دانشگاههای ایران؛ رشد کمی بالا، رشد کیفی نامطلوب
۱۳۹۲ بهمن ۲۴, پنجشنبهبه گفته رضا فرجیدانا، وزیر علوم و آموزش عالی ایران شمار دانشجویان کشور در زمان وقوع انقلاب که جمعیت کشور ۳۵ میلیون نفر بود به ۱۷۵ هزار نفر میرسید، ولی اینک گرچه جمعیت کشور بیش از دو برابر افزایش نیافته، رقم دانشجویان ۲۵ برابر شده است.
بیشترین شمار دانشجویان ایران در دانشگاه آزاد اسلامی مشغول به تحصیل هستند. بنا به آمارهای مختلف ۳۰ تا ۴۰ درصد دانشجویان ایران در این دانشگاه درس میخوانند. بیش از دو میلیون و پانصد هزار نفر از دانشجویان ایران، یعنی بیش از نیمی از آنها در مقطع کارشناسی مشغول تحصیلاند. پردانشجوترین رشتهها هم مربوط به علوم انسانی هستند.
فرجی دانا که روز پنجشنبه در رفسنجان و در مراسم تقدیر از "خیرین" و کسانی که به ایجاد دانشگاهها و مراکز آموزش عالی کمک کردهاند سخن میگفت، در ادامه به مقایسه مقالات تحقیقی و علمی منتشرشده در دوران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب پرداخت و گفت: «انتشار مقالات در دوران پیروزی انقلاب ۷۰۰ مورد بوده در حالی که امروز پس از گذشت ۳۵ سال از پیروزی انقلاب اسلامی، بیش از ۲۵ هزار مقاله در مجلات معتبر کشوری و بینالمللی به چاپ رسیده است و بیش از سهم خود در تولید علم جهانی گام برداشتهایم.»
آمارهایی پرابهام و بحثانگیز
در سالهای اخیر صحت و سقم این آمار و اثرات مثبت انتشار چنین مقالاتی بر چرخه علم و تکنولوژی و اقتصاد کشور محل بحث و انتقاد بوده است. در آخرین واکنشها به چنین آمارها و ادعاهایی حسن روحانی، رئیس جمهور ایران تلویحا ثمربخشی این گونه مقالهنویسی، اصالت آنها و سودبخشی آن برای اقتصاد کشور را زیر علام سوال قرار داد.
روحانی در جریان سخنرانیاش در اواسط دی ماه در دانشگاه تهران، از جمله گفت: «سخن گفته شد که دانشگاه و مراکز علمی پژوهشی در کشور ما در مسیر پیشرفت قرار دارد که البته این موجب افتخار ماست، اما میخواهم بر این نکته تاکید کنم که چرخه علم، دانش و تولید علم و فناوری فقط مقاله ISI نیست. حتی اگر نویسنده همه این مقالات با خون دل و بیدار ماندن شب آنها را نگارش کرده باشد تا چه رسد به آنکه دلاری، پولی و مسائلی به مقالهای منتهی شود...، ولی باید بدانیم مقاله علمی یک حلقه کوچک از علم و فناوری است و ما باید همه حلقههای علم و فناوری را تکمیل کنیم.»
کیفیت فدای کمیت؟
در سالهای اخیر انتقادهای زیادی نیز به کیفیت نظام آموزشی ایران به ویژه در مقطع بعد از دیپلم وارد شده است. منتقدان میگویند که این نظام فاقد پیوندهای لازم با نیازهای واقعی کشور است و عمدتا مشغول تولید فارغالتحصیلانی است که پس از خروج از دانشگاه مهارت چندانی در رفع نیازهای عملی و تحقیقی کشور ندارند.
منتقدانی نیز دانشگاههای فراوان در کشور را راهحلی بحثانگیز برای رفع موقت بیکاری مزمنی میدانند که کشور پیوسته با آن روبرو بوده است. حسن روحانی، در مقام رئیس دولت ایران نیز در سخنرانی خود در دانشگاه تهران به این نکته اشاراتی داشت: «دانشگاههای ما از نظر کمیت رشد بسیار خوبی داشتهاند، بگذریم از اینکه آیا ترکیب رشتهها با نیاز کشور متوازن و متناسب است یا نه، بگذریم از اینکه دانشجویی با خون دل وارد دانشگاه میشود و با مشکلات این دوران را سپری میکند و صاحب مدرک میشود اما متاسفانه صاحب شغل و گاهی حتی صاحب منزلت اجتماعی هم نمیشود.»
محدودیتهای آزادی اندیشه و بیان در دانشگاهها
حساسشدن رهبران جمهوری اسلامی به علوم انسانی و ناسازگاردانستن این علوم با "ارزشهای اسلامی" نیز در این سالها پیوسته مسئلهساز بوده است. تلاشهای گستردهای برای سکولاریسمزدایی و "اسلامیکردن" این پردانشجوترین رشتهها در جریان بوده که ظاهرا تا کنون موفقیت چندانی نداشته است.
این در حالی است که آزادی اندیشه و بیان نیز برای جمعیت ۵/ ۴ میلیون دانشجویان و کادر علمی دانشگاهها همچنان با محدودیتهایی روبرو است. این محدودیتها به گونهای است که حسن روحانی نیز در سخنرانی یادشده با اذعان به آن خواهان کاهششان شد: «علم و دانش زمانی میتواند حاکم باشد که در دانشگاههای ما محیط آزاد نقد و اندیشه و اظهارنظر باشد. این موضوع باعث سرشکستگی یک دولت است که دانشجویش و یا استادش به خاطر بهانهجوییهای عدهای دم فرو بندد و نتوانند اظهار نظر کنند.»