«در صورت ادامه ناآرامیهای غزه، اروپا نیز در خطر خواهد بود» • مصاحبه
۱۳۸۷ دی ۲۰, جمعهنیرومند معتقد است که نگاه آمریکا و اروپا به مسئلهی فلسطین و اسرائیل یک نگاه یکجانبه است که باید تغییر کند. این تحلیلگر سیاسی در مورد نقش ایران در ناآرامیهای غزه معتقد است که جمهوری اسلامی از این ناآرامیها سود میبرد چرا که هرچه درگیریها بیشتر ادامه یابد، فضا رادیکالیزهتر شده و برای حضور نیروهای تندرو آمادهتر خواهدبود.
دویچهوله: آقای نیرومند شما در گفتوگویتان با شبکهی دوم تلویزیون آلمان (ZDF) اظهارات آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، را در مورد ناآرامیهای غزه مورد نقد قرار دادید. ایشان در حقیقت مقصر اصلی را در این ناآرامیها حماس دانسته و به اسرائیل حق داده بودند. اگر ممکن است در مورد انتقادتان در مورد سخنان خانم مرکل توضیحات بیشتری بدهید.
بهمن نیرومند:
ایشان به درستی تایید کردند که باید دنبال علل اصلی این درگیری و بحرانی گشت که در اسراییل و فلسطین حاکم است. منتها ایشان فقط یک قدم به عقب رفتند و علل اصلی را موشکهایی که از طرف حماس به اسرائیل فرستاده میشود، دانستند. به جای این که چند قدم عقبتر بروند و واقعا ببینند شرایط حاکم در این منطقه از شصت سال پیش تا به امروز چه بوده است، و به علل این که مردم فلسطین به هرحال به نوعی میخواهند از خودشان دفاع بکنند، اصلا اشاره نکردند و فقط علل اصلی را در موشکهای حماس دیدند. این به نظر من کاملا بینش نادرستیست که به ویژه از طرف سیاستمداران آلمان و به طریق اولی آمریکا، همیشه بیان میشود و این بینش به نظر من بینش غلطیست چون با معیارهای دوگانه مسایل را بررسی میکند. برای آلمانها، برای آمریکاییها کشتهشدن یک اسرائیلی یک فاجعه است، در حالی که صدها فلسطینی کشته میشوند و ما هیچ صدای اعتراضی نه از واشنگتن و نه از برلین و نه از جاهای دیگر نمیشنویم.به نظر میرسد پیشینهی دولت آلمان در یهودیستیزی در زمان جنگ جهانی دوم، مقداری مقامهای فعلی آلمان را وادار به ملاحظهکاری در مورد برخورد با قضیه اسرائیل و فلسطین میکند. آیا این قضیه میتواند به نظر شما درست باشد و تاثیری داشته باشد؟
طبیعتا این تاثیر دارد. به هرحال فاجعهای که در آلمان اتفاق افتاده و کشتار ۶ میلیون یهودی، این لکهی ننگیست در تاریخ آلمان که طبیعتا در موضعگیریهای امروز بدون تاثیر نیست. ولی به نظر من بزرگترین درسی که از آن گذشتهی فاجعهآمیز باید گرفت، این است که حق هیچ انسانی پایمال نشود و در واقع تمام تبعیضات نژادی و مذهبی و غیره باید کنار گذاشته بشود. در حالی که دفاع از سیاستی که اسرائیل الان دهها سال است که دارد اعمال میکند، این درسی نیست که باید از گذشته گرفت. به نظر من درسی که آلمانها باید از گذشته بگیرند این است که باید حق و حقوق انسانها را رعایت بکنند و حقوق انسانهایی که در فلسطین زندگی میکنند همان قدر ارزش دارد که حقوق انسانهایی که در اسرائیل زندگی میکنند. من صددرصد مخالف با این راکتهایی هستم که حماس به اسرائیل میفرستد و جان انسانهای بیگناه را از بین میبرد. این درست نیست. این کار صحیحی نیست. ولی در مقابل آن کاری که اسرائیل دارد میکند، این اصلا قابل توجیه نیست. برای این که الان چهل سال است که سرزمینهای مردم فلسطین را اشغال کرده است و این خلاف تمام قوانین بینالمللی است. اسرائیل اصولا هیچیک از مصوبات شورای امنیت و سازمان ملل را رعایت نمیکند، کما این که باز دیروز آخرین مصوبهی شورای امنیت از اسرائیل خواسته است که به این جنگ خاتمه بدهد. ولی وزیر خارجه اسرائیل گفته است که ما به هیچ وجه ترتیب اثری به این تصمیم شورای امنیت نخواهیم داد و فقط و فقط منافع مردم خودمان را در نظر میگیریم.
