حذف شهریه دانشآموزان افغان در ایران؛ اقدامی درست اما ناکافی
۱۳۹۳ مرداد ۱۷, جمعهدر مصوبهای که بهتازگی از سوی خلیل الله بالو، قائم مقام وزیر آموزش و پرورش در امور بین الملل به اداره کل آموزش و پرورش استان تهران ابلاغ شده آمده است: «مدارس باید از دریافت هرگونه وجهی برای ثبت نام اتباع خارجی خودداری و تا تعیین تکلیف نهایی فقط به اخذ تعهد پرداخت از کسانی که واجد شرایط معافیت نیستند، اکتفا کنند.»
فاطمه اشرفی، مدیر عامل انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده میگوید: «تلاش های بی سابقۀ سازمانهای غیردولتی و فعالان جامعه مدنی در اطلاع رسانی و انجام گفتوگوهای فشرده با بخش های مختلف دولتی، از جمله وزارت آموزش و پرورش، در نهایت به صدور مصوبه جدید ختم شد.»
خانم اشرفی میافزاید:«دولت جدید هم نقش مهمی در ایجاد فضایی مناسب برای شنیدن حرف ها و مطالبات اجتماعی پناهندگان داشته است.»
یک مشکل بزرگ و قدیمی
سرباز زدن از ثبت نام کودکان و جوانان مهاجر یا پناهنده و جلوگیری از شرکت آنان در کلاسهای درس مدارس ایران مشکلی کهنه است.
کودکان افغان ساکن ایران بیش از ۸۰ درصد از دانش آموزان غیرایرانی مدارس اینکشور را تشکیل میدهند. آنها به شکل ویژه ای از این مشکلات متاثر هستند. در سال های اخیر در جریان هدفمند شدن یارانه ها و شرایط سخت اقتصادی ناشی از تحریم های امریکا واروپا، فشار بر این قشر افزایش یافته است.
مریم، بانوی افغان که سال هاست در مشهد زندگی می کند، در گفتوگو با دویچه وله میگوید: «دو سال پیش یک پسر و دخترم مجبور به ترک تحصیل شدند. هزینه ثبت نام برای ما بسیار سنگین بود و از پس آن بر نمی آمدیم."
این مادر افغان که خواسته نام حقیقی اش فاش نشود، تنها مشتی است نمونه خروار. در گزارشی از خبرگزاری فارس هزینه ثبت نام در سال گذشته برای دوره ابتدایی ۱۰۰ هزار تومان، برای دوره راهنمایی ۱۳۰ هزار تومان و برای دوره دبیرستان و پیش دانشگاهی۱۵۰ هزار تومان اعلام شده بود.
این مبلغ ممکن است در نگاه اول زیاد به نظر نرسد. اما عدم توانایی خانوادههای پناه جو و مهاجر در پرداخت شهریه، علت نخستین چشم پوشی آنها از فرستادن کودکان به مدرسه بوده است.
فاطمه، مادر افغان یک دانش آموز دوره ابتدایی میگوید: «هزینه تحصیل کودکان به همراه هزینۀ کارت اقامت و یا تمدید پاسپورت برای خانواده هایی پرجمعیت و بدون منبع درآمدِ درست، مبلغ هنگفتی می شود.» بسیاری از خانواده های افغان قادر به پرداخت این مبلغ نیستند.
پناهنده قانونی و غیرقانونی
بر اساس آمار آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد، ایران یکی از بزرگترین و قدیمی ترین گروه پناهندگان را دارد که افغان هستند. در دهه پنجاه خورشیدی، همزمان با حمله شوروی به افغانستان، موج بزرگی از افغانها به خاطر مشابهتهای فرهنگی و زبان مشترک کشور همسایه خود ایران را برای مهاجرت برگزیدند.
تحولات سیاسی-اجتماعی در افغانستان طی سی سال گذشته از زمان قدرت گیری طالبان تا دخالت نظامی آمریکا در این کشور گروههای دیگری از مهاجران را راهی ایران کرد.
دولت ایران اتباع خارجی را به سه دسته: پناهندگان، مهاجران دارای کارت اقامت و مهاجران بدون مدارک اقامتی که غیرقانونی به شمار می روند، تقسیم کرده است.
مصوبه جدید تنها گروه اول و دوم را پوشش می دهد. بر اساس آمار آموزش و پرورش ایران در حال حاضر نزدیک به ۳۲۷ هزار دانش آموز خارجی در مدارس ایران مشغول به تحصیل هستند که حدود ۳۱۰ هزار نفر از آنها افغان اند. اما بر اساس آمار غیر رسمی ظاهرا به همین میزان هم دانش آموز "غیر قانونی" در ایران زندگی می کنند که حق تحصیل در مدارس را ندارند.
به گفته خانم اشرفی، به منظور حل این مشکل برای دورۀ کوتاهی کارتهای آموزشی با اعتبار سه ساله برای کوکان مهاجران غیرقانونی صادر شد. اما این امکان دیگر وجود ندارد. خانم اشرفی میافزاید: «راه حلهای ممکن برای این مسئله از سوی وزارت آموزش و پرورش در دست بررسی است.» او از نتایج احتمالی این برسیها ابراز بی اطلاعی میکند.
راه حلی برای تنها بخشی از مشکل
مسائل اقتصادی تنها مانع موجود بر سر راه تحصیل دانش آموزان افغان در ایران نیست. برای مثال در برخی از مکاتب، مدیران شهریه بالاتری از آنچه از سوی وزارت آموزش و پرورش تعیین شده بود از دانش آموزان خارجی دریافت کردهاند. فاطمه، که تنها یک فرزندش به مدرسه می رود به دویچه وله میگوید: «پسر من درسش خوب است و نمرات بالایی دارد. به همین خاطر در هنگام ثبت نام کسی به پناهنده بودن و ایرانی نبودنش توجهی نمی کند.»
اما حتی پسر موفق فاطمه هم در دو سال گذشته باید تعهدنامه ای را امضا می کرد که در یکی از بندهای آن آمده است: «تحصیل دانش آموز در این مدرسه دلیل بر اجازه یافتن به ادامه تحصیل در سطح دانشگاهی نیست.» فاطمه در این مورد میگوید: «پسرم بعد از امضای تعهدنامه می گفت من که نمی توانم ادامه تحصیل بدهم پس چه فایده که بروم و درس بخوانم؟»
مریم هم در جواب به پرسش دویچه وله درباره احتمال بازگشت فرزندانش به مدرسه در شرایط جدید توضیح میدهد که پسرش وارد بازار کار شده و دخترش هم که هنوز بیکار است، احتمالا بعد از دو سال دوری از درس ومشق دیگر میلی به بازگشت به مدرسه نخواهد داشت.