حقوق بشر در پرتو علم و فلسفه • معرفی کتاب
۱۳۹۱ تیر ۱۴, چهارشنبهحقوق بشر حقوقی هستند که برای آنها مبارزه شده و مدافعان آن هنوز آثار خشونت و سرکوب و بیعدالتی را بر پیکر خود نمایان دارند. حقوقی هستند آسیبپذیر و نیازمند حفاظت، زیرا بیانگر نیاز عاجل انساناست و خود را به سپری در برابر خشونتها و بیعدالتیها، تحقیر و تبعیضهایی که به انسانروا میرود بدل کردهاند.
آنجا که علم و فلسفه بخواهند با منطق خاص خود و از دریچهی نگرش خود به جهان، حقوق بشر را بررسند، نباید این واقعیتهای تاریخی و ارزشگذاریها در حفظ شأن و منزلت انسانی را از نظر دور بدارند. بنابراین علوم نمیتوانند موضوع حقوق بشر را با "ارزشهای بیطرفانه" بسنجند و جنبههای عملی آن را، که هر روزه برای هر جزء این حقوق در سطح جهان مبارزه میشود، به طور انتزاعی ارزیابی کنند.
"حقوق بشر، کتاب راهنمای میانرشتهای" عنوان کتابی است که در ژوئن ۲۰۱۲ از سوی انتشارات کتابهای علمی و پژوهشی "متسلر" به زبان آلمانی انتشار یافته است. در این کتاب بیش از هفتاد استاد و پژوهشگر از دانشگاهها و نهادهای بینالمللی تحقیقاتی اروپا و آمریکا موضوعهای مختلف مرتبط با حقوق بشر را از زوایای گوناگون بر اساس آخرین نتایج پژوهشی مورد بررسی قرار دادهاند.
"بیانیه جهانی حقوق بشر" که پس از جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۸ به تصویب رسید، دربرگیرنده حقوقی پایهای برای تمام انسانهاست. مضمون این بیانیه تا امروز موضوع بحث و مناقشه است. اینکه دقیقا منظور از حقوق بنیادین یکایک انسانها چیست و در حوزههای فلسفی، حقوقی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی چه تبعاتی میتواند داشته باشد.
در مباحثات کنونی به حقوق بشر به منزلهی حقوق "بنیادین" و "فردی" نگریسته میشود که به هر انسانی در هر نقطه از جهان فقط به دلیل انسانبودنش تعلق میگیرد. این حقوق به بیانیههای سیاسی، قانونهای اساسی ملی و یا قراردادهای حقوق ملل، یعنی فرای مرزهای ملی، فرهنگی و دینی راه میگشاید و به آن به عنوان حقوقی "فطری" (از بدو تولد انسان) و "خدشهناپذیر" نگریسته میشود.
حقوق بشر در برابر چالشهای گوناگون
پژوهشگران در کتاب نامبرده کوشیدهاند "حقوق بشر" را از زوایای گوناگون علمی و فلسفی بررسند و ازجمله به پرسشهای زیرین پاسخ دهند:
• اینکه میگویند حقوق بشر امری "فطری" و طبیعی و خدشهناپذیر است و از بدو تولد به هر انسانی تعلق میگیرد، به چه معناست؟ آیا این همانند دیگر حقوق نیست که بر اساس تجربه وضع شده و در صورت نیاز قابل تغییر هستند؟
• اینکه گفتهمیشود این حقوق اعتباری "جهانشمول"، "بایسته"، "قانونی" و "تفکیکناپذیر" دارند به چه معناست؟ آیا این حقوق واقعا در مورد "تمام" انسانها، مثلا نطفهی درون رحم، معلولین، بیمارانی که در وضعیت "مرگ بالینی" به سر میبرند، جنایتکاران و یا افرادی که به نقض شدید همین حقوق متهم هستند نیز صدق میکنند؟ و اگر چنین است، چه پیامدهای سیاسی میتواند به دنبال داشته باشند؟
• حقوق بشر مخالفان بسیار دارد و آنها نه فقط اعتبار نظری "حقوق بشر" را به پرسش میکشند، بلکه میکوشند به این حقوق نسبیت ببخشند تا از قدرت اجرایی آن بکاهند. در چنین شرایطی چگونه میتوان این حقوق را به گونهای الزامآور مدلل ساخت که از سوی تمام فرهنگها پذیرفتنی باشند؟
• این ایدهی حقوقی انقلابی چه تاریخی را از میان مبارزات اجتماعی و تاریخ اندیشه طی کرده که امروز به یک اعتبار چشمگیر جهانی دست یافته است؟ کدام منابع تاریخ اندیشه و اسناد تاریخی حقوقی بودهاند که حقوق بشر را در این جایگاه از اعتبار نشاندهاند؟
• مفهوم کانونی "حرمت انسان" دقیقا به چه معناست؟ آیا میتوان برخی دیگر حقوق مشخص را نیز از آن مشتق کرد؟ و اگر چنین است، این اشتقاق چگونه باید باشد تا مورد پذیرش همه فرهنگها قرار گیرد؟
• حقوق بشر کدام وظایف را الزامآور میکند؟ و کدام نهادها هستند که میتوانند مخاطبان این وظایف را معین کنند و سپس آنها را مسئول دانسته از آنها بازخواست کنند؟
• به کدام نهادها نیاز است تا در صورت نقض حقوق بشر بتوان نه فقط به لحاظ اخلاقی، بلکه بهطور حقوقی و الزامآور به آنها شکایت برد؟ و رسیدگی به شکایات، چه در سطح ملی و چه جهانی، چگونه باید سازماندهی شود؟
• وضعیت کنونی درزمینهی اجرا و تحققبخشی به ایدهی حقوق بشر در سطح حقوق ملی و حقوق بینالملل را چگونه میتوان ارزیابی کرد؟ در حال حاضر کدام سازوکارها و نهادهای اجرایی بینالمللی وجود دارند؟ و در صورت فقدان آنها، به تأسیس کدام نهادها نیاز است؟
• و در پایان: اساسیترین مسائل و چالشهای یک نظریهی جامع حقوق بشر کدامها هستند؟
بنابراین میبینیم که حقوق بشر با چالشهای گوناگون روبهروست؛ و آن گونه که حقوق بشر امروز از نظر سیاسی بدیهی به نظر میرسد، اجرای کامل آن امری چندان آسان نیست.
