ده نظریه دربارهی سرشت و طبیعت انسان
۱۳۸۸ فروردین ۲۰, پنجشنبهشک نیست که پاسخ به پرسشهای بالا وابسته به آن است که از کدام نظریه دربارهی طبیعت انسان عزیمت کنیم. معنا و هدف زندگی، زمانی برای انسان اهمیت مییابد که از خود میپرسد: چه باید کرد و در چه مسیری باید کوشید؟ این پرسش در مورد جامعه به این گونه مطرح میشود که: به سوی کدام دورنمای جامعهی انسانی باید تلاش بورزیم؟
طبیعت انسان ذاتی است یا اکتسابی؟
پاسخ به این پرسشهای بس مهیب و اساسی بستگی به این نیز دارد که آیا اصولا اعتقاد داریم که انسان از یک طبیعت "حقیقی" یا "ذاتی" برخوردار است یا اینکه ارزشهای عینی معینی در زندگی انسان وجود دارد که او از آن پیروی میکند. و اگر اعتقاد به مورد آخر داریم، بنابراین میپرسیم، پس طبیعت انسان چیست و ارزشهای عینی آن کداماند؟
میپرسیم، آیا ما آفریدهی فرآیند تکامل هستیم و رسالت ما بقای نسل و بازسازی ژن انسانی و تأمین رانشهای زیستی است؟ یا اینکه انسان طبیعتِ "ذاتی" ندارد، و انسان موجودی است که ساختار جامعه و نیروهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی آن را شکل داده است؟ آیا یک غایت بَرین و ماورای طبیعی و الهی در پس حیات و تاریخ انسانی نهفته است؟
دو معنای الهی و زمینی حیات انسانی
انجیل و تورات و قرآن انسان را آفریدهی خدایی بَرین میدانند که معنایی الهی به حیات انسانی بخشیده است. از سوی دیگر، منظومههای بزرگ فلسفی متعلق به فیلسوفهایی چون افلاطون، ارسطو و کانت نیز هستند که ارزشهای عینی برای انسان و جامعه قائلاند، ارزشهایی که باید در جهت آنها کوشید.
کارل مارکس در میانهی سدهی نوزدهم نوشت که طبیعت واقعی انسان برآیند تمامیت مناسبات اجتماعی است. وی وجود خدا را نفی کرد و بر این باور بود که هر انسانی ساختهی وضعیت اقتصادی جامعهای است که در آن میزید.
«آزادی انسان در دست خود اوست»
فیلسوف فرانسوی ژان پل سارتر در دورهی جنگ جهانی دوم خطاب به کشورش نوشت: «انسان محکوم است به اینکه آزاد باشد». اگرچه سارتر در نفی خدا با مارکس همنظر بود، ولی میگفت، نه جامعه و نه چیز دیگری است که سرنوشت انسان را رقم میزند و انسان را میسازد، بلکه این خودِ انسان است که آزاد است تصمیم بگیرد، چه بکند و چه باشد.
ولی نظریهپردازان علم منشاء نوع انسان، بر این باور هستند که انسان برساختهی تکامل است. انسان از نگاه زیستشناختی، مجهز به الگوهای رفتاری از پیش تعیین شده و ویژهی نوع خود است.
تبدیل نظریه به ایدئولوژی
بینشهای متفاوت دربارهی طبیعت انسان اغلب در سیر زندگیهای فردی و نظامهای سیاسی و حکومتی بازتاب مییابند. نظریههای مارکسیستی در سدهی بیستم، در جلوههای مختلف خود، حیات عمومی در کشورهای کمونیستی را چنان رقم زد که هر گونه پرسش و تردید دربارهی این نظریهها پیامدهای اسفناکی برای پرسشگری میداشتهاند.
اما نباید فراموش کرد که تا همین چند سده پیش، مسیحیت وضعیت مشابهی را بر کشورهای اروپایی حاکم کرده بود. پیگرد و سوزاندن ملحدان یا زنان موسوم به "ساحر" از جلوههای این تحمیل عقیدتی بود.
امروز نیز در کشورهایی که مذهب کاتولیک سنتی حاکم است، مانند ایتالیا، ایرلند و لهستان، کلیسای کاتولیک نفوذی عمیق در جامعه دارد و در زمینهی برخی مسائل سیاسی دخالت میکند که در حوزهی اختیارات دولت است، مانند سقط جنین، جلوگیری از حاملگی و طلاق.
در برخی کشورهای اسلامی نیز قوانین شریعت اسلامی با دخالت در حوزهی عمومی و حتا خصوصی، شیوهی زندگی شهروندان را رقم میزند. در آمریکا نیز یک رشته بحثها بر مبنای اخلاق پروتستانتی صورت میگیرد و بر سیاستگذاریهای دولت اثرگذار است.
لسلی استیونسون (Leslie Stevenson) و دیوید هابرمن (David L. Haberman) در کتاب "ده نظریه دربارهی طبیعت انسان" نمایندگان معینی از حوزههای فلسفه، جهانبینی و ایدئولوژی را برگزیدهاند که عبارتاند از: کنفوسیونیسم، هندوئیسم، انجیل، افلاطون، ارسطو، کانت، فروید، سارتر و نظریههای تکامل.
این نظریهها فقط یک پیکر ذهنی روشنفکرانه نیستند، بلکه یک شیوهی زندگی واقعی را بازتاب میدهند که در فرآیند تاریخ دستخوش دگرگونی ِ شکوفایی و زوال گشتهاند. اینها نظامی از نظریهها دربارهی جهان و طبیعت انسانی، به معنای یک شیوهی زندگی هستند که میتوان نام ایدئولوژی نیز بر آنها نهاد.
آنجا که اعتقادی به ایدئولوژی میگراید، میخواهد که شیوه و سلوک زندگی یک گروه اجتماعی را رقم بزند. ایدئولوژی فشاری بس سنگین بر جسم و روح انسانها تحمیل میکند تا انسانها خود را با ایدئولوژی حاکم تطبیق دهند و تسلیم آن شوند. طبیعی است که در چنین شرایطی، برای اعضای جامعه بسیار دشوار است نگاهی عینی و انتقادی، هم به ایدئولوژی حاکم و هم به جهان پیرامون بیافکنند.
این کتاب که به زبان آلمانی انتشار یافته است میتواند مرجعی باشد برای دانشجویان و دانشپژوهان و خوانندگان علاقمند به تاریخ اندیشه و نیز مترجمهای حوزهی علوم انسانی.
نویسنده: داود خدابخش
تحریریه: مصطفی ملکان
مشخصات کتاب:
Leslie Stevenson / David L. Haberman: Zehn Theorien zur Natur des Menschen. Stuttgart/Weimar, Verlag J.B. Metzler 2008.