دانشجوی ایرانی از تحصیل در رشته پزشکی میگوید
۱۳۸۸ اسفند ۱۹, چهارشنبهتفاوت عمده در تحصیل در رشته پزشکی در آلمان و ایران، در نوع مقطع تحصیلی است. در حالی که رشته پزشکی در ایران به صورت یک مرحلهای، پس از قبولی در کنکور سراسری تا اتمام دوران تحصیل و دریافت مدرک دکترای پزشکی تعریف شده است، در آلمان دوره تحصیل در رشته پزشکی معادل کارشناسی ارشد پیوسته (Staatsexsamen) محسوب میشود.
دوره تحصیل در رشته پزشکی عمومی در آلمان، غالبا ۱۲ نیم سال تحصیلی (معادل شش سال) خواهد بود. دوره کارشناسی ارشد پیوسته در رشته دامپزشکی غالبا ۱۱ نیم سال و در رشته دندانپزشکی ۱۰ ترم را شامل میشود. دانشآموختگان پس از اتمام دوران تحصیل و قبولی در امتحانات پایانی، با مدرک کارشناسی ارشد اجازه کار خواهند داشت. نوع مدرک و مقطع تحصیلی ذکر شده، شامل رشتههای دامپزشکی و دندانپزشکی نیز میشود. جزییات بیشتر در مورد تحصیل در رشته پزشکی در آلمان، در گفتوگو با مهرنوش محوی.
دویچه وله: مهرنوش، چند سال است که در آلمان هستی و چرا این کشور را برای تحصیل در رشتهی پزشکی انتخاب کردی؟
مهرنوش محوی:
من الان حدود شش سال است اینجا هستم و یکی از آشناهایم اینجا در آلمان زندگی میکند. در واقع مدارکم را به آن آشنایم دادم که در کالج برایم تقاضای تحصیل بکند.یعنی اولین قدم این بود که باید برای کالج اقدام میکردی. اصلا مجبور بودی که به کالج بروی؟
من مجبور بودم کالج بروم. به خاطر این که میخواستم پزشکی بخوانم. در دانشگاه تهران هم داشتم زبان آلمانی میخواندم. چون هنوز ترم سهـ چهار بودم، باید میرفتم از اول شروع میکردم. مدرک لیسانس یا فوق لیسانس نداشتم. همزمان با تحصیل در دانشگاه به موسسهی گوته هم میرفتم.
بعد از این که دورهی کالج را طی کردی، اولین قدمی که انجام دادی چه بود؟ برای چه دانشگاههایی اقدام کردی و طریق اقدام بعد از کالج چگونه است؟
یکسری رشتهها هستند که باید برای آنها نمرات خوب باشد. در واقع باید سعی میکردم در رشتههای ریاضی، فیزیک، شیمی و زیست شناسی و خب قاعدتا زبان، نمرههایم در کالج خوب باشد، تا این که بتوانم برای رشتهی پزشکی تقاضا کنم و من برای شهرهای اصلی مثل فرانکفورت، کلن، برلین، مونیخ و شهرهایی که بزرگ هستند، تقاضا کردم که از فرانکفورت پذیرش گرفتم.
اصولا رشتهی پزشکی در آلمان در چه شهرهایی بیشتر شهرت دارد؟ اگر بخواهی در رشتهی پزشکی چند دانشگاه را توصیه بکنی، به نظرت کدامها شهرت بیشتری دارند؟
به نسبت شهرت دانشگاه باید درس هم بیشتر بخوانی. مثلاً در مونستر یکی از دوستان من درس میخواند. او مثلا معدلاش یک بود، یعنی در واقع ۲۰. یعنی خیلی هم سخت میگیرند و پوستات را بیشتر میکنند. یعنی شهرتشان به خاطر این است. یا مثلا در هایدلبرگ، سال به سال هم عوض میشود. بستگی دارد که آن دانشکده چقدر تحقیق داشته باشد یا دانشجویانی که در آن سال وارد میشوند، میانگین نمراتشان چقدر است. ولی مونستر و هایدلبرگ خیلی معروفاند. یعنی از زمانی که من آمدهام، هر سال میانگین نمرات دانشجویانشان چه در امتحان اول، چه در امتحان دوم، از همه بالاتر است.
مهرنوش، تفاوت ساختاری در رشتهی پزشکی در آلمان و ایران در چیست، به طور نمونه در آلمان با مدرک فوقلیسانس یا کارشناسی ارشد میتوان کار کرد و این مدرک، مدرک پایانی این دوره است. برخلاف ایران که دکترا میگیرند.
در واقع رشتهی پزشکی حدوداً ۶ سال میشود. چهار ترم اول یکسری درسهای اصلی دارد. مثلاً فیزیک، شیمی، زیست شناسی، آناتومی، فیزلوژی و بیوشیمی. اینها درسهایی است که باید واحدهایش را پاس کنند و یک امتحان پایانی که در واقع حالت کنکور سراسری ایران را دارد. یعنی در سراسر آلمان در دو روز برگزار میشود که یک امتحان کتبی است. امتحان شفاهیاش را هم هر کسی در هر دانشکدهای که هست از طریق پروفسورها و استادهای آن دانشگاه انجام میدهد. یعنی دو مرحله دارد، کتبی و شفاهی. ولی سراسری است. بعد هم درسهایی که بیشتر مربوط به پزشکی است. مثل میکروبیولوژی و innere Medizin (پزشکی داخلی) که اینها را باید پاس بکنی که حدوداً شش ترم طول میکشد. بعد هم دو ترم بایستی در بیمارستان کار بکنی و این مدت حدوداً میشود یکسال که برای آن هم دانشجویان پول زیادی نمیگیرند. بعد از آن هم امتحان سراسری دوم که آن هم دو مرحله دارد، کتبی و شفاهی و بعد تازه دوران تحصیل تمام میشود، ولی به عنوان یک پزشک. یعنی اگر کسی بخواهد عنوان دکتر داشته باشد، باید رساله دکترا بنویسد.
با توجه به این که تو الان چند سال است اینجا هستی، دانشجو هستی و چند ترمی اینجا درس خواندی، اگر بخواهی به جوانهای ایرانی که میخواهند در همین رشتهی پزشکی در آلمان تحصیل کنند، چه توصیهای به آنها میکنی؟
مثلا برای پزشکی باید نمرهات خوب باشد و آدم وقتی از خانوادهاش دور میشود و تازه میآید خارج از کشور، خب کمی دلتنگی میکند و چیزهایی هست که آدم نمیتواند جلوش را بگیرد. ولی خب همینها هم باعث میشود که نمراتت خوب نشود. یعنی یکسری استرسهایی هست که آدم همزمان با گذراندن درسهایش دارد. اما آدم باید تمام همتاش را بگذارد که نمراتش خوب شود تا این که آسانتر بتواند پزشکی بخواند. چون رشتهی پزشکی هم خصوصاً بین ایرانیها خیلی محبوب است و هر دانشکدهای یک درصد خاصی را به خارجیها اختصاص میدهد و از آن درصد خاص یک مقدار خاصی هم به ایرانیها اختصاص دارد. یعنی رقابت تقریبا بالاست. نمره مهمترین عامل برای کسی است که میخواهد پزشکی بخواند.
مصاحبهگر: کاوه بهرامی
تحریریه: بهمن مهرداد