ديدار ده روزه گونتر گراس از كلكته
۱۳۸۳ بهمن ۱۹, دوشنبهحاصل آخرين سفر گونتر گراس به كلكته در ۱۸ سال پيش، رمان «شكلك درآوردن» بود كه در هند توجه زيادى را در محافل ادبى و اجتماعى كلكته و هند را برانگيخت، و پيش و بيش از هر چيز، بخاطر نگاه انتقادىاش به اين شهر. در آن زمان گراس ۶ ماه در حومه كلكته بهسر مىبرد و هر روز از آنجا با تراموا به شهر مىآمد.
گونتر گراس براى علاقمندان ادبيات در ايران چهرهاى آشناست. هم بخاطر رمانهايش بخصوص «موش و گربه» كه توسط كامران فانى سالها پيش به فارسى ترجمه شده بود، يا معروفترين و درخشانترين اثرش «طبل حلبى» كه چندى پيش در ايران روانه بازار كتاب گرديد و هم بخاطر نظرات سياسى و احساس تعهد و فعاليتهاى سياسى و اجتماعىاش. مجموعه داستان «قرن من» نيز از جمله آثار اين نويسنده سرشناس آلمانىست كه به فارسى برگردانده شده است.
گراس ۱۸ سال پيش با انتقادى تند به كلكته نگريسته بود، اما اينبار نويسنده آلمانى نگاهى ملايمتر محتاطانهتر به اين شهر را از خود نشان داد و حتا گفت كه ديگر اثرى از گاوها در شهر نيست و دلش براى پرسه زدن آنها در كلكته تنگ شده است. خودش مىگويد: ”پس از ۱۸ سال آمدنم به اينجا، اندكى متحير بودم. اولين روز خيلى عجيب بود. گاهى به آدم خيلى سخت مىگذرد كه در كلكته همينطورى در خيابان راه برود. خيابانها پر از چالهاند. اما پس از نيم ساعت، دوباره «گامهاى كلكته»اى خودم را يافتم“.
ده روز زمان كوتاهى براى برنامهريزى كردن و انجام كارهاى مختلف است. پس گراس كاملا با برنامهاى كه برايش ريخته بودند پيش رفت. يك مصاحبه مطبوعاتى، يك ميزگرد كه در آن «آميتاب قوش» نويسنده سرشناس هندى هم شركت داشت، يك شب شعر و گفتگويى هم با دانشجويان برنامههاى گونتر گراس در اين ۱۰ روز بودند.
كلكتهاىها خيلى چيزها را مىخواستند از زبان نويسندهى محبوبشان بدانند: نظرات او را درباره آينده جنبشهاى سياسى چپ در دنيايى كه به سوى جهانىشدن مىرود، تا موقعيت سياسى روز! اما تعجبآور اين بود كه بهندرت پرسشى درباره رمان «شكلك درآوردن» از او شد. گراس درباره رابطه تاثير روند جهانى شدن بر ادبيات: ”در ادبيات كه مرزهاى ملى را پشت سر مىگذارد، جهانى شدن همواره نقش مهمى را بازى كرده است. اين بيشتر تاثير اقتصادى و فقط گستردگى اقتصادى مفهوم جهانىشدن است كه انتقاد مرا برمىانگيزد و مرا به جايگاه اپوزيسيون مىكشاند“.
گونتر گراس همچون زمان جنگ عراق، اينبار نيز مثل هميشه سياستهاى آمريكا در مبارزه عليه تروريسم را به شدت مورد انتقاد قرار داد. او هم مانند دولت ائتلافى حزب سوسيال دمكرات وسبزها، از عضويت ثابت هند در شوراى امنيت سازمان ملل متحد دفاع كرد: ”من معتقدم كه ضرورت تام دارد كه هند نيز مانند ايالات متحده آمريكا، روسيه، انگلستان و فرانسه، كرسى ثابتى در شوراى امنيت داشته باشد. اين را مىشود يك تحول ناميد“.
بسيارى از علاقمندان به ادبيات، گراس را نه فقط به عنوان رماننويس، بلكه همچنين به عنوان مجسمهساز، گرافيست و شاعر نيز مىشناسند. كداميك از دو كار اصلى گراس، براى او اهميت بيشترى دارند، رمان يا شعر: ”من اغلب به شعر بازمىگردم، زيرا بدين شكل مىتوانم خودم را كشف كنم. وقتى كه ۳ يا ۴ سال به نوشتن رمانى مىپردازم، خودم را در اين ميان تغيير مىدهم. و زمانى كه آغاز به سرودن شعر مىكنم، سپس خود را كاملا با چهرهاى تازه كشف مىكنم. اما نمىتوانم بگويم كداميك مهمترند“.
آيا ۱۰ روز اقامت گونتر گراس اينبار نيز باعث تولد رمانى جديد، و يا دستكم تاثير بر آن خواهد شد؟ گراس خود هم مثل خوانندگانش نمىتواند به اين پرسش پاسخى دهد.
بهنام باوندپور