حضور مهندسان ایرانی در پایگاه نظامی سوریه
۱۳۸۶ شهریور ۳۰, جمعهجونزدیفنس به نقل از یک منبع سوری که نامش را فاش نکرده نوشته است: «این انفجار در جریان آزمایش نظامی موشک اسکاد سی با گاز خردل به وقوع پیوسته است.»
این آزمایش بر اساس قوانین بینالمللی ممنوع است.
مجله جونز همچنین از قول یک منبع ایرانی آورده است که وزارت دفاع ایران از سال ۲۰۰۴ با کارخانهای وابسته به صنایع نظامی سوریه داد و ستد دارد.
در صورت صحت این گزارشات، این فرضیه که اسرائیل در حمله اخیر خود به سوریه قصد نابودی پروژههای اتمی مشترک این کشور با ایران را داشته، میتواند صحت پیدا کند.
هوشنگ امیراحمدی، کارشناس روابط بینالملل در این مورد میگوید: «ایران با سوریه روابط حسنهای سالهای متمادی داشته و این که یک روابط نظامی هم بین اینها بوده، بعید نیست. ولی این خبر خودش یک خبر مهمیست، این که تعدادی از مهندسین ایرانی در این حادثه کشته شدهاند، این که چگونه اسراییل به این جریان پی برده و چرا در این مقطع مشخص این اقدام را کرده و آیا اسراییل قبلا میدانسته این را و چشم پوشیده است؟ اینها سؤالهای مهمیست و من فکر میکنم باید روی آن فکر کرد».
به گزارش خبرگزاری فارس، همزمان با انتشار این گزارش، معاون فرمانده نیروی هوایی ایران از احتمال حمله هوایی ایران به اسرائیل سخن گفته است: «ما طرحی را تهیه کردهایم که در صورت حماقت احتمالی این رژیم، بمبافکنهای ایران بتوانند حمله متقابلی را به خاک اسرائیل انجام دهند.»
به گفته نویسنده هفتهنامه جونز، علت دیرکرد این گزارش، جمعآوری اطلاعات دقیق در این زمینه بودهاست. اما هوشنگ امیراحمدی معتقد است که همزمانی انتشار این گزارش با تهدیدهای ایران و اسرائیل علیه یکدیگر نمیتواند اتفاقی باشد: «حتما ربط دارد. ربطش خیلی مستقیم و مشخص است. معنایش این است که نیروهای جاسوسی اسراییل یا آمریکا دربهدر دنبال ردپای ایران هستند از یک طرف، از طرف دیگر این نشان میدهد که اگر ردپایی پیدا بشود، اسراییل اقدام میکند و واهمهای از اقدام ندارد. احتمالا اسراییلیها میخواهند از این طریق به ایران پیامی بفرستند و بگویند ما آماده هستیم برای درگیری. از آن طرف هم اینکه ایران صدایش را درنیاورده خود یک مسئله است. من فکر میکنم این آخرین حرفی را که معاون وزارت دفاع زده که ما اسراییل را بمب میزنیم، به این جریان ربط دارد. یعنی حالا که جریان یواش یواش فاش شده، سپاه سعی کرده است حداقل از طرف آدم دوم خودش یک عکسالعمل لفظی حداقل نشان بدهد».
امیراحمدی معتقد است که عکسالعمل ایران در حد تهدیدهای لفظی باقی میماند و به عقیده او ایران هیچگاه وارد یک بازی نظامی علیه اسرائیل نخواهد شد.
نکته دیگری که باعث قوت گرفتن فرضیه آگاهی اسرائیل از روابط نظامی ایران و سوریه میشود، عدم واکنش دولتهای عربی به حمله اخیر اسرائیل به سوریه بود. امیراحمدی معتقد است سکوت کشورهای عربی در قبال حمله اسرائیل به سوریه نشانه این است که هدف اصلی این حمله، ایران بوده و نه سوریه: «معمولا وقتی که اسراییل از هوا یا از زمین، فرقی نمیکند، به یک کشور عربی تجاوز میکند، کشورهای دیگر عربی، اتحادیه عرب، معمولا عکسالعمل نشان میدهند و واقعا خیلی شدید. ولی این بار دنیای عرب کاملا در این رابطه ساکت مانده است. معنایش هم به نظر من این است که به یک شکلی آنها هم میدانند که این جریان خیلی به سوریه مربوط نبود و بیشتر ایران است. و این اگر درست باشد، معنای این برخورد عربها این است که عربها هم از این که اسراییل یک هدف ایرانی را زده، آنچنان ناخشنود نیستند. من الان فکر میکنم که اگر دنیای عرب میدانست که این تجاوز به خاک سوریه، در رابطه با سوریه بوده، مطمئنا عکسالعمل نشان میداد».
امیراحمدی چنین نتیجه میگیرد که بر فرض حمله اسرائیل به ایران، بر خلاف تصورات ایران، کشورهای عربی نه تنها در کنار ایران قرار نمیگیرند بلکه به احتمال قریب به یقین از اسرائیل پشتیبانی نیز خواهند کرد.
این در حالی است که ایران همیشه از سوریه به عنوان متحد اصلی خود در منطقه نام برده و تلویحا اظهار داشته که حمله به خاک سوریه را حمله به خود تلقی میکند و آن را بیپاسخ نخواهد گذاشت.
میترا شجاعی