گسترش دامنه و اهمیت سیاسی حقوق بشر باعث شده که علوم مختلف به آن با جدیت بنگرند. پژوهشگران حوزههای مختلف علمی در این کتاب نشان میدهند که امروز حقوق بشر بیش از پیش به موضوع علوم انسانی بدل شده است.
حقوق بشر در پرتو تاریخ
علم تاریخ از چشمانداز خود به روند شکلگیری و بازسازی حقوق بشر در گفتمانهای تاریخی و حقوقی، نخست در آمریکا و اروپا، میپردازد. و همچنین این دستاورد انسانی و مرزهای آن با دیگر نهادهای حقوقی را به بحث مینهد.
حقوق بشر، بهمنزله حقوقی که برای آن مبارزه شده، از یک جایگاه ویژهی تاریخی برخوردار است، زیرا نه فقط روند پیدایی آن، بلکه عبارتپردازی و توجیهات این حقوق ذیل شرایط خاص و ظرفیتهای تاریخی قرار میگیرند.
جایگاه حقوق بشر در علم حقوق
در کانون پژوهشهای حقوقی در وهلهی نخست اسناد حقوقی مرتبط با حقوق بشر از جنبههای نظری و فلسفهی حق جای دارند. همزمان پرسشهای خاص تجربی در رابطه با اهمیت حقوق بشر برای نهادهای قانونگذاری و روند قانونگذاری، فرصتهای مشخص و راههای اجرایی و مدون ساختن این قوانین و نیز ابزارها و نهادهای ضروری برای ایجاد یک نظام حقوق بشری در سطح ملی و بینالمللی مطرح میشوند.
حقوق بشر در پژوهشهای علم سیاست
تحقیقات علوم سیاسی در وهلهی نخست به نقش و کارکرد حقوق بشر در چارچوب مناسبات سیاستهای ملی و بینالمللی، و نیز به پیششرطهای نهادهای ویژهی آن برای فعالیت در زمینهی اجرای این حقوق میپردازد.
پژوهشها و تحلیلهای علوم سیاسی با نگرشی انتقادی در بارهی منافع سیاسی و مناسبات قدرت در بهرهبرداری و سوءاستفاده از حقوق بشر، و نیز در باره تغییرات و تنشهایی که در پی نفوذ و تأثیرگذاری حقوق بشر در ساختارهای دمکراتیک و غیردمکراتیک دولتی ایجاد میشوند، گزارش میدهند.
حقوق بشر در پرتو تحلیلهای جامعهشناختی
تحلیلهای جامعهشناختی در وهلهی نخست به اهمیت حقوق بشر در تأمین مشروعیت و حقانیت و نیز ثبات ساختارهای اجتماعی−سیاسی توجه دارند. این پژوهشها به ویژه زمینهها و بستر تحقق حقوق بشر را برمیرسند.
جامعهشناسی امروز بهویژه با نگاه به دو روند مدرنیزاسیون و جهانیشدن، تحولات بنیادین اجتماعی را در پرتو رویارویی جوامع سیاسی و فرهنگی با موازین حقوق بشر به بحث میگذارد.
نیاز حقوق بشر به روشنگری فلسفی
فلسفه در رابطه با پرسشهای عمومی، مفهومی و استدلالی میتواند در مقام میانجیگر و روشنگر ایفای نقش کند. در پژوهشهای فلسفی حقوق بشر، مسئله اصلی تعیین و مرزبندی مفهومها در توضیح مسائل بنیادین است، تا به پرسشها پاسخهای مدلل هنجاری داده شود و بدین گونه مرزهای اعتباری حقوق بشر مشخص گردد.
مشخصات کتاب:
Arnd Pollmann & Georg Lohmann (Hrsg.): Menschenrechte. Ein Interdisziplinäres Handbuch. Stuttgart / Weimar, Metzler Verlag 2012.