جایگاه عراق در مناسبات ایران و آمریکا
۱۳۸۶ مهر ۱۲, پنجشنبهمحاسبات فرازمانی
توماس کلاو، مفسر تایمز مالی، در روز ۴ اکتبر تحلیلی نگاشته در مورد گرایشی قوی در آمریکا به بمباران ایران. نکتهی مرکزی در بررسی او این است که آنچه مشخص خواهد کرد که حمله صورت خواهد گرفت یا نه، محاسبات قدرت در مبارزهی انتخاباتی در آمریکا نخواهد بود. به نظر وی تصمیمگیرندگان در واشینگتن حسابوکتابهایی فراتر از محاسبات مقطعی دارند.
توماس کلاو مینویسد: «بوش و چینی ماههاست که این حس را برمیانگیزند که توجه چندانی به سرنوشت همحزبیهای خود ندارند و سیاست را با نظر به اموری فرازمانی پیش میبرند و به تأثیرهای "جاودان" فکر میکنند.»
به نظر کلاوس، شاید غلط باشد که به این دو مرد در کاخ سفید نسبت داده شود که بر آناند به ایران حمله کنند، تا برنامهی انتخاباتی دموکراتها را خراب کنند.»
توماس کلاو در ادامه مینویسد که پیامدهای حمله به ایران برای سیاست داخلی بهعنوانِ "عارضهی جنبی" این اقدام تلقی میشود، این پیامدها اما ممکن است "عظیم" باشند.
انگیزهی حملهی احتمالی به ایران
همه در این مورد اتفاق نظر دارند که پیامدهای حملهی احتمالی به ایران عظیم خواهد بود، چه برای سیاست داخلی آمریکا و چه جز آن.
اما انگیزهی اصلی حملهی احتمالی چیست؟
سناتور پیشین، گری هارت از حزب دموکرات در نامهای خطاب به احمدینژاد، رئیس جمهور اسلامی ایران نوشته است که حکومت ایران بایستی سخت مواظب باشد و کاری نکند که بهانه به دست کسانی در واشنگتن دهد که از جنگ با ایران استقبال میکنند. تأکید او در این نامه نه روی غنیسازی اورانیوم و مسائلی از این دست، بلکه روی عراق است. او به حکومت ایران هشدار داده است که از هرگونه حضور نظامی و فعالیت مخفی در عراق بپرهیزد و از مرزهای این کشور فاصله بگیرد.
عراق، معضل اصلی روابط آمریکا و ایران
وزن عراق در تحلیل روابط ایران و آمریکا مدام بالاتر میرود، تا جایی که عدهای معتقدند بایستی در اشاره به مسئلهی ایران در سیاست بینالملل نه از کشمکش اتمی، بلکه از کشمکش عراقی، یعنی مناقشه بر سر قدرت در عراق نام برد؛ از عراق نام برد آن هم نه به عنوان نام یک کشور، بلکه اسم رمز یک منطقه و شاخص اقدامی برای شکل دادن به یک خاورمیانهی جدید.
یک تحلیلگر ایرانی، سهراب مبشری، جدیت موضوع عراق را این گونه مطرح میکند: «اکنون عراق است که به معضل اصلی روابط آمریکا و ایران تبدیل شده است. جنگ بر سر عراق، در نهایت بر سر این است که جمهوری اسلامی ایران به قدرت منطقه ای تبدیل شود یا نه. اگر هم جمهوری اسلامی به همه قطعنامههای شورای امنیت در مورد بحران اتمی عمل کند، موضوع عراق به جای خود باقی است و سیاستمداران جنگجوی آمریکایی تنها باید بهانه جدیدی برای جنگ بیابند.»
کشمکش اتمی به جای خود باقی است
این بدان معنا نیست که اکنون مسئله مطرح میان ایران و آمریکا فقط و فقط عراق است و کشمکش اتمی پایان یافته است. احمدینژاد چنین ادعایی کرده است و با این قیافهی حقبهجانب سخن میگوید که چون ما به خودمان مطمئن هستیم، بایستی دیگران، در درجهی اول آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز به ما اطمینان داشته باشند.
جامعهی بینالمللی دلایلی دارد که به ایران بدگمان باشد. به این جهت است که هرچه حکومت ایران در مذاکره با آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر غنیسازی تأکید میکند، آژانس در مقابل اعتمادسازی را بهترین کاری میداند که حکومت اسلامی بایستی در پیش گیرد. البرادعی، دبیر کل آژانس گفته است که اخطار داده، مقامات تهران برای جلب اعتماد فرصت چندانی ندارند. او در مصاحبهای که در روز چهارشنبه ۳ اکتبر در نشریهی انگلیسی "تایمز مالی" منتشر شد، گفته است که حکومت ایران با توافقهای اخیر، شانسی برای بحرانزدایی به دست آورده که نبایستی آن را از دست بدهد. به گفتهی البرادعی این شانس آخر حکومت ایران است. در مصاحبهی مذکور آمده است که وی به مقامات ایرانی تذکر داده که اگر با آژانس همکاری نکنند، «دیگر هیچ کس نمیتواند به آنان کمک کند.»
بحران قدرت در منطقه
موضوعی که در چارچوب فعالیتهای اتمی جمهوری اسلامی به کشمکش اتمی راه برده است، ممکن است بر پایهی موازین آژانس مسئلهساز باشد یا نباشد. شاید تا پایان ۲۰۰۷ در این مورد آگاهی قابل اتکایی بیابیم. اما این مسلم است که آنچه گرد آن کشمکش ایجاد شده و حتا ممکن است باعث بمباران ایران شود، بر زمینهی یک بحران منطقهای ایجاد شده که ناشی از بحران هژمونی در منطقه، پس از انقلاب ایران و فروپاشی اتحاد شوروی است.
جنگ در عراق از نظر آمریکا قرار بود به رفع این بحران کمک کند. اما چنین نشد و حتا بحران را تشدید کرد. از این بحران بنیادی موقعیتهایی ایجاد میشود که انفجاریاند. منطقه در وضعیتی قرار گرفته که دیگر نمیتوان اصل مسئله را نادیده گرفت.
همسرنوشتی ایران و عراق
جرج بوش به تازگی از ایران خواسته است که رویهی کرهی شمالی را پیش گیرد. آنچه در گفتههای او در روز ۴ اکتبر در رابطه با ایران مهم است نه نام بردن از کرهی شمالی بلکه نفس پیشنهاد مذاکره است و این که قرار نیست مذاکره شود که مذاکره شود، بلکه بایستی به نتایجی هم رسید.
در آمریکا اکنون میپرسند که در عراق به چه نتیجهای رسیدهایم؟ این پرسش به راحتی ممکن است این پاسخ را یابد که نخست در رابطه با ایران بایستی به نتایجی برسیم. ایران و عراق فقط همسایه نیستند، همسرنوشت هم هستند.
ر / رویترز، تایمز مالی، مقالهی سهراب مبشری با عنوان " تهران، راه خروج از بغداد؟" در سایت "اخبار روز"