دولت روحانی؛ دولت بیم و امید برای جامعه مدنی
۱۳۹۲ شهریور ۴, دوشنبهتقویت نهادهای مدنی و بهرهگیری از ظرفیت آنها در وعدههای انتخاباتی حسن روحانی به کرات شنیده شد. بازتر کردن فضا برای ادامه فعالیت نهادهای مجوزدار نیز بخش دیگری از سخنان روحانی پیش و پس از انتخاب شدنش بود.
دولت احمدینژاد به گفته فعالان مدنی، یکی از بزرگترین دشمنان جامعه مدنی بود. بسته شدن بسیاری از نهادها و انجمنهای صنفی و مدنی، جلوگیری از ادامه فعالیت آنها از طریق راههای غیرقانونی، دستگیری و زندانی کردن کنشگران مدنی تنها نمونههایی از ضرباتی هستنند که در دوران هشت ساله احمدینژاد بر پیکر جامعه مدنی ایران وارد شد.
حالا کار دولت روحانی با شعار تدبیر و امید آغاز شده است. چقدر میتوان با تکیه بر وعدههای او، پیگیر مطالبات مربوط به جامعه مدنی بود؟ اصولا تغییر دولت از احمدینژاد به روحانی تا چه اندازه در تقویت جامعه مدنی تاثیرگذار خواهد بود؟ این "فرصتی" که با روی کار آمدن دولت جدید همه از آن حرف میزنند، تا چه اندازه در اختیار نهادهای مدنی قرار خواهد گرفت؟
سهراب رزاقی بنیانگذار مدرسه عرصه سوم که در ایران نیز موسسه کنشگران داوطلب را اداره میکرد، نگاه به آینده جامعه مدنی را همراه با بیم و امید میبیند؛ بیم و امیدی که در آن ناامیدی بر امید غلبه دارد. او در گفت و گو با دویچهوله میگوید: «در برنامههایی که آقای روحانی اعلام کردهاند، چه در برنامه انتخاباتی و چه در صحبتهای بعد از روی کار آمدن، هیچ نکتهای به طور مشخص، یعنی برنامهای در زمینه توسعه سیاسی و توسعه جامعهی مدنی وجود ندارد. تنها نکتهای که در مباحث ایشان مطرح شده، بحث روی تضمین حقوق شهروندی است که آن هم در حد شعار باقی مانده است یعنی هیچگونه طرح و برنامهای مشاهده نمیشود. حتی وزرایی هم که انتخاب شدهاند، وزرایی نیستند که بتوانند پروژهی توسعه سیاسی و توسعه جامعه مدنی را حمل کنند. از این رو، اگر در کنار جمله مثبتی که از ایشان نقل میکنید، انتخابهایی که در حوزه وزارت کشور و حوزههای دیگری انجام داده را در نظر بگیریم، شاید بتوان گفت که ناامیدی غلبه دارد بر امید».
گذشته نه چندان درخشان روحانی در حوزه جامعه مدنی
سهراب رزاقی معتقد است برای امیدوار بودن به عملکرد دولت روحانی در زمینه تقویت جامعه مدنی باید نگاهی به کارنامه گذشته او کرد. او میگوید: «آقای روحانی یک کارنامه ۲۲ ساله در مرکز تحقیقات استراتژیک دارد. اگر این کارنامه ۲۲ ساله را ورق بزنید، هیچ نکتهای، هیچ پروژهای، هیچ مقاله و یا تحقیقی در رابطه با توسعه سیاسی و توسعه جامعه مدنی نمیبینید. به این دلیل، میگویم که در حوزه دولت چندان نباید امیدوار بود. اگر ایشان واقعاً به پروژه توسعه سیاسی و توسعه جامعه مدنی اعتقاد داشت، باید کارهای تئوریک زیادی انجام میداد چون فرصت زیادی برای انجام این کارها داشت».
سهراب رزاقی البته امیدوار است که وعدههای روحانی در زمینه کاهش تحریمهای بینالمللی علیه ایران عملی شده و از این طریق به تقویت جامعه مدنی کمک شود چرا که به عقیده او، تحریمها منجر به تضعیف طبقه متوسط میشود و تضعیف طبقه متوسط به تضعیف جامعه مدنی خواهد انجامید. در نتیجه تحریمها میتوانند هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم نقش منفی در جنبش دمکراسیخواهی و در تضعیف جامعه مدنی بازی کند.
جامعه مدنی امیدوار است
شاید برخی معتقد باشند که به جز وعدههای داده شده روحانی که آنها هم با انتخاب وزرای او چندان رنگ عمل به خود نگرفتند، دستاویز دیگری برای امیدواری وجود نداشته باشد، اما جامعه مدنی در فاصله پس از انتخابات امسال نشان داد که همچنان امیدوار است.
