داریوش اقبالی: پیشگیری از اعتیاد مهمتر از درمان آن است
۱۳۸۶ آذر ۶, سهشنبهدویچه وله: شما در ادامهی گشت هنریتان در آلمان، در دانشگاه شهر کلن یک سخنرانی داشتید راجع به پیکار با اعتیاد.
داریوش اقبالی: ما هرساله داریم کاری میکنیم که در یکی از شهرهای بزرگ اروپا همایش داشته باشیم. چون مدت شش سال است که داریم فعالیت میکنیم در رابطه با «بنیاد آینه». بچههای بهبودیافته بهطور تصاعدی تعدادشان روز به روز بالا رفته و خانوادهها پیام بهبودی را گرفتهاند و وارد یک دنیا دیگری شدهاند. حتا وظیفهی بچهها به این صورت شده که وقتی به بهبودی میرسند، باز کسی دیگری را میروند نجات میدهند. نتیجتا یک همدردی در میان بچهها هست و این همدردی باعث شده که درد یک معتاد را معتاد دیگری بهتر بداند. فقط میروند دنبالشان و برایشان وقت صرف میکنند و وقت برایشان میگذارند تا بفهمند که گریبانشان را بیماریی گرفته است به اسم بیماری اعتیاد. معتاد همیشه میترسد ترک کند. چون فکر میکند اگر این مواد به او نرسد، خواهد مرد، اذیت خواهد شد. در صورتی که در این برنامه بچهها یاد میگیرند که بیماری اعتیاد ۹۵درصدش روحی روانیست و ۵درصدش جسمی است. نتیجتا با بودن در کنار دیگر بچههایی که در دنیای بهبودی هستند، میتوانند همیشه در ترک بمانند و روز به روز بهتر بشوند. بهبودی هم به معنای روزبهروز بهترشدن است و همیشه پیام ما این است، چون یکشبه معتاد نشدی، انتظار هم نداشته باش یکشبه خوب بشوی. باید وقت بگذاری، صبور باشی، نواقص اخلاقی خودت را شناسایی کنی و روی آنها کار کنی. و خوشبختانه بچهها در اروپا بسیار زیاد و فعال هستند و ما باهم همکاری داریم.
هر کسی نیاز به کمک داشته باشد، نیاز به راهنمایی داشته باشد، دوستان و من و بچههای «بنیاد آینه» سعی کردهایم در راه مبارزه با این بیماری در همیشه در کنار همدیگر باشیم.
شما صحبت از «بنیاد آینه» کردید. خیلیها میدانند که هدف اصلی این بنیاد این است که در جهت پیکار علیه اعتیاد گام بردارد. اگر ممکن است بگوید که این بنیاد صرفا در خارج از کشور حرکتهایی را آغاز کرده است یا خیر، در ایران و با ایران هم در ارتباط است؟
ما بهطور کلی در تمام دنیا و با تمام بچههایی که در بهبودی هستند، چه ایران، چه اروپا و چه کشورهای مختلفی که حتا در بانکوک، با ایمیلیهایی که ما دریافت میکنیم و با برنامههایی که تهیه میکنیم و از طریق رسانهها پخش میکنیم همه با هم در ارتباط هستیم. یعنی کسی که گرفتار میشود به ما ایمیل میدهد که کجاست. مثلا چند روز پیش از یونان فکس داشتم که بلافاصله به بچههای دیگری وصلشان کردیم که در یونان بودند و بهبودی پیدا کردند. زود همدیگر را شناسایی میکنند و میکشانندشان توی مسیر بهبودی و پیام بهبودی را بهشان میدهند. نتیجتا سازمان ما اصلش در آمریکا ثبت شده، ولی فعالیتاش گسترده است در تمام دنیا و مخصوصا در ایران. ما هموطنانی را که نیازمندند، به بچههای دیگر وصلشان میکنیم و میفرستیمشان به کمپهای مختلف، به بچههای بهبودیافته وصلشان میکنیم. سعی میکنیم خانوادههاشان را تشویق کنیم که آنها هم خودشان را بیمار تلقی کنند، چون با یک بیمار زندگی کردهاند. و وقتی خانواده هم قبول میکند که بر اثر وابستگی ناسالمی که به معتاد پیدا کرده، بیمار شده است، او هم به بهبودی میرسد و نتیجتا خانواده به بهبودی میرسد.
پیام من به خانوادهها این است که انکار نکنند بیماری خودشان را. برای آنها هم جلساتی هست. از این پردهی انکار بیایند بیرون و کمک بخواهند، به ما ایمیل بدهند تا ما وصلشان کنیم به کسانی دیگر. نتیجتا یک راه بیپایانیست با این مصیبتی که گریبانگیر دنیاست و باید قبول کرد اگر سیاهی هست، سپیدی هم هست. فقط آن کسی این بهبودی را مییابد، که طالبش باشد. بخواهد! عین آزادی. آزادی را نیاوردند به آدم بدهند، آزادی را باید گرفت.
نتیجتا معتاد انسانیست که اسیر یک بیماری میشود و برای از اسارت درآمدنش باید این دیوار، این میلهها را خودش باز کند و ابزار را از دست کسانی بگیرد که در بهبودی هستند و در کنار آنها بماند و در واقع بجای مواد جایگزین کند دوستان بهبودیافته را، تا بتواند در مسیر بهبودی (گام بردارد).
