«جنگ گلادیوتورها» در میان اصولگرایان
۱۳۸۷ خرداد ۲۸, سهشنبهبا گذشت حدود یک ماه از برکناری مصطفی پورمحمدی از وزارت کشور، وی روز گذشته در گفت و گویی با روزنامه همشهری انتقادات تندی را علیه احمدینژاد مطرح کرد.
به گفته پورمحمدی، سرپرست کنونی وزارت کشور، مهدی هاشمی، نزدیکترین شخص در کل وزارت کشور به احمدینژاد است.
این سخنان بار دیگر تحلیلگران سیاسی را متوجه وجود شکاف در جناح محافظهکاران ساختهاست.
از آبان سال ۱۳۸۵ که اولین تغییر در کابینه احمدینژاد با برکناری ناظمی اردکانی از وزارت تعاون رخ داد، تا به امروز حداقل پنج تغییر مهم در کابینه دولت نهم از طریق استعفا یا برکناری اتفاق افتاده است.
در پاییز سال ۸۵ و تقریبا همزمان با برکناری وزیر تعاون، فرهاد رهبر نیز از ریاست سازمان برنامه و بودجه کنار گذاشته شد. هرچند علت این برکناری «ایجاد تغییرات اساسی در سازمان برنامه و بودجه» عنوان شد ولی بسیاری از ناظران سیاسی این اقدام احمدینژاد را ناشی از انتقادات صریح فرهاد رهبر نسبت به سیاستهای اقتصادی دولت نهم ارزیابی کردند.
در پاییز سال گذشته نیز محمود فرشیدی وزیر آموزش و پرورش در پی اعتراضات طولانی مدت معلمان از نحوه عملکرد وی، از سمت خود استعفا داد. در همان زمان محمدباقر ذوالقدر معاون امنیتی وزارت کشور نیز توسط رئیسجمهور از سمت خود برکنار شد.
فروردین سال جاری و در آغازین روزهای کاری پس از تعطیلات نوروزی، زمزمههایی مبنی بر برکناری وزیر کشور و وزیر اقتصاد به گوش رسید که البته بلافاصله توسط سخنگوی دولت تکذیب شد. هرچند محمود احمدینژاد در اولین یادداشت وبلاگیاش در سال جدید خبر از تغییرات مهم در کابینه خود دادهبود.
وعده احمدینژاد خیلی زود عملی شد و داود دانشجعفری وزیر اقتصاد و دارایی روز سهشنبه سوم اردیبهشت جای خود را به حسین صمصامی داد.
سخنان انتقادآمیز دانشجعفری در مراسم تودیعش، تا چندین روز تیتر اکثر رسانههای داخلی بود.
وی در آغاز سخنانش مهمترین ویژگی دوران وزارتش را «وجود ناهمواریهای بسیار برای انجام کار» ذکر کرد و به ذکر چند نمونه از این ناهمواریها پرداخته و گفت: « نسبت به تجربه گذشته كشور و يا آدمهايي كه تجارب خوبي داشتند نظر مثبتي وجود نداشت و حداقل اين بود كه با ابهام به آن نگريسته ميشد. اين درحالي بود كه هنوز نقشه راه براي آينده موردنظر نيز آماده نشده بود. بسياري از مفاهيم پذيرفته شده علم اقتصاد در دنياي امروز از قبيل تاثير نقدينگي در تورم و يا چگونگي تقسيم كار مطلوب بين دولت و مردم زير سوال بود. به برنامه چهارم به عنوان سندي لازم الاتباع نگاه نميشد اين درحالي بود كه هيچ تلاشي براي تغيير آن نيز نميشد».