سهراب رزاقی نشست سازمانهای جامعه مدنی در ۲۸ مرداد امسال را یکی از نشانههای تحرک این بخش از جامعه بعد از رکودی هشت ساله میداند. او میگوید: «در طول همین چند هفتهی اخیر یا چند ماه بعد از انتخابات ۲۴ خرداد تحرکاتی که در حوزه جامعه مدنی صورت گرفته، بسیار امیدبخش است. مثلاً در ۲۸ مرداد امسال سازمانهای جامعه مدنی، نشستی داشتند که شاید برای اولین بار بود که طیفهای مختلف جامعهی مدنی، از خانه سینما گرفته تا کنشگران زنان یا سازمانهای خیریه و با سازمانهای مربوط به حوزه تشکلهای کارفرمایی، در کنار همر قرار گرفتند و سعی کردند نشستی را در رابطه با تحریم شکل بدهند. یا تحرکهایی که در حوزه زنان دارد صورت میگیرد و نشستهایی که برگزار شده، همه بیانگر آن هستند که در این حوزه خود کنشگران مدنی به فرصتی که پدید آمده واقف هستند و تلاش میکنند که به خودشان سازمان بدهند. از این جهت، بسیار امیدبخش است. یعنی اگر ناامیدیهایی در حوزه دولت از جهت فقدان برنامه و... وجود دارد، ولی تحرکهایی که در حوزهی جامعهی مدنی دارد صورت میگیرد، بسیار امیدبخش است.»
سهراب رزاقی اظهار امیدواری میکند که این حرکتها توسعه پیدا کرده و همراه با یک نقشه عمل یا نقشه راهنما باشد چرا که به عقیده او در سالهای ۸۴ تا ۸۶ سازمانهای جامعه مدنی شکل گرفتند ولی فاقد یک دستور کار یا برنامه بودند و به همین دلیل نتوانستند از آن فرصت برای ظرفیتسازی خودشان، توانمند شدنشان و محکم کردن پایگاههای اجتماعیشان بهره بگیرند.
استفاده نهادهای مدنی بینالمللی از فرصت دولت روحانی
"بیم و امید" شاید بهترین تعبیر برای تشریح شرایط کنونی جامعه ایران باشد، برای جامعه مدنی نیز جز این نیست. سهراب رزاقی در این زمینه چنین میگوید: «همه موقعیتهای تاریخیای که خلق میشود، هم فرصتهایی را پدید میآورد و هم محدودیتهایی را. مهم این است که یک سازمان یا گروهی که در این حوزه دارد فعالیت میکند، برنامه داشته باشد. من فکر میکنم فرصت خوبی خلق شده برای این که بتوانیم پروژه توسعه جامعهی مدنی را در شکلهای مختلف به پیش ببریم؛ هم در بحث ظرفیتسازی و هم مبادله دانش».
یکی از راههای مبادله دانش و تجربیات، ارتباط با نهادهای بینالمللی خارجی است. روی کار آمدن دولتی با اندیشههای کمی آزادتر میتواند بر نحوع فعالیت این گونه موسسات نیز تاثیر بگذارد. یکی از این نهادها "خانه آزادی" آمریکاست که برای تقویت جامعه مدنی در ایران فعالیت میکند.
پروانه وحیدمنش مدیر پروژه ایران در خانه آزادی میگوید این نهاد فعلا منتظر است تا عملکرد دولت روحانی را ببیند و در حال حاضر دید مثبتی نسبت به او وجود ندارد چرا که از دید دولت آمریکا، وی کارنامه مثبتی در زمینه حقوق بشر ندارد اما منتظر عملی شدن وعده های روحانی می ماند.
با این وجود، پروانه وحیدمنش معتقد است، اجرای پروژههای این نهاد مدنی در داخل ایران راحتتر خواهد شد. او میگوید: «به خاطر شرایطی که وجود داشته، در سالهای اخیر ما نتوانستیم در داخل ایران کار کنیم، ولی من فکر میکنم به خاطر فضای امیدی که در داخل باز شده، دست ما بازتر است».
راحتتر شدن ایجاد ارتباط با نهادهای بینالمللی مدنی، بازیابی نیروی از دست رفته نهادهای مدنی و از سرگیری فعالیت کنشگران مدنی بدون ترس از تعقیب و پیگرد و بازداشت را شاید بتوان کف مطالبات جامعه مدنی ایران از حسن روحانی دانست. مطالباتی که برای تحقق آنها و امید به تحقق آنها هنوز باید صبر کرد.