جنبش #MeToo در مصر؛ نکبت یا نعمت؟ • تفسیر
۱۳۹۹ شهریور ۳۱, دوشنبهجنبش #MeToo یا "من هم" در مصر همزمان با گزارشدهی از کمپینهای موفق حقوق زنان در شبکههای اجتماعی آغاز شد. پس از آن وبلاگهایی سردرآوردند که در آنان زنان میتوانستند با اسامی مستعار درباره تجربیات خود صحبت کنند، تجربیاتی که در فضای عمومی از آن شرمگین بودند. و نیز تجربیاتی که اگر با اسم واقعی از آنها مینوشتند میتوانست پیامدهای منفی اجتماعی و اقتصادی برایشان داشته باشد.
دولت مصر قانونی را تصویب کرده که به موجب آن قربانیان تعدی جنسی میتوانند آن را آشکار کنند ولی نام و مشخصاتشان فاش نمیشود. کمیته ملی زنان خواهان همکاری قربانیان و شاهدان با این کمیته شده و حفاظت از آنها را هم تضمین کرده است. شبکههای اجتماعی در منطقهای که زنان امکانی برای بیان تجارب و مشکلات خود نداشتند لحظهای باشکوه را تجربه کردند و مدافعان حقوق زنان هم توانستند پیروزی نادرشان را جشن بگیرند.
وقتی ورق برگشت
بعد از آنکه شاهدان پرونده تجاوز در هتل فایرمونت در قاهره، دستگیر شدند، ورق برگشت. این پرونده جنجالی مربوط به یک تجاوز گروهی است. به یکباره شبکههای اجتماعی در یک حرکت خلاف جهت #MeToo شروع به انتقاد و اعتراض به قربانی، شاهدان و حامیان آنها کردند. تهدیدها سرازیر شد. ویدیوهایی از تجاوز احتمالی با هدف "لذت بردن و سرگرمی" منتشر شد و برخی از آنها حتی سر از سایتهای پورنو درآورد. ویدیوهای شخصی از شاهدان در فضای عمومی منتشر شد تا باورپذیری آنها را زیر سوال ببرد. قربانی و شاهدان به دلیل سبک زندگیشان و به این دلیل که به پارتی رفتهاند، مورد انتقادات شدید و گروهی قرار گرفتند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
در کشوری که اگر زنی علیه آزار جنسی شکایت کند از طرف خانواده مورد حمله قرار گرفته و بیارزش و منزوی میشود، این افراد شانس کمی برای شکایت داشتند. شکایت به پلیس به معنای بیارزش شدن بکارت و یا اجبار برای انجام آزمایش مقعدی است، همان چیزی که در پرونده فایرمونت رخ داد.
اخیرا سلما الطرزی، فیلمساز در روزنامه آنلاین مستقل "مدآ مصر" شرحی مفصل از یک تجربه شخصی را منتشر کرد. او شرح داد که چگونه خودش یک تجاوز و ترس و سردرگمی پس از آن را تجربه کرده است. این مقاله در شبکههای اجتماعی به سرعت و در مقیاس بسیار زیادی بازنشر شد. نویسنده پیامهای دلگرمکننده زیادی دریافت کرد اما در عین حال مورد انتقاد و حملات زیادی نیز قرار گرفت که در آنها انگیزه و احساس او زیر سوال قرار گرفت.
موضوعی خواه ناخواه سیاسی
البدری در ادامه تفسیر خود مینویسد که به عنوان یک ناظر با دقت دیده که چطور زنان در معرض نفرتپراکنی، تهمت جادوگری Hexenjagden و هتک حرمت قرار میگیرند. او نوشته همچنین مواردی را مشاهده کرده که از زنان خواسته شده تا به جای اینکه به شهادت شاهدان بدون نام در شبکههای اجتماعی استناد کنند، "شاهدان قابل باور" پیدا کنند تا حاضر باشند درباره تعدی و خشونت جنسی صحبت کنند. تمام این چیزها منجر به این میشود که زنان کمتری حاضر به صحبت کردن شوند و سرخوردگی و ناامیدی بیشتر شود.
همچنان که جنبش #MeToo در سایر کشورهای منطقه گسترش پیدا میکرد، همراه با آن حسی از استیصال نیز احساس میشد. در محیطی پر از چالشهای سیاسی و اجتماعی، زنان سعی میکنند فضایی برای خود ایجاد کنند تا در آن بتوانند تجربیاتشان را با یکدیگر در میان بگذارند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
این تنها قربانیان هستند که باید تصمیم بگیرند از چه راه و با چه وسیلهای دست به افشاگری بزنند. برای جامعه نیز باید روشن باشد که وقتی زنان به فضای عمومی میروند یا هویتشان را آشکار میکنند چه ضررهایی را متحمل میشوند.
سرنوشت تک تک این زنان سیاسی است و برای هر زن و امنیت او مهم است. شبکههای اجتماعی فضایی هستند برای بحث درباره همین پرسشها.
زنان باید شجاع بمانند
علیرغم همه درماندگیهای فزاینده، زنان باید همچنان شجاعت به خرج دهند و راههایی پیدا کنند؛ از بلاگهای ناشناس گرفته تا بازکردن بحثهای گروهی برای طرح سوالاتی که تابو هستند مثل اینکه: چه رابطه جنسی بر اساس تفاهم است و چه رابطهای نیست؟ زنان باید در این جنبش #MeToo به طور حتم از شبکههای اجتماعی استفاده کنند.
و کسانی که واقعا خواهان تغییر در این منطقه هستند باید در این باره فکر کنند که چگونه میتوان با نفرت و دشمنی در فضای مجازی مقابله کرد و آن را به مجازات رساند. بیش از هرچیز اما آنها باید از این که بخواهند تعیین کنند کجا، چه وقت و چطور زنان به حرف بیایند، دست بردارند. به جای آن باید خیلی بیشتر مقابل کسانی بایستند که سعی میکنند هر پیشرفت زنان را بیارزش جلوه دهند و از آنها تنها یک قربانی بسازند.