آخرین تغییر در کابینه دولت نهم تا به امروز، اواخر اردیبهشتماه سال جاری و با برکناری مصطفی پورمحمدی از وزارت کشور روی داد. وی نیز بعد از برکناری به انتقاد از عملکرد دولت نهم پرداخت و روز گذشته در گفت و گو با روزنامه همشهری گفت: «در میان وزرا کسی که بخواهد در مقابل رییسجمهور گارد مخالف بگیرد وجود ندارد». وی سپس از مهدی هاشمی سرپرست فعلی وزارت کشور به عنوان فردی یاد کرد که بیش از همه در وزارت کشور به رئیسجمهور نزدیک است.
عیسی سحرخیز، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی سخنان دیروز پورمحمدی را اینگونه تفسیر میکند: «ببینید، دولت احمدینژاد وقتی که تشکیل شد، همه یکی از نامها و القابی را که به او دادند این بود که دولت "کوتوله"هاست. و در واقع یک جمع کوتوله دورهم جمع شدند و اتفاقا کوتولهترین فرد هم در جایگاهی قرار گرفته بود که ریاست این جمع و هیات دولت را شکل میداد. و طبیعی بود که در این فضا بعضی از آنها که حس میکردند در این جمع کوتولهها قد بلندتری دارند، نمیتوانستند زیر بار حرفها و زور بروند و این مسئله خودش تنشهایی را ایجاد میکرد و بخشی از مسایلی که آقای پورمحمدی مطرح میکند، طبیعتا در این چارچوب است».
سحرخیز دعواهای میان مدیران و وزرای کابینه نهم با احمدینژاد را به «جنگ گلادیاتورها» تعبیر کرده و معتقد است از آنجایی که این جنگ، جنگ مرگ و زندگی است هر طرف برای بقای خود حاضر است دست به هر کاری بزند: «بهرحال در فضای جریان اقتدارگرا یک جنگ قدرتی که من در جایی آن را به «جنگ گلادیاتورها» مطرح کردم و در این جنگ گلادیوتورها مبارزه برای حذف و بقاست. مبارزهای برای مرگ است و زندگی. و در این چارچوب طبیعتا جریانی که خودش را در حال حذفشدن میبیند، سعی میکند که ورق بازی را برگرداند و به گونهای بیاید عمل بکند. و در این چارچوب طبیعیست که آقای احمدینژاد که فکر میکند نه تنها در دورهآیندهی ریاست جمهوری جایگاهی ندارد، بلکه با روندی که حاکم است امکان دارد پیشبینیهایی که میشد که ایشان نتواند حتا دورهی چهارسالهی خودش را هم به پایان برساند، در این رقابتها با شدیدترین وضعیت خودش و یاران نزدیکترش شرکت میکنند».
پورمحمدی در سخنان دیروز خود همچنین به نقش آیتالله خامنهای در برکناری خود اشاره کرد و گفت: «مقام رهبری پس از تصمیم رییسجمهوری نظری ندادند و سکوت کردند. یک بار هم نقل شدهبود که این سکوت علامت رضاست ولی دفتر ایشان توضیح دادند که نه چنین معنایی ندارد و ایشان در این مرحله بنای اظهارنظری ندارند».
عیسی سحرخیز در تفسیر این سخنان از آیتالله خامنهای به عنوان بالاترین حامی رئیسجمهور نام برده و میگوید: «طبیعتا آقای خامنهای که بالاترین حمایت و پشتیبانی را تاکنون و در عمر نزدیک به بیست سالهی حکومت خودشان از دولتهای مختلف، از آقای احمدینژاد داشتند و دیگران را هم به گونهای نفی کردند، نمیتوانند آن تقصیرهایی را که بخشی گردن خودشان هست، اجازه بدهند با سقوط دولت آقای احمدینژاد و برکنارشدن ایشان متحمل بشوند. پس سعی میکنند که نگهشان دارند و حفظ شان کنند».
سحرخیز در عین حال معتقد است که با وجود حمایت همهجانبه رهبر از رئیسجمهور، در بعضی موارد که احمدینژاد فکر میکند ممکن است رهبر خیلی با اقدامات او موافق نباشد، او را در مقابل عمل انجامشده قرار میدهد.