حق بشری برای داشتن مسکن − عدم رعایت این حق در مورد فقرا در آلمان
۱۳۸۷ مرداد ۹, چهارشنبه
حق مسکن درخور حقی است که در اصل یازدهم قرارداد بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوبه سال ۱۹۶۶ گنجانده شده است. اینکه چه مسکنی درخور است را با توجه به معیارها و موازین نسبی یک جامعه میتوان تعیین کرد. حتی در کشور ثروتمندی چون آلمان گروههایی از مردم هستند که ازاین حق محرومند و مدام هم بر شمار محرومان از حق مسکن درخور افزوده میشود. برای همین سازمانهای کمک به بیخانمانان و سازمانهای حقوق بشری در آلمان در پی یافتن راهی هستند تا به محرومشدگان از حق مسکن کمک نمایند. هدف آنان یافتن راههایی است برای آنکه موضوع بیخانمانها را بیشتر در پهنه همگانی مطرح کنند و نیز سیاستمداران کشورشان آلمان را برانگیزند تا توجه بیشتری به وضعیت بیخانمانها داشته باشند.
شکاف فقر و ثروت
جدیدترین گزارشی که دولت آلمان در باره فقر در این کشور منتشر کرده، نشانگر روندی واضح است. شکاف میان اقشار ثروتمند و فقیر در جامعه آلمان مدام عمیقتر میگردد. از سویی ثروتمندان مدام ثروتمندتر میشوند و از سوی دیگر روز به روز بر شمار فقرا افزوده میشود. این روند برای مثال متوجه مادرانی است که به تنهایی فرزندانشان را بزرگ میکنند و برای همین مجبورند تنها نصف روز کار کنند. در آلمان بسیاری از خانوادههای مهاجر نیز جزو خانوادههای فقیر هستند. آنها زیر سطح استاندارد معمول در آلمان زندگی میکنند، در بیشتر موارد خانههایشان بسیار کوچک است و بچههایشان حتی یک گوشه آرام برای خود ندارند تا بتوانند در آرامش تکالیف مدرسهشان را انجام بدهند. نتیجه روشن است: بازده و موفقیت بچههای خانوادههای فقیر در مدرسه کم است و در نتیجه آنها نمیتوانند از دایره فقر و حاشیهنشینیای که در آن گرفتار آمدهاند،خارج شوند. آخرین گزارش یونسکو، سازمان فرهنگی وابسته به سازمان ملل متحد، این واقعیت را در مورد کودکان در آلمان نشان داده است.
فقر و تبعیض
هاینر بیلهفلد، مدیر انستیتوی حقوق بشر آلمان، ما را متوجه این نکته میکند که افراد فقیر بخاطر فقیر بودنشان به زندگی اجتماعی راه پیدا نمیکنند و میتوانند به راحتی قربانی تبعیضهای گوناگون بشوند. بیلهفلد تاکید میکند بر اینکه حقوق بشر حقوقی هستند که باید به طور طبیعی به همه انسانها تعلق بگیرند و موضوع این نیست که بخواهیم از کسی پرستاری و مراقبت کنیم. برای همین فقر نسبی در آلمان هم مشکلی حقوق بشری است. بیلهفلد در این باره میگوید:
“گاهی وقتها این انتقاد شنیده میشود که “در آلمان لازم نیست کسی زیر پل بخوابد“. یعنی میگویند که در مقایسه با دیگر مناطق دنیا، ما مسئلهای نداریم که بخواهیم در رابطه با آن از نقض حقوق بشر حرف بزنیم. البته شاید در آلمان موضوع فقر مطلق موضوع چندان مطرحی نباشد، اما فقر نسبی که وجود دارد و آن هم موضوع مهمی است. کار حقوق بشر فقط در آنجایی لازم نیست که موضوع بر سر گرسنگی باشد یا حفظ بقا، بلکه حقوق بشر باید به وضعیت مشکلی که بخاطر فقر بوجود میآید هم بپردازد. چون فقر نسبی هم به هر حال بیانکننده نبود تعادل تقسیم قدرت در جامعه است.“
تعریف مسکن ناسب
موضوع بر سر مسکنی مناسب و درخور است. به گفته سوزانه کال-پاسوت، مدیر سازمان کمک به بیخانمانها وابسته به سازمان کمکهای اجتماعی دیاکونی، مسکن مناسب چیزی بیش از سقفی بالای سر است. طبق تعریفی که شورای اروپا کرده است، مسکن مناسب و درخور شأن انسانی، مسکنی است که خراب یا باصطلاح کلنگی نباشد، مشکل حقوقی نداشته باشد و تعداد ساکنان آن همخوان با مساحت آن باشد. مسکنی در خور شأن انسان مانند سپری است در برابر اعمال خشونتآمیز. حق زندگی در خانهای که در شأن انسان باشد، جزو حقوق اساسی اجتماعی است و این حقی است که بسیاری از مردم آلمان از آن محروماند. سوزانه کال-پاسوت میگوید:
