روایتی از تجربههای تلخ و شیرین زندان زنان
فیلم مستند ایرانی "و من عاشقانه زیستهام" بهزودی در برلین بهنمایش در میآید. پانتهآ بهرامی، در این فیلم تجربههای ۱۳ زن زندانی سیاسی را به تصویر میکشد. یکی از آنها چگونگی ماجرای تجاوز به خود را در زندان فاش میکند.
راهرویی در زندان (بازسازی صحنههای زندان)
دمپاییهای زندان (بازسازی صحنههای زندان)
خوردن غذا (بازسازی صحنههای زندان)
راهرویی در زندان (بازسازی صحنههای زندان)
"آنها میخواستند، همهی احساسات ما را غارت کنند، احساس دیدن، لمس کردن..." (بازسازی صحنههای زندان)
تعدادی از اعضای "سازمان چریکهای فدایی خلق" که در درگیری با مأموران ساواک شاه کشته شدند
گلی ماجرای دستگیریاش را تعریف میکند
بهاره: روزگار تلخی بود
نسرین: "من اینجا فوق لیسانس روانشناسی گرفتهام و در رشتهی حقوق بینالملل فارغالتحصیل شدهام"
نازلی و دخترش میشل. نازلی پرتوی یکی از شخصیتهای قوی فیلم مستند "... و من عاشقانه زیستهام" است. او حدود ۸ سال از دوران جوانی خود را در زندانهای جمهوری اسلامی گذرانده است. نازلی یکی از بازماندگان تنبیه معروف "قبرها" است که در سال ۱۳۶۹ به مدت ۹ ماه در زندان قزل حصار به دستور حاج داود به مرحله اجرا در آمد. روحیه شوخ و مقاوم نازلی به او کمک کرد تا دوران سخت شکنجه و زندان را پشتسر بگذارد.
نینا در سال ۱۳۶۱ دستگیرمیشود. او در دوران شکنجه از سوی بازجویش مورد تجاوز قرار میگیرد. نینا در زندان دو بار دست به خودکشی میزند. نینا: «بازجویم میگفت: "کاری میکنم که سرت را نتوانی بلند کنی" و پس از مکثی طولانی ادامه میدهد: «مثل رعد و برقی که میآید و میرود، باورم نمیشد که دست به این عمل زده باشد».
عکس دوران جوانی راضیه در لباس ارتشی
سالها گذشته است: راضیه در پارک
سرور یکی از ۱۳ زن مصاحبه شونده در فیلم است که تلخی زندان را در دو رژیم شا ه و جمهوری اسلامی تجربه کرده است. او یکی از سازماندهندگان جنبش دانشجویی مخفی در زمان شاه بود. سرور در سال ۱۳۶۰ دستگیر میشود. او را چنان وحشیانه کتک میزنند و شکنجه میکنند که برای مدتی حافظهاش را از دست میدهد. سرور: «... میگفتم ۱، ۲، ولی شمارهی ۳ را بهخاطر نمیآوردم. اسم مادرم و خواهرم را هم به یاد نمی آوردم.»
آویژه و دخترانش
یکی از صحنههای فیلم مستند "... و من عاشقانه زیستهام"
یکی از صحنههای فیلم مستند "... و من عاشقانه زیستهام"
یکی از صحنههای فیلم مستند "... و من عاشقانه زیستهام"
یکی از صحنههای فیلم مستند "... و من عاشقانه زیستهام"