رقابت در طرح شعار
۱۳۸۸ خرداد ۱, جمعهسعید مدنی، جامعه شناس و احمد زیدآبادی تحلیلگر سیاسی در گفتگو با دویچهوله، به بررسی جلوههای اجرایی و جهتگیریهای شعاری در مواضع آقایان کروبی و موسوی پرداختند.
دویچهوله: نامزدهای اصلاحطلب، یکی پس از دیگری در مورد حقوق شهروندی، حقوق زنان، کودکان و اقوام بیانیه میدهند. این امر را باید تلاشی جهت پر کردن سبد رای دید یا موضوع ناشی از شکوفایی در مواضع نامزدها نیز هست؟
سعید مدنی: اولین گزینهی پاسخ به شما این است که رقابتانتخاباتی است و نامزدهای اصلاحطلب فکر میکنند هرچقدر شعارهای رادیکالتر بدهند، جمعیت بیشتری تحت تاثیر قرار میگیرد. از این منظر، موضوع جذاب نیست و حتی نوعی فرصتطلبی است. به نظر من، خطاب اصلی این شعارها و مواضع، بخشی قابل توجهی از جامعهی شهری است که هنوز تمایل به مشارکت ندارد. آنها با این بیانیهها و شعارها، ارزیابی خود از وضعیت جامعه و حساسیتهای جامعه شهری را نشان میدهند. اما این موضعگیریها در مجموع، برای جامعه و تبادل نظر باز، مثبت هستند.
احمدزیدآبادی: واقعیت این است که قشرهای اجتماعی مختلف مایلهستند دایرهی اطلاع نامزدها از مسائل جاری و توان آنها برای برآورده کردن نیازهای خود را بدانند. طبیعی است که نیاز به رای نیز وجود دارد. مثلا جامعه میداند که تغییر قانون اساسی کار بسیار مشکلی است. هر کس هم این را قبلا عنوان کرده، با اتهام برانداز و ضد نظام مواجه شده است. اما وقتی یک نامزد انتخاباتی این را طرح میکند، نوعی امنیت روانی در این زمینه ایجاد میشود و این خودش سطح تعامل اجتماعی را بالا میبرد.
دویچهوله: آقای کروبی با مواضع نسبتا تندتر، توجه رایدهندگان احتمالی را جلب میکند یا آقای موسوی که محتاط تر حرکت میکند؟
احمد زیدآبادی: آقای میرحسین سمبل اقتصاد کوپنی و بسته است و من تمایل کمی در این قشر نسبت به موسوی میبینم. کروبی هم در وهلهی اول برای قشر متوسط شهری بهخاطر روحانی بودن جاذبهای ندارد. اما نکتهی مثبت کروبی اینست که میخواهد تیمی زبده برای امور اجرایی کشور معرفی کند و به نظر میرسد رییس این تیم، آقای کرباسچی باشد.
شرط موفقیت آقای کروبی این است که این تیم خوب به جامعه معرفی شود و معلوم شود قوی و کارشناس و خوشفکر است. اگر آقای کروبی مردم را متقاعد کند که بعنوان یک رییس جمهور روحانی، میخواهد با شجاعت، حاشیهای امنیتی برای پیشبرد کار تیم خود ایجاد کند، یعنی واسطهی آنها با رهبران نظام باشد، موفق میشود. آقای موسوی این امکانات و این نوع نگاه را ندارد.
سعید مدنی: خطاب هر دو کاندیدا بیشتر به قشرهای شهری و متوسط است. اما خطا اینجاست که نوع شعارها متناسب با نیازهای جامعهی شهری نباشد. آقای کروبی روی مسائل سیاسی تمرکز کرده و به مسائل جاری و معیشتی چندان توجه ندارد. در حالیکه آقای موسوی ابعاد مختلف زندگی شهری را طرح میکند. نمود بارز این تفاوت نگاه را در بیانیههای حقوق بشر این دو میتوان دید. رویکرد آقای کروبی بر نص اول حقوق بشر و بعد سیاسی آن است. در حالیکه آقای موسوی، سه نص حقوق بشر، یعنی حق خوراک، مسکن، پوشاک، بهداشت، آموزش و حق حیات را طرح کرده که فراگیرترند. ایشان در مواضع خود احتیاط میکند که جنبهی اجرایی آنها را در نظر بگیرد. مثلا از مقابله با فساد دولتی و حذف مدیرانی که سوءسابقه دارند، میگوید. اینها عملیترهستند تا تغییر قانون اساسی.
