ديرپاترين زندانی سياسی جمهوری اسلامی
۱۳۹۹ تیر ۲۱, شنبهمیگفت: «انتقام ما را به جايی نمیرساند» و به عيادت محمدی گيلانی که حکم اعدامش را داده بود رفت.
عباس امير انتظام در سال ۱۳۱۱ در تهران زاده شد.
پدرش کارگاه قاليبافی و حجره فرشفروشی در بازار داشت و از کوشندگان جنبش مشروطيت بود.
۱۶ ساله بود که به دبيرستان دارالفنون رفت و در همان زمان جذب جنبش نبرد برای ملی شدن نفت شد.
۱۹ ساله بود که به دانشگاه تهران رفت و در دانشکده فنی در رشته برق، شاگرد و يار سياسی مهدی بازرگان شد.
۲۱ ساله بود که پس از کودتای ۱۳۳۲ از سوی "نهضت مقاومت ملی" مأمور تماس اپوزيسيون ملی مذهبی با مقامات وزارت خارجه آمريکا شد.
۲۳ ساله بود که ليسانس گرفت و بعدها تحصيلاتش را در رشته مهندسی برق و سازه های ماشين در پاريس و برکلی آمريکا تکميل کرد وتا اندکی پيش از انقلاب ۵۷ در ايالات متحده زيست.
در اين مدت پيوسته با "نهضت آزادی ايران" به ويژه مهدی بازرگان در تماس بود.
با اوجگيری انقلاب ۵۷ بازرگان او را به همکاری فراخواند.
درباره آن دوره میگوید: «يک روز پس از پيروزی انقلاب به سِمت معاونت نخست وزير و سرپرست نخست وزيری منسوب و ۱۰ روز بعد سخنگوی دولت، نماينده نخست وزير در صدا و سيما و مسئول پاسخگويی به مکاتبات سفارتخانههايی که با نخست وزير مکاتبه مستقيم داشتند، شدم».
پس از گذشت پنج ماه، سفير ايران در کشورهای اسکانديناوی شد و پس از کنارهگيری دولت بازرگان در مقام خود باقی ماند ولی يک ماه پس از آن با ترفندی به ايران فراخوانده و به اتهام "همکاری و همدستی با آمريکا" بازداشت شد.
امیرانتظام درباره دادگاه خود میگوید: «آقای باقری (نماينده دادستان انقلاب) میگفت دادستان درمانده که با من چه کند. اگر آزادم کنند، میترسند که حرف بزنم. اگر آزادم نکنند، چه کنند؟»
در کيفرخواست او آمده بود که يکی از مأموران سفارت آمريکا در نامه ای او را "آقای اميرانتظام عزيز" ( Dear Mr. AmirEntezam) خطاب کرده ولی گناه اصلی او پيشنهاد انحلال مجلس خبرگان و تشکيل مجلس موسسان به جای آن بود که آقای خمينی را بر آن داشت تأکيد کند "بايد محاکمه شود".
او نخست به اعدام محکوم شد و با ميانجيگری مهدی بازرگان برايش حکم "حبس ابد تغييرناپذير" صادر کردند.
۲۱ سال در زندان و سپس تا پايان عمر در حصر خانگی ماند.
عباس امير انتظام در ۸۵ سالگی در زادگاهش درگذشت.