1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

جوانان آلمان؛ نسل "سر به‌راه"

FF/KG۱۳۸۹ مهر ۲۲, پنجشنبه

ارزش‌های نسل کنونی آلمان، نسبت به نسل پیش، تغییر کرده است. داشتن "یک خانه، دو بچه و یک باغچه‌"، از جمله آرزوهای این جوانان است. نسل "آزادی‌خواه" پیشین، این معیار‌ها را به عنوان ارزش‌های محافظه‌کارانه‌ رد می‌کرد.

https://p.dw.com/p/PaEi
جوانان آلمانی به ارزش‌های محافظه‌کارانه رو آورده‌اندعکس: picture-alliance/beyond/Sonntag

نسل جوان آلمان سر به‌راه و محافظه‌کار شده است. این نتیجه‌ی پژوهشی است که "راینُ‌‌گلد"، یکی از معتبرترین مؤسسه‌های تحقیقی آلمان، انجام داده است. تا به‌حال این نسل، صفت‌های دیگری را یدک می‌کشید: به جوانان سال‌های دهه‌ی ۱۹۶۰-۱۹۷۰ ، "نسل سرکش" می‌گفتند. در سال ۲۰۰۲، از آن‌جا که سازندگان آینده‌ی این کشور، در نظرخواهی این مؤسسه گفتند که به ناز و نوازش و در آغوش کشیده شدن نیاز دارند، آنان را "نسل بغلی" خواندند. هنگامی‌که در اثر بحران اقتصادی، بر شمار بیکاران افزوده شد و جوانان تحصیلکرده و کارآمد ناگزیر به کارآموزی در این شرکت و آن شرکت‌ با حقوق و دستمزدی اندک شدند، "نسل کارآموز" عنوان گرفتند.

یک خانه، دو تا بچه و ...

شناسه‌های "نسل سر به‌راه" و محافظه‌کار آلمان، به گفته‌ی استپان گرونوالد، یکی از پژوهشگران مؤسسه‌ی راین‌گُلد، در مقایسه با نسل‌های پیش، متفاوت است. اینان بسیار «منطقی، امیدوار (نسبت به دستیابی به اهداف خود)، انعطاف‌پذیر و خواهان ترقی و پیشرفت در شغل خود هستند.» اغلب این جوانان، آینده‌ی خود را چنین تصور می‌کنند: "یک خانه، دو بچه و یک باغچه‌ی کوچک". این‌ها ارزش‌هائیست که معمولاً قشر محافظه‌کار جامعه‌ی آلمان برای دستیابی به آن‌ها تلاش می‌کرد.

استپان گرونوالد، علت تغییر ارزش‌های نسل جوان آلمان را در "ناهنجاری"‌های اجتماعی می‌بیند: «جوانان از این که روابط و مناسبات اجتماعی ـ سیاسی ـ اقتصادی بی‌ثبات، از هم‌گسیخته و شکننده‌ هستند، خشمگین‌اند. می‌ترسند که دست آخر محتاج کمک‌های اجتماعی بشوند و برای گرفتن حق بیکاری مختصر سر از اداره‌ی کار دربیاورند. از سوی دیگر اعتمادی به دولت خود به عنوان "پدر خرج" که هر‌طور بود، هزینه‌ی آنان را تأمین می‌کرد، ندارند... این نسل در نوجوانی خشم خود را به شکل‌های گوناگون بیرون می‌ریزد؛ با خودزنی و کتک‌کاری و مست کردن تا حد بیهوشی. ولی پس از مدتی به خود می‌آید و متوجه می‌شود که اگر خشم‌اش را مهار نکند، سرانجام به‌جای این که به خانه و باغچه برسد، نیازمند دریافت کمک‌های اندک دولتی می‌شود. این ‌جاست که همه چیز تغییر می‌کند و این جوانان به آدم‌هایی منضبط، خوددار و بیش از حد منطقی تبدیل می‌شوند.»

"زندگی پروسی"

زندگی روزمره‌ی این جوانان "سر به‌راه"، با نظم و ترتیب و وقت‌شناسی و احترام به موازین محافظه‌کارانه‌ی اجتماعی شکل می‌گیرد؛ یعنی معیار‌هایی که نسل "آزادی‌خواه" پیشین، آن‌ها را به عنوان "ارزش‌های سنتی پروسی" رد می‌کرد. استپان گرونوالد می‌گوید، «جوانان این نسل، امروز می‌دانند که فردا چه برنامه‌ای دارند». از نظر این پژوهشگر اجتماعی، اینکه یکی از سرگرمی‌های این نسل تماشای سریال‌های تلویزیونی است، علاقه‌ی آن را به داشتن ثبات ‌و تداوم در زندگی نشان می‌دهد. بر اساس نتایج پژوهش مؤسسه‌ی راین‌گلد، رابطه‌ی پسران و دختران جوان با یکدیگر، «مثل رابطه‌ی زن و شوهرهایی شده ‌است که سال‌ها با هم زندگی می‌کنند: دست در دست هم تلویزیون می‌بینند، با هم آشپزی می‌کنند و وفاداری به یکدیگر از شرایط زندگی مشترک آنان است».

انکار محافظه‌کاری

با وجود این، جوانان این نسل خود را "محافظه‌کار" نمی‌خوانند و معتقدند که نسل‌های پیش در استفاده از آزادی، استقلال شخصی، مخالفت با دولت و سیاست و خانواده‌ی خود زیاده‌روی کرده‌اند. استپان گرونوالد می‌گوید: «با این حال، ‌با توجه به روانشناسی جوانان نسل‌هایی که دو دهه بر جامعه‌ی آلمان تأثیر گذاشته‌اند، می‌شود نتیجه گرفت، که نسل کنونی خوددارتر، میانه‌روتر و معتدل‌تر عمل می‌کند.»

پرش از قسمت در همین زمینه

در همین زمینه