خامنهای، کاریکاتورهای محمد و هولوکاست
۱۳۹۹ آبان ۱۷, شنبهروز ۳۰ مهر (۲۱ اکتبر) امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه در یک سخنرانی به مناسبت بریدن سر ساموئل پتی، معلم فرانسوی به دست یک اسلامگرای افراطی، از آزادی بیان در این کشور دفاع کرد.
مکرون ضمن دفاع از ارزشهای سکولار اظهار داشت، دولت فرانسه در چارچوب دفاع از آزادی عقیده در کنار همه کسانی قرار میگیرد که به چاپ و نمایش کاریکاتور اقدام کنند.
یک هفته بعد علی خامنهای در پیامی به «جوانان فرانسه»، کاریکاتور محمد را «دشنام و اهانت به چهرههای درخشان و مقدس» خواند و آن را «توهین به شعور» ملت فرانسه ارزیابی کرد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
او همچنین پرسید: «چرا تردید در هولوکاست جرم است؟ و اگر کسی چیزی در اینباره نوشت باید به زندان برود، اما اهانت به پیامبر آزاد است؟»
«پائینتر از سطح روشنفکری خود»
روز شنبه، ۱۷ آبان (هفتم نوامبر) بخش آلمانی دویچه وله مطلبی از کرستن کنیپ (Kersten Knipp) منتشر کرد که به این پرسش خامنهای، ربط دو موضوع مطروحه به یکدیگر و انگیزه احتمالی رهبر جمهوری اسلامی پرداخته است.
به اعتقاد نویسنده آنچه که در درون این پرسش نهفته است، این است که مسخره کردن بنیانگذاران ادیان و تردید در کشتار سیستماتیک شش میلیون انسان دو عمل همتراز و توهینآمیز هستند.
از قرار معلوم خامنهای توهین به احساسات دینباوران مسلمان را با دهنکجی کردن به قربانیان نسلکشی یهودیان و بازماندگان آنان همسان میداند.
کنیپ مینویسد، به این ترتیب رهبر جمهوری اسلامی چنین وانمود میکند که فرق بین واقعیت تاریخی و افسانه اعتقادی را نمیداند. او تصریح میکند، این تفاوت چنان «اساسی و آشکار» است که میتوان گفت خامنهای با این پرسش، آگاهانه سطح روشنفکری و میزان اطلاعات خود از بحثهای تاریخی و فقهی را پائین میآورد.
تردیدی بیاساس
کرستن کنیپ در ادامه نوشته خود بر دادههای تاریخشناسان و پژوهشگران بیطرف نسلکشی یهودیان در دوران حکومت نازیها در آلمان تاکید میورزد: «هولوکاست یک واقعیت است، واقعیتی غیرقابل انکار».
منکران هولوکاست با اسناد و شواهدی روبرو هستند که به راحتی نمیتوان آنها را از بین برد، از جمله اظهارات شاهدان معاصر، بازماندگان جنایت و همچنین شهادت عاملان جنایت.
کنیپ مینویسد، اظهارات افرادی که در ایجاد هولوکاست دست داشتهاند بسیار مهم هستند. آنها ممکن است گناه یا مسئولیت فردی خود را انکار کرده باشند، اما جنایتی که اتفاق افتاده است را تایید کردهاند.
جمهوری فدرال آلمان نیز به عنوان کشور جانشین دولت "ناسیونال سوسیالیسم"، هولوکاست را به عنوان یک واقعیت به رسمیت شناخته است.
آنچه که منکران هولوکاست مطرح میکنند تاکنون بیأساس بودهاند. یکی از سرشناسترین آنها دیوید آیروینگ (David Irving) بریتانیایی است. در سال ۲۰۰۰ دبورا لیپستات (Deborah Lipstadt)، مورخ آمریکایی و پژوهشگر هولوکاست در یک دادگاه جنجالی ثابت کرد که آیروینگ برای انکار هولوکاست سند معتبری ارائه نکرده است.
لیپستات در کتابی با عنوان «یهودستیزی جدید» مینویسد، همراه تیم تحقیقاتیاش «شواهد» آیروینگ و منابع او را پیگیری کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند که تمامی ادعاهای این منکر هولوکاست جعلی و مندرآوردی و بر أساس تحریف، تغییر تاریخ اتفاقات و «شکلهای دیگر دروغگویی» بوده است.
«حسابگری» خامنهای
کرستن کنیپ در ادامه مطلب خود مینویسد، منکران هولوکاست بر این نظرند که یک نیروی نامرئی توان آن را دارد، «دروغ بزرگی» چون هولوکاست را در جهان جا بیاندازد. بر این أساس، افسانهای قدیمی که علیه یهودیان به کار میرفته است، در عصر جدید بازتولید میشود: این که «دست نامرئی» یهودیان قادر است، سرنوشت کره خاکی را رقم بزند و آنچه که بر انسان میگذرد خواست یهودیان است.
به اعتقاد کنیپ، اظهارات اخیر خامنهای حاکی از آن است که رهبر جمهوری اسلامی دستکم با این افسانه «بازی میکند».
او در این راستا به اقدام دیگری از سید علی خامنهای اشاره میکند که یادآور افسانه نازیها در رابطه با یهودیان است. اواخر اریبهشت در وبسایت رهبر جمهوری اسلامی به مناسبت «روز قدس» پوستری منتشر شد که بر آن این جمله نقش بسته بود: «راه حل نهایی؛ مقاومت تا همهپرسی».
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
عبارت «راه حل نهایی» ترجمه فارسی کلیدواژه Endlösung است که در ادبیات آلمان نازی به کشتار یهودیان اشاره میکند.
«راه حل نهایی» برای «مسئله یهود» از دید حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان (حزب نازی) نابودی یهودیان بود.
سران جمهوری اسلامی بارها بر لزوم «نابودی اسرائیل» تأکید کردهاند و حتی در جریان یک آزمایش موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۱ بر روی موشکها به زبان عبری این خواست اسلامگرایان حاکم بر ایران نقش بسته بود.
کرستن کنیپ در پایان مطلب خود ضمن اشاره به این که جمهوری اسلامی تحت فشارهای شدید داخلی و خارجی قرار دارد و کشورهای عربی بیش از پیش از تهران فاصله میگیرند، مینویسد، بحث و جدال بر سر کاریکاتور به خامنهای فرصتی میدهد تا خود را به عنوان مدافع مسلمانان معرفی کند، «به این امید که از این نقش مشروعیت سیاسی بگیرد. اما خامنهای از مسلمانان نمیپرسد که آیا مایلند او را در این نقش ببینند.»