بهبودی هم دنیای بسیار باشکوهیست که دیدگاه تازهای به معتاد میدهد که ببیند، نه، مشکل او بیرون نبوده، مشکل او درونش بوده. تا بتواند به بهبودی برسد و نجات پیدا کند.
ما کماکان شاهدش هستیم بچههایی که به بهبودی رسیدهاند، زندگیشان عوض شده، کار و کاسبیشان رونق پیدا کرده، آرامش به زندگیشان برگشته و... امیدوارم هر کسی که با این بیماری درگیر است بتواند اقرار کند که زندگی من را مواد مخدر کنترل کرده. باید رها بشوم. اگر این اعتراف را بکند، قدم اول را برداشته است. بعد کمک بخواهد. کمک هست.
با توجه به این کنسرتهای فشردهای که شما در آلمان دارید و خسته به نظر میرسید، ولی من میبینم که شما خیلی خوشرو صحبت میکنید. از زمانی که شما در جهت پیکار علیه اعتیاد گام برداشتهاید، خیلی راضی به نظر میرسید.
صدردصد. من هم جزو همین همدردهای خودم هستم، من هم از بیماری اعتیاد بسیار رنج بردم، بسیار خودم را شکنجه کردم و به خاطر همین اسم برنامهام را «آینه» گذاشتم، چون هر معتادی با این آینه درگیر است، دلش میخواهد آینه برایش دنیای روشنی نشان بدهد و این دنیای تاریک را همیشه در اعتیاد دیده است. من هم جزو این حلقهی زنجیر بچههای بهبودیافته میدانم، در کنارشان هستم و هرجا احتیاج باشد که من حضور داشته باشم، با عشق و علاقه (در کنار آنها هستم)، چون درد همدردم را میفهمم و دلم میخواهد پیامرسان امید زندگی باشم برایشان.
از خارج که بگذریم میرسیم به داخل ایران. آمارها خیلی نگرانکننده است، بهویژه جوانان را میبینیم که روی آوردهاند به اعتیاد. شما برای این جوانان چه پیامی دارید، با توجه به این که به هرحال یک چهرهی بسیار سرشناس هستید و جوانان شما را بسیار دوست دارند، صدایتان را، هنرتان را؟
ما مدت شش سال است که با بچهها، با جوانان سرزمینمان مخصوصا در ارتباط هستیم. پیام را میدهیم. ما میگوییم، پیشگیری مهمتر از درمان است. الان در داخل ایران، در آن جامعهای که وجود دارد، ما با بچههای دبستانی در ارتباط هستیم. تمام تلاشمان این است که به مسئولین دلسوز این پیام را بدهیم که باید پیشگیری را مدنظر گرفت. و متاسفانه، و متاسفانه همهاش با شعار و تبلیغات ناکارآمد قضایی مواجه بودیم و دلایلش هم آشکار است برای مردم.
ما مبارزهمان را داریم ادامه میدهیم و وقتی ستاد مبارزه با مواد مخدر اعلام میکند که ما دومیلیون معتاد داریم و انکار میکند، ما فقط پیام میرسانیم که نه، این مبارزهای که دارد میشود و شما پلیسیاش کردهاید و به جای این که توزیعکنندهاش را بگیرید، شما دارید مصرفکنندهاش را میگیرید، این معنا دارد در این دوره و زمانه. و این جنایتیست که دارد به انسان و انسانیت میشود در آن سرزمین و امیدوارم مردم ما آگاه باشند که حول و حوششان چه خبر است.
بیماری اعتیاد نه شخصیت، نه مقام، نه پول و نه ثروت میشناسد. این است که همهجا حضور دارد. متاسفانه آمارهایی که در سرزمین ما روزبهروز از آسیبهای اجتماعی ما دارد رشد میکند، به خاطر عدم هماهنگی دستگاههای مبارزاتی دولتی بوده است. برای اینکه همه در حال انکار هستند، همه در حال پنهانکاری هستند، آمار را پنهان میکنند. ولی بعداز ۲۸ سال این چهره بیرون زده.
الان مادهی مخدری که رواج پیدا کرده و ارزانتر از گلوله برای جوانان دارد استفاده میشود، کراک، هرویین و تریاک دیگر از دور خارج شده است. اینجاست که مردم به نظر من باید آگاه بشوند ... درست است فشار، خفقان و همه چیز هست، ولی راهکاری که از این خفقان دربیاییم، این است که تن به مواد مخدر ندهیم و بیاییم قبول کنیم که دنیا بیمار است، دنیا گریبانش را اعتیاد گرفته است. تمام دولتها به یک نوعی برخورد میکنند، ولی راه پیشگیریاش را خیلی از دولتهای پیشرو در نظر گرفتهاند و مراکزی داير کردهاند و حق انتخاب را به معتاد دادهاند. ولی متاسفانه در سرزمین ما از این مسئله حمایت و پشتیبانی میشود. زیرا جوانان بخوابند و در خواب باشند.
مصاحبهگر: شهرام میریان