دویچهوله: در بسیاری تحلیلها، گفته میشود که رای روستاییان یا حدود ۵۰ درصد جمعیت، از قبل روشن است و تلاش اصلاح طلبان تنها در راستای جذب آرای خاموش و شهرنشینان است. نظر شما چیست؟
احمد زیدآبادی: این افسانه است. مگر روستاییان از تورم و بیکاری و مشکلات عمومی رنج نمیبرند؟ آیا مثلا کمکهای جزیی دولت باعث همراهی آنها شده است؟ من روستاهای زیادی رفتهام و ندیدم که آقای احمدینژاد در آنها موقعیتی داشته باشد. در میان آنها نیز گرایش به اصلاحطلبان وجود دارد.
سعید مدنی: بحث اصلی در مورد جامعه شهری و روستایی، عمدتا بر سر تمایل آنها به حضور یا عدم حضور در انتخابات است. نامزدهای اصلاح طلب ناچارند برای متقاعد کردن جامعهی شهری به مشارکت، به نیازهای آنها توجه کنند. وگرنه مشارکت جامعه روستایی مورد تردید نیست.
دویچهوله: بسیاری ازشعارهای نامزدهای اصلاحطلب، چیزی اضافه بر نیازهای واقعی جامعه ندارد و در واقع، حد متوسط مطالبات مردم است. به فرض بازنده شدن این دو فرد، جامعه که مدتی طرح این مطالبات را دنبال کرده و به آن خو گرفته، به کجا خواهد رفت؟
سعید مدنی: اصولا در روانشناسی توده، آستانهی تعیین کنندهای وجود دارد. منظور از آستانه، نقطه و سطحی است که بتوان گروهها و دیدگاههای مختلف را از هم متمایز کرد. به نظر میرسد جامعه ایران دارد به اینجا میرسد که مثلا آقایان کروبی و موسوی در صف منتقدان و آقای احمدینژاد، در صف حامیان وضع موجود هستند
حداقل نتیجهای که از وضعیت کنونی میتوان گرفت این است که مرزبندیها در جامعه ما روشنتر میشوند. البته اگر آستانهی جامعه در قبال این شعارها از سطحی بالاتر برود و احساس عدم امنیت بروز کند ، ممکن است ما شاهد آثار سوء باشیم.
احمد زیدآبادی: خواست تغییر، واقعی و اساسی است. جامعه این تغییررا طلب میکند. اگر کاندیداها موفق نشوند، لازم است این پتانسیل را که اطرافشان است حفظ کنند و بعنوان یک نیروی سیاسی در جامعه نگاهدارند که بتواند بعنوان یک وزنه تعادل، مراقب رفتارهای دولت باشد. اگر این نیروها پراکنده شوند، دولت فرضی و بعدی احمدینژاد، با بحرانهای خشن و کور مواجه خواهد شد و جامعه میتواند وضع نگران کنندهای پیدا کند.
دویچهوله: آقای احمدینژاد، هنوز شعار یا بیانیهای برای مطرح کردن دوباره خود نداده است. آیا منتظر است همهی رقبا صحبتهای خود را بکنند و بعد وارد گود شود؟
احمد زید آبادی: نمیدانم چه در سر احمدینژاد است. شاید بیشتر از آنچه تا حالا گفته، چیزی برای گفتن ندارد. شعاری که همیشه داد، برخورد با مافیای نفتی بود اما در چهارسال قبل، نتوانست کسی را معرفی کند. همه احساس میکنند این ابزار تبلیغاتی او برای بدنام کردن رقبای خود است. خودش در دورهی پیش هم برنامهی روشنی نداشت. سلسله شعارهایی داد که جامعه را دچار مشکل کرد. کارها به توزیع چک پول تنزل کرد. مردم اتفاقا احساس تحقیر شدن میکنند که با پنجاه هزار تومان چک پول دارند رای آنها را میخرند. عزت نفس مردم به این ترتیب جریحه دار میشود.
سعید مدنی: آقای احمدینژاد تاکنون کاری غیراخلاقی کرده که در دولتهای بعد از انقلاب سابقه نداشته است. ایشان کوشیده تا مثلا با دادن سیبزمینی و کمک بلاعوض به مردم، رای آنها را بخرد. تفاوت عمدهی نامزدهای اصلاحطلب با ایشان این است که آنها باج دادن به مردم یا سوءاستفاده از منابع دولتی را در دستور کار خود ندارند. به نظر من شعارها و رفتار آقای احمدینژاد همواره نتایج معکوس داشته و به نقاط ضعف دولت نهم بیش از پیش اضافه کرده است.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
تحریریه: بهرام محیی