“اینکه در این کشور کسانی هستند که در خانههای بد زندگی میکنند یا اصلا بیخانمان هستند، به طور معمول بخاطر فاجعههای طبیعی یا حوادث نیست، بلکه بخاطر شرایط اقتصادیای است که اغلب در پیوند با آسیبهای روحی-اجتماعی کسانی است که دنبال خانه میگردند. هنوز هم گروههایی از افراد هستند که مشکلات عظیمی دارند برای اینکه خانه پیدا کنند و به عنوان مستاجر قبولشان کنند. برای مثال کسانی که ظاهرشان نشان میدهد که خارجی هستند یا بیخانماناند، به سختی میتوانند خانه پیدا کنند. علاوه بر این، برای بیماران روانی بسیار سخت است که بتوانند در بازار مسکن در رقابت با دیگران موفق بشوند و خانه پیدا کنند.“
مشکل یافتن سرپناه
در آلمان شمار کسانی که نمیتوانند مسکنی را اجاره کنند، رو به افزایش است. این واقعیت را نه تنها خانم کال-پاسوت، بلکه سازمان کمک به بیخانمانهای وابسته به دولت آلمان نیز تایید میکند. آنه الکس، از اعضای این سازمان، در باره عللی میگوید که باعث میشوند افراد فقیر نتوانند در آلمان خانهای بیابند:
“کسانی هستند که پیرند و حقوق بازنشستگیخیلی کمی به آنها تعلق میگیرد، یا میزان کاری که میکنند زیاد نیست. کسانی هستند که درآمد پایینی دارند یا حقوق بیکاری میگیرند. معمولا کسی به آنها خانه اجاره نمیدهد، چون بیکارند یا درآمدشان خیلی پایین است. معمولا صاحبخانه از کسی که دنبال خانه میگردد، برگهای را میخواهد که نشان بدهد چقدر حقوق میگیرد و اینکه مدت اشتغالش تا کی است. و وقتی بیکار باشی، حتی اگر دولت حقوق بیکاری بالایی به تو بدهد، میگویند که نه، به تو خانه اجاره نمیدهیم. یا اینکه از تو میخواهند که کسی را برای ضمانت بیاوری.“
اما به گفته آنه الکس امروزه کسی نمیتواند به راحتی از دیگران بخواهد که ضامن او بشوند، بخصوص کسی که مقروضاست و نتوانستهاجاره خانهاش را بپردازد. سازمان کمک به بیخانمانهای وابسته به دولت آلمان برآورد کرده است که حدود ۲۶۰ هزار نفر در این کشور بیخانمان هستند. میشاییل ویندفور، از سازمان “نان برای جهان“ میگوید که سیاستمداران مردم را با مشکلهایشان تنها میگذارند. به گفته ویندفور آمار دقیقی در دست نیست که چه تعداد از مردم در آلمان بدون مسکن هستند و چه تعداد در معرض خطر از دست دادن مسکنهایشان. ویندفور میگوید:
از حرف تا عمل
“جالب است که آلمان در سطح بینالمللی فعالترین مدافع حق انسانی مسکن شایسته است. سالهاست که وزارت امور خارجه آلمان از کار گزارشگر ویژه سازمان ملل متحد برای بررسی وضعیت مسکن در کشورهای مختلف پشتیبانی میکند. این است که بسیار مهم است که در سیاست داخلی خود آلمان هم به حق مسکن توجه بیشتری بشود. طبیعی است که این با نقش پیشگام آلمان در دفاع از حق مسکن در سطح بینالمللی هم هماهنگی دارد.“
سازمان “نان برای جهان“ تصمیم دارد که گزارشی در مورد چگونگی رعایت حق مسکن در آلمان تهیه کند و با گزارش خود وضعیت رعایت این حق را از دید سازمانی غیردولتی بیان دارد. این گزارش سپس همراه با گزارشی که دولت آلمان در این مورد مینویسد، به کمیته بررسی وضعیت حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، وابسته به سازمان ملل متحد، تحویل داده خواهد شد.