغاز اعتراضات سراسری در ایران شروع شد. نیلوفر حامدی و الهه محمدی به خاطر پوشش خبری مرگ مهسا و خاکسپاری او ماههاست زندانیاند.
روزنامهنگاران "دشمن" نیستند
اکبر منتجبی رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران در روزنامه سازندگی که سردبیری آن را بر عهده دارد، نوشت از دوم خرداد ۷۶ به این سو "هیچ سالی برای روزنامهنگاران به تیرگی سالی که گذشت، نبود."
به گفته او حتی پس از توقیف فلهای مطبوعات پس از دوم خرداد که "اقتصاد رسانه آسیب دید و شادی از رسانهها پر کشید و امنیت روزنامهنگاری به مویی رسید، باز وضعیت این چنین نبود که سال پیش دیدیم".
رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران میگوید تاکنون بیش از ۱۰۰ روزنامهنگار بازداشت و زندانی شدهاند و چنین رقمی تاکنون سابقه نداشته است. او گفته "این عدد جدا از احضارهاست".
او در توییتر خود نوشت روزنامهنگاران دردی را نشان میدهند که خود مسئولان منشاء آن هستند. روزنامهنگاران "دشمن" یا "همکار دولت متخاصم" نیستند و "آنانی که ماندهاند و روزنه آزادیخواهی را باز نگه داشتهاند، بخشی از همین مردمند".
"تقدیر" از خبرنگاران و سلفی با آنها
دوشنبه ۱۶ مرداد و در آستانه روز خبرنگار، ابراهیم رئيسی، رئیس جمهوری ایران به سازمان صدا و سیما رفت و گفت: «این دولت، منتقدان را افراد بی شناسنامه و بی هویت نمیداند و برای شنیدن صحبتهای منتقدان گوش شنوا دارد.» سخنانی که با واکنشهای بسیار هم در برخی رسانههای ایران و هم در شبکههای اجتماعی روبرو شد. او همچنین با خبرنگاران عکس سلفی گرفت.
در شبکههای اجتماعی با اشاره به موج سرکوب خبرنگاران از این روز به عنوان روزی یاد شده که نه "تبریک" که "تسلیت" دارد، چرا که یادآور ممنوعیت و محدودیت و زندان است.
عمادالدین باقی در یادداشتی برای روزنامه کارگزاران به مناسبت روز خبرنگار نوشت: «امروز در دنیایی که فیلمبردار نوجوان قتل جورج فلوید، برنده پولیتزر ۲۰۲۱ میشود! الهه محمدی و نیلوفر حامدی، دو خبرنگار شایسته ابتدا به اتهام نقش داشتن در اطلاعرسانی پیرامون مرگ مظلومانه مهسا امینی بازداشت و در همین رابطه تفهیم اتهام و بازجویی میشوند و پس از ماهها زندان ناگهان سخنگوی قوه قضائیه اعلام میکند اصلاً دلیل زندان آنها جاسوسی و همکاری با دولت متخاصم است، چیزی که محتویات پرونده و وکلا و خانواده رد میکنند».
او میگوید اگر برای این اتهام "ادله قاطعی" وجود دارد چرا نباید دادگاهی علنی برگزار شود "تا مردم دفاعیات متهم و وکلا را هم بشنوند تا بتوانند با آنچه سخنگو اظهار داشته، همدلی کنند."
فهرستی طولانی
روزنامه شرق با استناد به گزارش کمیته پیگیری وضعیت روزنامهنگاران بازداشتی نوشت وضعیت ۱۱ روزنامهنگار هنوز مشخص نیست. این کمیته در ۱۰ ماه گذشته از بازداشت یا احضار بیش از ۹۰ روزنامهنگار در شهرهای مختلف ایران خبر داده است که بیشترشان در ماههای گذشته یا به قید وثیقه آزاد شده یا مشمول "عفو" شدهاند، اما همچنان وضعیت تعدادی از آنها مشخص نیست. شرق نوشت دوران حبس "موقت" نیلوفر حامدی و الهه محمدی خیلی طولانی شده است "و امروز در روز خبرنگار جای خالی آنها در تحریریه بیشتر از همیشه احساس میشود."
