حساسیت درونی و بیرونی به روابط تهران با حماس
۱۳۸۷ دی ۱۲, پنجشنبهجنگ در غزه یکی از موضوعهای عمدهی روز در ایران است. رسانههای دولتی با تفصیل خبرهای بمباران نوار غزه توسط اسرائیل را منتشر میکنند.
غزه، همچنین موضوع روز فعالیتهای بسیج، تشکیلات شبه نظامی وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. بسیجیان در برابر سفارتخانهها تظاهرات میکنند، در شهر پوستر و اعلامیه پخش میکنند و حرکتی را سازمان دادهاند زیر عنوان "گردانهای استشهادی لبیک یا خامنهای". آنان با این حرکت تبعیت خود را از آیتالله خامنهای، اعلام میکنند. رهبر حکومت اسلامی، در پیامی که در روز ۸ دی (۲۸ دسامبر) منتشر کرد، مسلمانان را به مقابله با اسرائیل فراخواند و گفت «هرکس در این دفاع مشروع و مقدس کشته شود، شهید است.»
قطبی شدن منطقه
خبرگزاری فرانسه، در گزارشی از واشنگتن این جمعبند را از نظر تحلیلگران سیاسی در مورد تأثیرات سرکوب حماس توسط اسرائیل پیش میگذارد: جنگ در نوار غزه باعث تقویت جبههی ضد آمریکایی به رهبری ایران شده و بر مجموعهی تنشها افزوده، تنشهایی که اوباما رئیس جمهور آیندهی آمریکا به زودی با آنها از نزدیک مواجه خواهد شد.
جرج بوش، رئیس جمهور آمریکا، که در تاریخ ۲۰ ژانویه کاخ سفید را ترک خواهد کرد، امیدوار بود که بتواند با پیشبرد روند آغازشده در کنفرانس آناپولیس میان اسرائیل و فلسطینیان صلح برقرار کند و با حل مسئلهی محوری خاورمیانه، جمهوری اسلامی ایران را منزوی کند. این امید متحقق نشده است. بمباران نوار غزه توسط اسرائیل فضای خاورمیانه را در جهتی خلاف امید جورج بوش متحول کرده است.
عمرو حمزوی، یک کارشناس مؤسسهی آمریکایی پژوهشی "کارنگی" در زمینهی صلح بینالمللی میگوید که منطقه قطبی شده است، در یک طرف ایران قرار دارد و در طرف دیگر کشورهایی چون مصر، اردن و عربستان سعودی که با آمریکا دوستی دارند. این کشورها حماسِ "سنی" را متهم میکنند که از یک حکومت شیعی پیروی میکند. به نظر حمزوی اگر کشورهای "سنی" موفق شوند که آتشبس پایداری برقرار سازند، خواهند توانست روند را تغییر دهند.
اسرائیل در موقعیتی بهتر از ۲۰۰۶
به نظر ناتان براون، پژوهشگر دیگر مؤسسهی کارنگی، این بار اسرائیل در قیاس با درگیریاش با حزب الله لبنان در سال ۲۰۰۶ سادهتر میتواند اعلام پیروزی کند، زیرا هدف اعلامشدهی کنونی دولت اسرائیل خاموش ساختن موشکاندازهای حماس است. حماس هم نمیتواند همچون حزب الله ادعا کند که حملات اسرائیل را پس زده است.
ناتوانی حماس در ادامهدهی به مقاومت، مشخص است. خبرگزاری آلمان در گزارشی در مورد وضعیت کنونی حماس مینویسد، ندایی که از این جریان برمیخیزد، مخلوطی از کمکخواهی و رزمجویی است. در این گزارش رهبری حماس، خسته و پراضطراب توصیف شده است.
روابط تهران با حماس
تبلیغات جمهوری اسلامی در دفاع از حماس چیز چندانی را در موقعیت عینی این گروه رزمجو تغییر نمیدهد. داوطلبان بسیجی در خیابانهای تهران شعار میدهند. آنان امکانی برای رفتن به غزه ندارند و اگر هم داشتند، تغییر خاصی در وضعیت ایجاد نمیشد.
گروهی از بسیجیان در فرودگاه مهرآباد تحصن کردهاند و میگویند خواهان رفتن به نوار غزه هستند. خبرگزاری ایسنا گزارش کرده است که یک نمایندهی مجلس در پاسخ به پرسش آنان در مورد رفتن به غزه گفته است که: «هماکنون شرایط برای حضور در آن جا بسیار بسیار محدود است و حتی احتمال دارد جلوی کمکهای مردمی را نیز مسدود کنند.»
با وجود آگاهی مسئولان برای آنکه اقدام عملی خاصی را نمیتوانند انجام دهند، تبلیغات دولتی بر عاجل بودن اقدامهای عملی متمرکز است. این تبلیغات حساسیت شدیدی را نسبت به رابطهی جمهوری اسلامی و حماس برانگیخته، چه در اسرائیل، چه در جهان عرب و چه در آمریکا و اروپا.
نیویورک تایمز در گزارشی در مورد نگاه جهان عرب به جنگ در نوار غزه مینویسد که مقامات مصری، ایران را برانگیزانندهی بحران میدانند. بحران، برای مصر مشکلی جدی ایجاد کرده است، زیرا مصر با نوار غزه مرز مشترک دارد. جمهوری اسلامی بسته بودن این مرز را دلیل همدستی مصر با اسرائیل میداند.
حساسیت در ایران نسبت به رابطهی حکومت با حماس
در خود ایران نیز علیرغم تبلیغات حکومتی حساسیت بسیاری در مورد رابطهی حکومت با حماس وجود دارد. بستن روزنامهی "کارگزاران"، به جرم چاپ بخشی از یک بیانهی سازمان دانشجویی "تحکیم وحدت" واکنشی به این حساسیت بود.
در بیانیهی "تحکیم وحدت" به جنگطلبی و بازی با بحران، که قربانیان آن مردم عادی هستند، انتقاد شده بود. در این بیانیه آمده بود: «جنایات امروز اسرائیل در غزه به شدت محکوم است. اما به همان اندازه پناه گرفتن گروههای تروریستی در کودکستانها و بیمارستانها جهت حمله به طرف مقابل که موجبات بمباران و مرگ بیشتر کودکان و غیرنظامیان را فراهم آورده نیز محکوم و حرکتی ضدبشری است.»
محمدرضا یزدانپناه، عضو تحریریهی "کارگزاران" در مورد توقیف این روزنامه گفته است: «توقیف مطبوعات در ایران اصولا فقط احتیاج به یک بهانه دارد. به محض اینکه بهانهی لازم فراهم شود، روزنامههای اصلاحطلب و مستقل توقیف میشوند.» در مورد "کارگزاران" بهانه، شکل تازهای گرفته است. به گفتهی یزدانپناه «تاکنون با اتهامهایی چون "اقدام علیه منافع ملی" یا "توهین به مقامات نظام" روزنامهها را تعطیل میکردند. ولی این بار تعطیلی روزنامه به خاطر توهین به یک سازمان خارجی غیرایرانی صورت گرفته است.»