جایی برای رها کردن کودک و ناشناس ماندن
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبهبا شنیدن صدای آژیر، قلب "اوا" تندتر میزند. "اوا" یکی از کارکنان این مرکز است؛ "خانهی آدلهاید" در شهر کلن آلمان. او تا کنون بارها و بارها برای روبرو شدن با این لحظه با خود تمرین کرده است و میداند که یا آژیر به اشتباه به صدا درآمده یا در پنجرهای که برای قراردادن نوزاد در نظر گرفته شده، انسانی کوچک در انتظار است. کودکی بی مادر.
"اوا" راهرویی را که به این پنجره ختم میشود، به آرامی میرود. آرام تا مادری که در حال رها کردن فرزند خود است، امکان دور شدن را بیابد؛ دور شدن برای ناشناس ماندن.
او این لحظه را اینگونه شرح میدهد:«نفس عمیق میکشم. در را باز میکنم و نوزاد را پیش رویم در دریچه میبینم. او را برمیدارم. در این لحظه هیچ چیز مهمتر ازاین نیست که بچه را در آغوش بگیرم، او را گرم کنم و در گوشش زمزمه کنم که جایش امن است.»
بیشتر کودکانی که در دریچهی این مرکز رها میشوند، گاهی تنها در یک دستمال پیچیده شدهاند. حتی اگر ظاهر بچه سالم باشد، کارکنانی که نوزاد را از دریچه برمیدارند، باید عجله کنند و وجود نورسیده را به پزشک اطلاع دهند. آمبولانس سر میرسد و پس از معاینههای مقدماتی، نوزاد را به بیمارستان میبرند. از ۱۰ سال پیش تاکنون ۱۳ بچه را در دریچهی این مرکز گذاشتهاند. بیشتر نوزادان تنها چند ساعت از تولدشان گذشته بوده. نیم بیشتری از مادران بعدها برای دیدن دوبارهی فرزند خود به این مرکز آمدهاند. همهشان کودک را دیدهاند و تصمیم گرفتهاند او را برای فرزندخواندگی در یک خانوادهی دیگر در همین مرکز بگذراند؛ به غیر از یک مادر. تنها یک مادر با دیدن دوبارهی کودکاش، او را با خود برده است.
"اوا" میگوید، تصویری که از این مادران داشته غلط بوده است. تصویر کلیشهای از مادرانی کم سن و سال، دستپاچه، راهگمکرده، که فرزندان خود را در تاریکی در دریچه میگذارند و میروند. او با ۶ تن از این مادران آشنا شده. هیچکدام جوان نبودهاند، بچهای که تحویل دادهاند فرزند دومشان بوده است و جالب اینکه همه آلمانی بودهاند و نه از خانوادههای مهاجرتبار؛ و همه فرزندشان را در روز روشن اینجا رها کردهاند.
۱۰ سال پیش اولین مؤسسهی Babyklappe در هامبورگ بازگشایی شد و اکنون پس از ۱۰ سال، ۸۰ Babyklappe در سراسر آلمان وجود دارد. مادرانی که در اضطرار هستند، میتوانند کودکان نوزاد خود را به صورت ناشناس به این مؤسسهها تحویل دهند. ایدهی تأسیس این نهادها که بیشتر از سوی افراد نیکوکار، نهادهای وابسته به کلیسا یا بیمارستانها اداره میشوند، نجات زندگی است؛ زندگی نوزادانی که خانوادههای آنها به هر دلیلی قادر به بزرگ کردنشان یا مایل به نگهداشتنشان نیستند.
اما بحث های فراوانی بر سر نجات زندگی این انسانهای کوچک وجود دارد. در نوامبر سال ۲۰۰۹ شورای اخلاق آلمان تقاضای بستن این مؤسسهها را داشت. دلیل آنها این بود که اینگونه مؤسسهها از نظر اخلاقی توجیهپذیر نیستند. در کشورهای گوناگون، برای مثال در بریتانیا، تأسیس چنین مراکزی ممنوع است.
"اوا" از وجود چنین مؤسسههایی دفاع میکند و آنرا امکانی میداند برای جلوگیری از کشتن نوزادان یا رها کردن آنها در مکانی نامناسب. منتقدان اما از فقدان ریشهها میگویند. از کودکانی که نمیدانند از کجا آمدهاند و پدر و مادشان کیست.
"اوا" از تجربهای تکاندهنده میگوید: «کودکی پس از ۵ سال آمده بود با خانوادهای که او را به فرزندخواندگی پذیرفته بودند و میخواست دریچهای را ببیند که روزی در آن رها شده بود. آنجا دراز کشید و این احساس را داشت که درست از این مکان به بعد مرا بهتر میشناسند. لحظهای تکان دهنده بود. برای همهی ما.»
Nina Wollseiler /YK/BB