هممهین نوشته فهرست خبرنگارانی که در طول سال گذشته تاکنون بازداشت و احضار و زندانی شدند، طولانی است. این روزنامه به نام چند تن از آنان اشاره کرده است: یلدا معیری عکاس خبری، هدی توحیدی، علیرضا خوشبخت، جبار دستباز، سمیرا علینژاد، روحالله نخعی، ایمان بهپسند، مجتبی رحیمی، احمد حلبیساز، سامان غزالی، فرشید قربانپور، امیرحسین بریمانی، آریا جعفری، نسترن فرخه، دنیا راد، سیاوش سلیمانی، صفیه قرهباغی، فهیمه نظری، سجاد رحمانی، مهدی امیرپور، مریم وحیدیان، میلاد علوی، مهدی قدیمی، نسیم سلطانبیگی، مریم شکرانی، افشین امیرشاهی، نگین باقری و الناز محمدی.
هممیهن میگوید به این فهرست اسامی دیگری افزوده شدهاند که یا حکمشان صادر شده یا در انتظار صدور آن هستند؛ بهروز بهزادی، مدیرمسئول و سردبیر روزنامه اعتماد در پی شکایتی ابتدا به شش ماه حبس محکوم و این مجازات سپس به یکسال ممنوعیت فعالیت رسانهای تبدیل شد. مرضیه محمودی، سردبیر سایت تجارت نیوز نیز در پی شکایت حمید رسایی، نماینده پیشین مجلس به پرداخت ۲۴ میلیون تومان جریمه نقدی و یکسال تبعید به تربتجام محکوم شد. مجازاتی سنگین برای سعیده شفیعی و نسیم سلطان بیگی در نظر گرفته شد. برای علی پورطباطبایی، سردبیر سایت خبری قم نیوز دادگاه برگزار شد. "جرم" او پیگیری ماجرای مسمومیت دانشآموزان در قم است.
بیشتر بخوانید:گزارشگران بدون مرز: ایران در قعر فهرست آزادی رسانهها
سیاه را نمیتوان با تیم رسانه دولتی سفید کرد
اعتماد نوشته است که از زمان یکدست شدن دولت و حاکمیت "دامنه وسیعی از شکایتها و جوابیهها علیه خبرنگاران و اساتید حوزه رسانه ثبت شده که از نظر کمی در هیچ دوره دیگری سابقه نداشته است." پروژه "خالص سازی" در حکومت در سطح رسانهای هم دنبال شده و به گفته اعتماد "بسیاری از نمایندگان رسانهها به دلیل نقد عملکرد دولت اجازه حضور در برنامههای رسانهای را از دست دادند."
آیا این خالصسازی توانسته است کمکی به دولت بکند؟ عباس عبدی فعال سیاسی و رسانهای در مورد تیم رسانهای دولت به اعتماد میگوید که این تیم تلاش کرده به جای واقعیت، "روایت خاص خود را در رسانه ها بازتاب دهد"، اما "وقتی جسمی سیاه است با رسانه نمیتوان آن را سفید کرد".
اکبر منتجبی، رییس انجمن صنفی روزنامهنگاران نیز معتقد است ارعاب رسانهها برای حکومت نتیجه عکس داده است. او میگوید: «اشکالی که در جامعه ما رخ داد این بود که برخی تصور کردند با تهدید روزنامهنگاران و تهدید مطبوعات و رسانهها میتوانند با صداوسیما و چند خبرگزاری حکومتی به آنچه که میخواهند، برسند» اما «همیشه وقتی پرچمی از دست کسی بیفتد، کس دیگری میآید و آن پرچم را بر میدارد. مهم این است که پرچم در دست کیست؟» به باور منتجبی "آنچه آقایان در بهار ۷۹ با توقیف فلهای مطبوعات کاشتند، در پاییز ۱۴۰۱ برداشت کردند".
او تاکید کرده مادام که چتر امنیت بر سر روزنامهنگاران بر قرار نباشد و آزادی کامل به رسانهها داده نشود "تا آنها افشاگر فسادها و زدوبندهای سیاسی باشند و به جای دولتها و حکومتها، مردم را نمایندگی کنند، در بر همین پاشنه میچرخد."