آقای نیرومند شما در گفتوگویتان با شبکهی ZDF، به یک راهحل دوسویه برای حل بحران فلسطین و اسرائیل و ناآرامیهای کنونی غزه اشاره کردید . در مورد این راه حل دوطرفه، اگر ممکن است بیشتر توضیح بدهید.
راه حلی که موجود است در واقع همان است که ما دو کشور مستقل داشته باشیم. البته ایدهآلتر از آن، این است که فقط یک کشور داشته باشیم. چرا یهودیان نتوانند با مسلمانان، اسرائیلیها نتوانند با عربها در یک کشور زندگی بکنند؟ در واقع این یک ایدهآل است. ولی خب این ایدهآل قابل اجرا نیست. بنابراین باید راهی رفت که عملیست. راهی که عملی است این است که در واقع دو کشور داشته باشیم، یکی اسرائیل و یکی فلسطین. منتها سیاست اسرائیل مانع اجرای این برنامه است که در واقع همهی دنیا این را تایید میکنند که باید فلسطینیها هم کشور مستقل خودشان را داشته باشند. تمام اقداماتی که اسرائیل در این چهل سال اخیر در مناطق اشغالی کرده است خلاف اجرای این برنامه بوده است. و امروز هم به نظر من بسیار بسیار مشکل شده است، برای اینکه اسرائیلیها در همان مناطق اشغالی مرزهایی ایجاد کردهاند و در واقع این منطقه، منطقهای نیست که بتواند تبدیل به یک کشور مستقل بشود. اگر چنین کاری قرار بشود انجام بگیرد، باید تمام اسرائیلیهایی که در این مناطق اشغالی زندگی میکنند، آنجا را تخلیه بکنند که فلسطینیها یک کشور مستقل برای خودشان داشته باشند. ولی سیاست اسرائیل نشان میدهد که دولت اسرائیل چنین قصدی را ندارد.
شما در بخش دیگری از سخنانتان با شبکهی ZDF به این مسئله اشاره کردید که اگر بحران در غزه شدیدتر بشود، ممکن است دامنهی آن به اروپا و حتا به آلمان و فرانسه هم برسد. اینرا چهطور پیشبینی میکنید؟ آیا ممکن است مثلا آلمان و فرانسه هدف حملات انتحاری قرار بگیرند یا منظورتان از این که دامنه به اینجا کشیده بشود چه بوده است؟
هر چقدر این نیروهای رادیکال بیشتر تقویت بشوند، این احتمال برای عملیات انتحاری در کشورهای غربی بیشتر خواهد شد و ما میدانیم که به هر حال، شرایطی که الان نه تنها در فلسطین، بلکه در تمام کشورهای خاورمیانه و خاور نزدیک حاکم است، این شرایط منجر به رادیکالیزهشدن نیروهای داخل این مناطق است. بهخاطر این که در واقع غرب یکجانبه قضاوت میکند و یکجانبه از اسرائیل پشتیبانی میکند. به نظر من بهخصوص اروپا میتواند در اینجا نقش دیگری ایفا بکند، نقشی که در واقع برای حل مسایل است و نه برای پشتیبانی یکجانبه از اسرائیل.
نقش ایران را در ناآرامیهای کنونی غزه چهطور ارزیابی میکنید؟
ایران به نظر من نهایت استفاده را از این شرایط میکند. برای این که ایران همانطور که میدانید و همانطوری هم که خود رژیم حاکم در ایران صراحتا بیان کرده است، از حماس و نیروهای رادیکال در فلسطین پشتیبانی میکند و هر چقدر این درگیریها شدیدتر باشد، نقش نیروهای رادیکال در منطقه مهمتر خواهد شد و بنابراین موقعیت ایران مناسبتتر خواهد شد. البته منظور من از ایران رژیم حاکم بر ایران است. به همین دلیل، این خطر هم هست در عین حال که اصولا این جنگی که اسرائیل آغاز کرده است ادامه پیدا بکند و نهایتا به یک درگیری نظامی با ایران منجر بشود. به نظر من باید به رژیم ایران هشدار داد که از هر نوع عمل تحریکآمیز در این شرایط خودداری کند، برای این که در واقع این خطر بسیار بسیار به نظر من شدید است و امکان این هست که اسرائیل حمله به ایران را که مدتهاست برنامهریزی کرده، آغاز بکند.