حق مولف؛ از فتوای آیتالله خمینی تا «قسم» مهران مدیری
۱۳۸۹ بهمن ۱۰, یکشنبهشاید بتوان از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از قدرتمندترین مخالفان کپی رایت در ایران نام برد. آیت الله خمینی با فتوای خود پس از انقلاب سال ۵۷ تنها قوانین موجود پیش از آن را که برای حمایت از حقوق مؤلف وضع شده بودند، عملاَ معلق کرد.
این چیزیست که شادی صدر، حقوقدان، میگوید. بر اساس گفتههای وی در فصل دوم قانون حق مؤلف مصوب ۱۳۴۸ آمده که «حقوق پديدآورنده شامل حق انحصاری نشر و پخش و عرضه و اجرای اثر و حق بهرهبرداری مادی و معنوی از نام و اثر او است.» اما آیتالله خمینی فتوا داد که «آنچه که معروف به حق تألیف شده است حق شرعی به حساب نمیآید و نفی سلطه مردم بر اموالشان در اینجا خریداران کتاب بدون اینکه عقدی و شرطی در میان باشد جایز نیست.»
حالا، چندین سال پس از صدور آن فتوای تاثیرگذار، آش قاچاق محصولات فرهنگی خصوصاَ فیلم چنان شور شده که حتی متولیان امور در وزارت ارشاد لایحهای را برای ارایه به مجلس تنظیم کردهاند. عنوان این لایحه که بهار امسال پیشنویس آن تهیه شد، «لایحه قانون جامع حقوق مالكيت ادبی و هنری و حقوق مرتبط» است.
نسخه اول پيشنويس این لايحهبين سالهای ۸۳ تا ۸۴ آماده شده بود.
با این همه در این سالها، در جایی میان آن فتوا و این سیاست نسبتاَ جدید، سینماگرانی ایستاده بودند که به چشم خود میدیدند که چطور در چهارراههای شهر، سینما چوب حراج میخورد. آنها بارها و به انواع روشها از همکاری با نیروی انتظامی تا تجمع در موزه سینما، تلاش کردند تا کاری کنند، کارستان.
فیلمهای شبکهی خانگی هم همگی با پیامی تهدیدآمیز نسبت به تبعات کپی غیرقانونی فیلم آغاز میشد. اما همچنان در به همان پاشنه سابق میچرخید. گیریم کمی کندتر یا تندتر.
در نهایت آن کسی که توانست ظاهراَ تکانی به بدنهی جامعه بدهد، مهران مدیری بود. این را آمار فروش "قهوه تلخ" نشان میدهد، ۵۰۰ هزار نسخهدر یکروز. او در پیام ویدیوییای که منتشر کرد، مردم را به جان خود قسّم داد تا "قهوه تلخ" را حتی برای اقوام خود کپی نکنند. گروه بزرگی هم تبعیت کردند.
آیا این یک تب زودگذر بود یا اتفاقی مبارک؟ آن هم در کشوری که روزگاری در آن آیتالله خمینی حق مولف را در تضاد با فقه دیدهاست.
مدیری نبض مخاطب را میشناسد
درست در روزهای پیش از پخش سریال "قهوه تلخ" در شبکهی خانگی بود که مهران مدیری در ویدیویی ظاهر شد و با مردم رو در رو صحبت کرد. پیام منتشر شده از سوی او حاوی چه ویژگیهایی بود که توانست بسیاری را به خرید و نه کپی غیرقانونی سریال آخرش با عنوان "قهوه تلخ" راضی کند.
« مهران مدیری نبض سلیقه مخاطب را خوب میشناسد،» این چیزیست که رضا صدیق، روزنامهنگار سینمایی، در گفتوگو با دویچه وله میگوید. این سینمایینویس مطبوعات ایران اعتقاد دارد که « بحث درست و غلط و خوب و بد بودن» کارهای مدیری الآن مطرح نیست، الآن بحث این است که او نبض مخاطب را خوب میشناسد.
صدیق ادامه میدهد: «معلوم نیست که اگر این کار را شخص دیگری انجام میداد همین قدر تاثیرگذار بود.»
در ویدیوی منتشرشده از سوی مهران مدیری، او به مخاطبان وعدهداد که در صورت خرید "قهوه تلخ" احتمال برد آپارتمان و جوایز نقدی وجود دارد. این نکته به نظر صدیق یکی دیگر از عوامل تاثیرگذار میتواند باشد. او میگوید: «درباره توده جامعه نمیتوان انکار کرد که چنین کاری تاثیرگذار است.»
صدیق همچنین طرز صحبت مهران مدیری در ویدیوی منتشر شده را موثر میداند: «نمیشود سدی را که بین دستاندرکاران فیلم و مخاطب همیشه وجود داشته نادیده گرفت. اما مهران مدیری این سد را بر میدارد و خیلی صمیمی با مخاطب از تعداد افراد درگیر با پروژه و زحمات ساخت سریال صحبت میکند.»
این سینمایینویس میگوید که «اگر قرار بود ۶۰ درصد مخاطبان سریال را کپی کنند، حالا میشود گفت ۱۰ تا ۲۰ درصد این کار را کردهاند.»
کپی رایت تنها برای خود نه برای دیگری
هم از اول و هم اکنون و پس از شروع مجدد پخش "قهوه تلخ" (پس از ایام رسمی عزاداری ماه محرم در ایران) بودهاند همیشه کسانی که نخریدهاند. قسمتهای مختلف سریال را کپی کردهاند و خود و دوستانشان دیدهاند.
