دلایل پیروزی اوباما
۱۳۸۷ آبان ۱۵, چهارشنبهاوباما به مردم گفت به هنگام دست تنگی و تیره روزی، آنها نباید تنها به امکانات فردی خود وانهاده شوند، این وظیفهی دولت است که آنها را تحت حمایت خود بگیرد. نظارت و حسابرسی در اقتصاد بازار، مالیات عادلانه، امکانات بهداشتی برای مردم کم درآمد و طبقهی متوسط و تسهیلات آموزشی برای کودکان آنها، همه در حیطهی مسؤلیت رهبری کشورند.
در همه پرسیهای هنگام انتخابات، از هر ده نفر، شش نفر خود را نگران اوضاع اقتصادی میدانست، در حالیکه از همان ده نفر تنها یک نفر جنگ عراق را مهمترین مسأله آمریکا تلقی میکرد.
بدبینان گفتند این فقط بودجهی عظیم کارزار انتخاباتی اوباما و تبلیغات بیسابقهی او بود که آراء مردم را به خود جلب کرد. در حالیکه جان مک کین به زحمت حدود ۷۰ میلیون دلار بودجه برای کارزار خود تدارک دیده بود، باراک اوباما با ده برابر این مبلغ یعنی بودجه ای که نزدیک به یک میلیارد دلار بود به نبرد با رقیب خود پرداخت.
برای نخستین بار نامزد حزب میلیونرها و مردم مرفه، یعنی حزب جمهوریخواه، از بی پولی حزب خود شکایت میکرد! اما بودجهی اوباما را اعانه های شهروندان حامی او فراهم کردند. مردم از هر رسته و قماش با چکهای پنجاه دلاری و صد دلاری و بیشتر میخواستند که او جلو بیفتد. میلیونها داوطلب بدون دریافت مزد به کارزار تبلیغاتی او پیوستند و با تلفن های مکرر به شهروندان و مراجعهی خانه به خانه در نقاط دورافتاده و در میان مردمی که به ندرت رأی می دادند، آنها را امیدوار و راغب به مشارکت کردند.
مشارکت سیاهپوستان و اقلیتهای نژادی در این انتخابات در مقایسه با سالهای پیش، چند درصد بالا رفت. در برخی از ایالتهای جنوبی که طی چهل سال اخیر بدون استثنا در آنها حزب جمهوریخواه اکثریت را داشت، توازن قوا به هم خورد.
یکی از هوشیارانهترین تاکتیکهای باراک اوبامادر تمام طول کارزار آن بود که در شعارها و سخنرانیهای خود حساب جورج بوش و کابینهی او را از حساب حزب جموریخواه جدا کرد. او از حمله به حزب جمهوریخواه خود داری کرد و با همدلی با اعضای رستههای پایین آن حزب و سفیدپوستان فقیری که در حزب جمهوریخواه از جورج بوش سلب امید کرده بودند، آنها را با پیامهای خود امیدوار ساخت. اوباما همواره بر اتحاد فراسوی دستهبندیهای حزبی تأکید داشت.
باراک اوباما در آغاز دور مقدماتی مسابقه تبلیغاتی نه از لحاظ بودجه و نه حمایت سیاسی قدرتمندان حزبی و روابط پشت پردهی واشنگتن، در موقعیت خوبی نبود. او می بایست در حزب خود با کارکشتگانی چون هیلاری کلینتون و حامی زبده او بیل کلینتون و بودجهء بزرگ شان مبارزه کند.
بسیاری از مردم تصور میکردند اوباما مسلمان است و به همین دلیل او را جدی نمیگرفتند. اما با کمک تکنولوژی اینترنت و شبکهی حامیان جوان و پرانرژی خود در این فضای مجازی، و روشهای سـنتی رفتن به میان مردم کوچه بازار در مکانهای دور افتاده و کم جمعیت، او پیاماش را به میان مردم برد و از پایین شبکهی حمایتی وسیعی ساخت که او را از لحاظ مالی پشتیبانی کند. آنگاه با بودجه بزرگ جمع شده، شهرها و ایالتهای جمهریخواه را با تبلیغات بیسابقهی رسانهای خود بمباران کرد.
عبدی کلانتری ـ نیویورک