حراج نفت ایران، چارهای برای تحریم؟
۱۳۹۱ اردیبهشت ۸, جمعه
حسن منصور کارشناس اقتصادی مقیم لندن از جمله کسانی است که معتقدند بالارفتن قیمت نفت در اثر تحریم ایران، چندان پایدار نخواهد بود و چون به دلیل شرایط بد اقتصادی به طور کلی تقاضا برای نفت کم است، کمبود عرضه در درازمدت "شوک نفتی" ایجاد نخواهد کرد.
به همین دلیل است که وی با استدلالهای مدیر امور بینالملل شرکت نفت ایران مخالف است و میگوید نه عرضه ارزان و نه حذف شدن احتمالی منابع نفتی غیرمتعارف هیچ کدام نمیتوانند ترفندهای مناسبی برای مقابله با تحریمها توسط ایران باشند.
بشنوید: گفت و گو با حسن منصور
دویچهوله: آقای منصور! مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت ایران گفته ایران از ترفند نفت ارزان بهعنوان برگ برندهاش در شرایط تحریم استفاده میکند و به این روش ایران میتواند خیلی از رقبایش را از بازار جهانی حذف کند. این ترفند در شرایط کنونی چه قدر به نظر شما قابل اجراست؟
حسن منصور: ایران در شرایط کنونی هم، تخفیفهایی روی قیمتهای موجود به خریدارانش میدهد. ولی وقتی تحریمها جنبهی رسمی پیدا کنند و تحریمکنندگان یعنی اتحادیه اروپا و آمریکا در برابر کشورهایی نظیر چین و هند و ژاپن هم نخواهند کوتاه بیآیند و آنها هم نخواهند و نتوانند نفت ایران را بخرند، تخفیف زیاد کارساز نخواهد بود.
گرچه ایران یک کادر ورزیدهی بازاریابی دارد ولی ناگزیر خواهد شد نفت خود را عموماً به وسیلهی دلالها بفروشد که این کشورها مسئول نباشند. دلالها نفت را میخرند و بعد از آن با دست دوم و سوم به آن کشورها منتقل میکنند. در نتیجه درآمد نفتی ایران از این بابت افت میکند و البته ثروت مردم ایران به یغما میرود.
در مصاحبهای که خبرگزاری مهر با مدیر امور بینالملل شرکت ملی نفت انجام داده، وی یکسری فاکتورهایی را برشمرده که باعث شده الان قیمت نفت پایین بیآید و پیشبینی کرده که این سقوط قیمت نفت ادامه خواهد داشت و بعد گفته خود همین سقوط قیمت نفت باعث میشود خیلی از رقبا از عرصهی تولید نفت خارج شوند و این موضوع هم قطعاً به نفع ایران خواهد بود. این مسئله را چه طور ارزیابی میکنید؟
سقوط قیمت نفت عمدتاً بستگی به میزان رشد اقتصادی کشورها دارد. هر وقت که آمار حاکی از این میشود که رشد دارد خیز برمیدارد، قیمتها بالا میرود. ولی این اواخر رشد اقتصادی کشورهای آمریکا و اروپا تعریفی ندارد و چشمانداز دو سال آینده هم چندان مثبت نیست. در نتیجه قیمتها افت میکنند.
از طرف دیگر قانون اقتصادی حاکم بر بازار این است که تعیینکنندهی قیمت نفت، هزینهی آخرین میلیون بشکهای است که وارد بازار میشود و این هزینه در گرانترین جاهای دنیا نظیر خلیج مکزیک یا نفتی که از شنهای شیل و دریای شمال به دست میآید، در حدود ۷۰ تا ۸۰ دلار برای هر بشکه است. بدین ترتیب تا زمانی که قیمت نفت به ۸۰ یا ۷۵ سقوط نکند، هیچ کدام از این میادین از تولید حذف نخواهند شد. بدین ترتیب این در واقع رقمیست بسیار حساس برای ایران. چون وقتی که قیمت به ۸۰ دلار سقوط کند، ایران حتی از بستن بودجهی خودش هم ناتوان خواهد بود.
ولی مدیر امور بینالملل شرکت نفت ایران معتقد است اگر قیمت نفت همچنان سقوط کند استخراج از این ذخایر که شما هم به آنها اشاره کردید دیگر توجیه اقتصادی ندارد و این باز هم به نفع ایران خواهد بود؟
ملاحظه بفرمایید که توجیه ایشان ظاهراً توجیه اقتصادی و استواری است ولی بر پایههای واقعی سوار نیست. درست است تعیینکنندهی قیمت بازار، قیمت تولیدی در کشورهای اوپک نیست. در ایران قیمت هر بشکه نفت مثلاً بین ۵ تا ۶ دلار تمام میشود ولی این تعیینکنندهی قیمت نیست. تعیینکنندهی قیمت آخرین واحدهاییست که در گرانترین نقاط جهان پدید میآیند که اگر آنها حذف شوند، کمبود ایجاد خواهد شد.
بدین ترتیب تمامی کشورهایی که خودشان نفت استخراج میکنند، تابع این مسئله هستند که اگر قیمت از این بالاتر باشد، استخراج میکنند و اگر از آن حد که الان عرض کردم حدود ۸۰ دلار پایینتر بیآید، دیگر تولید نمیکنند. توسل به منابع دیگر هم همه بر مبنای این منطق انجام میگیرد و نفتی که از گرانترین میادین حاصل میکنند بالای ۸۰ دلار نیست، در حالی که قیمت بازار امروز بالای ۱۰۰ دلار است و این مابهالتفاوت در واقع پریمیومی است که به فقدان امنیت پرداخت میشود و کاری با هزینهی تولید ندارد.