صدیق معتقد است که جز گروهی که هیچ اهمیتی به بحث "کپی رایت" نمیدهند و فقط دیدن سریال برایشان مهم است، هستند کسانی دیگر که انگیزهای در این امر داشتهاند.
او میگوید که ترانهی تیتراژ "قهوه تلخ" که مهران مدیری، خود، بحث "کپی رایت" را دربارهی آن رعایت نکرد و بدون ذکر خالق تصنیف که علیاکبر شیداست، آن را باز اجرا کرد، یکی از مواردیست که برخی را وامیدارد که به آنچه مهران مدیری میگوید تن ندهند.
رضا صدیق همچنین از مسالهای دیگر نیز دم میزند: «موجی قبل از پخش شدن "قهوه تلخ" به راه افتاد که بعضیها در شبکههای مجازی کمپین درست کردند و مطرح کردند که چون آقای مدیری و عواملش به دیدار رهبری نرفتند، به همین دلیل این سریال در تلویزیون پخش نشده و به شبکه خانگی آمده پس بیایید حمایت کنیم. بعد که دیدند که عوامل فیلم به دیدن احمدینژاد رفتند، یک مقدار این فضا شکسته شد و بعضیها لج کردند.»
هستند کسانی که میگویند پخش ویدیویی که در آن مهران مدیری عملکرد برخی از مجریان شبکههای ماهواریای را به طنز کشیده است باعث رکود فروش سری جدید "قهوه تلخ" شده است.
اما صدیق این نظر را رد میکند و تنها به «وقفه» در عادت مردم برای دیدن هفتگی این سریال به عنوان عاملی برای کاهش احتمالی فروش سری جدید اشاره میکند.
سانسور دولتی، مروج قاچاق فیلم
اما اقدام مهران مدیری برای ترغیب مخاطب به رعایت حق مولف، اولین اقدام در این عرصه نبود. اگرچه با این اقدام بود که "قهوه تلخ" از خطر قربانی شدن رهید.
وقتی سرچهارراهها داد میزنند که «نسخه اصلی» یا «نسخه بدون سانسور» فلان فیلم، باید حتم داشت که آن فیلم در لبهی پرتگاه ورشکستگی قرار دارد.
گاهی همین که فیلمی در انتظار مجوز خاک خورد یا چندین تکه از آن به تیغ سانسور دولتی گرفتار شد، کفایت میکند که از مجرایی که هیچ وقت مشخص نشده به کف خیابانها برسد.
«خب مخاطب هم وقتی با فیلم سانسور نشده یا فیلمی که هنوز از ارشاد بیرون نیامده، برخورد میکند طبیعیست که در محدودترین حالت فیلم را به دور و بریهایش میدهد تا ببینند،» این چیزیست که رضا صدیق، روزنامهنگار سینمایینویس میگوید.
البته همیشه در حاشیه هم گفته شده که وزارت ارشاد خود نقشی تعیینکننده در "بیرون دادن" فیلمها دارد. اما این حاشیه هیچ وقت به متن بدل نشد چرا که اثبات نشد.
رضا صدیق میگوید: «وقتی یک فیلم با کیفیت خوب و بدون ممیزی یا حتی با ممیزی به صورت قاچاق بیرون آمد از کجا بیرون آمده؟ فیلم یا دست تهیهکننده و کارگردان است یا دست کسانی که دارند ممیزی را بررسی میکنند. وقتی هنوز اکران نشده جز اینها چه کسی میتواند پخش کند؟ کسی نمیرود سر تدوین فیلم را کپی کند و دزدکی بیاورد بیرون که! کارگردان و تهیهکننده هم که از پخش آن متضرر میشوند! پس چه کسی فیلم را بیرون میدهد.»
این روزنامهنگار به سابقه قوت گرفتن قاچاق فیلم و اعتراض به آن اشاره میکند: «از قدیم از زمانی که کپی فیلمهای خارجی روی پرده کنار خیابان به فروش میرفت این موضوع مطرح بود. بعد کم کم فروش فیلمهای روی پرده ایران هم شروع شد.»
او ادامه میدهد: «اما سر فیلم نقاب بود که باعث شد ماجرا جدی گرفته شود. چون این فیلم یک مدت توقیف بود بعد با ممیزیهای بسیار (حول و حوش یک ربع تا بیست دقیقه از فیلم زده شده بود و کوتاه شده بود) به اکران رسید. این فیلم اکران شد و همزمان با آن نسخه بد روی پرده توی بازار آمد. در کنارش نسخه خوب و با کیفیت و سانسورنشده توی بازار آمد. فروش فیلم به شدت پایین آمد. فیلم ضربه دید و نتوانست حتی هزینه خودش را در بیاورد. سر همین موضوع بود که یکسری از تهیهکنندگان سینما جمع شدند و بیانیهای دادند و یکسری از سینماگران در موزه سینما جمع شدند و بیانیه دادند و به صورت رسمی خواستند که جلوی این موضوع گرفته شود.»
صدیق میگوید: «بعد از آن کمپینی راه افتاد که با کمک نیروی انتظامی موضوع پیگیری شد. یکسری از کسانی که کنار خیابان فیلم میفروختند دستگیر شدند. از طرف دیگر قیمت سیدیهایی را که به صورت رسمی بازار میآمد پایین آوردند تا مخاطب تشویق به خرید شود.»
او معتقد است که الآن به نسبت قدیم مسالهی قاچاق فیلم کمرنگتر شده است.
مریم میرزا
تحریریه: یلدا کیانی