همان طور که شما خودتان بیشتر در جریان هستید بازار نفت بازار پیچیدهای است و فقط براساس عرضه و تقاضا تعیین نمیشود. الان موقعیتی را خبرگزاری رویترز تصویر کرده که نیمی از نفتکشهای دریایی ایران به انبار نفت روی آب تبدیل شدهاند. برای این که ایران نفت را استخراج کرده و اینها ماندهاند در جزیرهی خارک و به جایی هم نمیتوانسته صادر کند. شما در نظر بگیرید این انبار نفت در خلیج فارس سرگردان باشد و کشورهای مثلا آسیایی هم که بیشتر به نفت ایران نیاز دارند خریدار باشند و ایران هم راضی باشد که به قیمت پایین این نفت انبار شده را بفروشد، آیا فکر نمیکنید این قضیه یک مقدار باعث شود که این تئوریهای نفتی بههم بخورد؟
بههیچوجه. تمامی این تئوریها مستخرج از واقعیت هستند. یعنی تئوریها خیالپردازی نیستند، اینها قوانین استوار اقتصادیاند. ایران امروز چون نمیتواند نفت خودش را بفروشد، نفتکشهای خودش را پر کرده است. از سوی دیگر علیرغم تمام اطلاعات ناقص و نادرستی که ایران اعلام میکند، آماری که مثلاً لویدز نشان میدهد، فروش ایران یک سوم افت کرده برای این که شرکتهای بیمه از بیمه کردن کشتیهای ایران از هماکنون تن میزنند و اگر دو ماه دیگر بگذرد، یعنی به مرحلهی آغاز تحریمهای اتحادیه اروپا برسیم و اینها قرار باشد که تا آن وقت اجرا شوند، در این صورت بسیاری از بیمهها قطع خواهند شد و این نفتکشها نخواهند توانست نفت موجود را حمل کنند.
بدین ترتیب حتی اگر ایران بخواهد قیمت خودش را بسیار تخفیف دهد، همان طور که گفتم کشورهای مسئول که از یکسو در برابر سازمان ملل و از سوی دیگر در روابط تجاری با کشورهای اتحادیه اروپا و آمریکا درگیرند، تن به تحریمشکنی نخواهند داد. ناگزیر دلالهای بازار نفت این کالا را بسیار ارزانتر خواهند خرید و بعد از ترسیم و ترمیم سندهای خودشان، بهعنوان کالای نوع دیگری به آن کشورها خواهند فروخت. این کار هم البته چون جرم است، تحت تعقیب قرار خواهد گرفت و کار آسانی نخواهد بود که حتی دلالها از عهدهی حل این مشکل برآیند.
چیزی را که شما پیشبینی کردید در صورت شکست مذاکرات ایران و ۵+۱ اتفاق بیفتد، در حقیقت یک شوک بزرگ به بازار جهان خواهد بود. با توجه به این که الان حوزهی یورو در بحران اقتصادی بهسر میبرد و امسال انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را داریم، بههرحال غرب دنبال یک راهحل خواهد گشت که جلوی این شوک اقتصادی را بگیرد. آیا میشود جلویش را گرفت یا نه؟
صحبت شوک نفتی را حتی برخی از مسئولان مطلع بازار نفتی هم عنوان کردهاند. ولی من با تحلیلهایی که از بازار نفت دارم شوکی را نمیبینم. یعنی اگر به آنجا برسد که تولید نفت ایران به طور کلی از بازار حذف شود، یعنی به کمتر از دو میلیون بشکه برسد، این به راحتی ترمیم خواهد شد.
وانگهی این در قیمتهای بازار جاسازی میشود. به این معنا که پیشبینی کردهاند که ممکن است قیمت به ۱۵۰ برسد. من تصور نمیکنم. ممکن است به صورت کوتاه مدت به ۱۲۰ برسد و دوباره برگردد مثل نوسانهای روزمره. ولی در این شرایط بحران که اشاره فرمودید، بهویژه در شرایط فقدان رشد اقتصادی که در اتحادیه اروپا وجود دارد، رشدی که در آمریکا امروز متأسفانه به طرف نزول میرود، رشدی که در چین دارد کاهش پیدا میکند، بازار نفت با تقاضای حادی روبهرو نیست، در نتیجه کنارآمدن با این کمبود عرضه کار غیرممکن و دشواری نخواهد بود.
آیا میتوان جایگزینی برای نفت ایران متصور بود مثلا عربستان؟ اگر تولید ایران واقعا به کمتر از دو میلیون بشکه در روز برسد، آیا در درازمدت عربستان میتواند این کمبود را جبران کند؟
در درون اوپک ظرفیت بالای سه میلیون بشکه در روز برای افزایش وجود دارد. در کشورهای غیراوپک نیز این ظرفیتها وجود دارند. منتهی فقط این جنبهی فیزیکی نیست. نفتها به سادگی قابل جایگزینی نیستند. یعنی هر نفتی جای نفت دیگر را نمیگیرد، برای این که پالایشگاهها برای فرآوری هر محصول با نفتهای معینی کوک میشوند. بدین ترتیب این کار هزینه دارد. ولی در شرایط بحران و در شرایط تحریم این هزینهها ناگزیر برای کشورهایی که دست به این کار میزنند قابل تحمل است.