توقف همکاری شرکت نفتی لوکاویل با ایران • مصاحبه
۱۳۸۹ فروردین ۵, پنجشنبهشرکت روسی لوک اویل (lukoil) روز چهارشنبه، ۲۴ مارس (۴ فروردین)، اعلام کرد که به دلیل خطر تحریمهای آمریکا از همکاری با ایران در پروژهی نفتی "اناران" دست خواهد کشید. شرکت نفتی لوکاویل اعلام کرده که ۶۳ میلیون دلار به خاطر ترک پروژهی "اناران" زیان خواهد دید، با این حال حاضر است که این زیان را تحمل کند.
این نخستین بار است که یک شرکت روسی به دلیل احساس خطر از تحریمهای آمریکا از همکاری با ایران دست میکشد. آیا این امر نشانگر آغاز یک صفبندی جدید در برابر ایران است؟ آیا چین هم به این صفبندی احتمالی جدید خواهد پیوست؟
به دلیل مناشبات تنشآمیز میان ایران و غرب، بسیاری از شرکتهای نفتی جهان خود را از سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز ایران کنار نگه داشتهاند و دو شرکت داچشل و ویتول نیز اخیر اعلام کردهاند به دلایل سیاسی از فروش بنزین به ایران خودداری خواهند کرد.
در صورت ادامهی این روند ایران چه جایگزینهای مطمئنی برای تأمین نیازهای نفتی خود پیدا خواهد کرد و چه پیامدهایی در انتظار ایران خواهد بود؟
مجید تفرشی، کارشناس روابط ایران و غرب، به این پرسشها پاسخ داده است.
******
دویچهوله: آقای تفرشی، اولین بار است که یک شرکت روسی به خاطر تحریمهای آمریکا، از همکاری با ایران دست میکشد. آیا این موضوع نشان میدهد که گرایش روسیه به تشدید تحریم ایران، در حال تقویت شدن است؟
مجید تفرشی: طبیعتا همینطور است. از ابتدای روی کار آمدن اوباما در آمریکا، به مرور سیاستهای بینالمللی دارد به سوی اجماع علیه ایران پیش میرود. در شرایطی که جرج بوش، رییس جمهور سابق آمریکا، علاقهای به اجماع بینالمللی نداشت و میخواست به طور یکجانبه علیه ایران فعالیت و سیاستورزی کند، آقای باراک اوباما از روزی که روی کار آمده است، اجماع بینالمللی را در دستور کارش قرار داده و میخواهد پیش از هرگونه اقدامی، جامعهی بینالمللی را به نفع خود و علیه جمهوری اسلامی ایران متحد کند. او در طول یک سال و چند ماه گذشته دستکم توانسته تا حد زیادی روسیه را هم به این خط بکشاند.
خبرگزاریها میگویند که چین در دو ماه اول سال میلادی جدید نسبت به همین دورهی زمانی در سال گذشته، ۳۷/۲درصد واردات نفتیاش از ایران را کاهش داده است. آیا این مساله هم به این معناست که بالاخره چین هم به صف تحریمکنندگان ایران میپیوندد؟
این مساله احتمال دارد که در درازمدت یا میانمدت اتفاق بیفتد و در صورتی که شرایط به همین صورت بماند و سیاستهای ایران و مناسباتاش با غرب تغییری نکند، چیزی نیست که بشود از آن اجتناب کرد.
ولی نکتهای مهمتر از آن وجود دارد و آن این که باید توجه داشت که به هرحال دولتهای پکن و مسکو در درازمدت منافع خود را به منافع ایران ترجیح میدهند و طبیعی است که در این شرایط جمهوری اسلامی نباید انتظار داشته باشد که چین یا روسیه برای همیشه بخواهند با میانجیگری، منافع خود را نادیده بگیرند و نگران منافع ملی و یا منافع دولتی ایران باشند.
هرچقدر چین در شرایط فعلی با ایران روابط و مناسبات خوب سیاسی و تجاری داشته باشد، بیش از آن و پیش از آن، مناسبات گستردهای با اتحادیهی اروپا و آمریکای شمالی، اعم از کانادا و آمریکا دارد.
طبیعی است در شرایطی که چندین برابر مناسبات تجاری با ایران، فرصت برای چین برای روابط با آمریکا و اروپا وجود دارد، با یک محاسبهی سرانگشتی متوجه میشویم که چین نمیتواند منافع خود را نادیده بگیرد به خاطر اینکه ایران از این نبرد پیروز بیرون بیاید.
ایران سعی دارد برای تامین نیازهای نفتی خود، بیشتر به کشورهایی مانند کشورهای آمریکای لاتین و شرق آسیا روی بیاورد. آیا این کشورها آنقدر از نظر تکنولوژی نفتی قوی و خودکفا هستند که بتوانند شرکای خوبی برای ایران محسوب شوند؟ و این خطر وجود ندارد که آنها هم در نهایت به خاطر خطر تحریمهای آمریکا از همکاری با ایران دست بکشند؟
در این سؤال شما چند معضل نهفته است؛ یکی این که کشورهای آمریکای لاتین و شرق آسیا هم در درازمدت باید نگران تحریمهای آمریکا باشند. برای این که بههرحال بازار بزرگتری را مد نظر دارند که همان اروپا و آمریکا است.
دوم این که این کشورها از نظر تکنولوژی، آنقدر پیشرفته نیستند که بتوانند با صرفه و در زمان مطلوبی نگرانیهای نفتی ایران را پاسخ بدهند و توسعهی منابع نفتی ایران را به انجام برسانند.
در نتیجه، اولا هزینههایی که این شرکتها برای کارهایشان نیاز دارند، به مراتب بیشتر از هزینههای شرکتهای پیشرفته و موفق غربی خواهد بود. دوم این که حتی اگر بتوانند با هزینهی بالا آن را انجام بدهند، اکثراً به صورت دلال عمل میکنند. قراردادی با ایران میبندند و بعد در بازار سیاه با همان شرکتهای اصلی که حاضر نیستند مستقیم با ایران وارد عمل شوند، قرارداد میبندند.
در عمل نتیجه این میشود که آن تکنولوژی و توسعهی صنایع نفت و گاز با چند برابر قیمت وارد ایران میشود. آن هم با ترس و لرز از تحریم. نتیجهای هم که بهدست میآید، با قیمت بالاتر و کیفیت پایینتر و نازلتر است.
قبلا هم شرکتهای دیگری مانند "داچشل" و "ویتول" اعلام کردند به خاطر خطرهای سیاسی، از فروش بنزین به ایران خودداری میکنند. با توجه به برنامهی چهارم و چشمانداز ۲۰ سالهی ایران که میگوید باید در حوزهی نفت و گاز سرمایههای خارجی را جذب کرد، خارج شدن این شرکتها از همکاری با ایران، چه پیامدهایی برای این کشور دارد؟
طبیعتا برنامهی چهارمی که در ایران تدوین شده، بر اساس علاقهی کشورهای غربی به سرمایهگذاری در ایران بوده است. وقتی این کنار کشیدنها صورت میگیرد، به خصوص در مورد روسیه که پیشبینی زیادی برای جلب همکاریاش وجود داشته است و تا بهحال متحد و همراه ایران بوده، نشان میدهد مساله جدی است. کما این که این شرکت حاضر شده است ۶۳میلیون دلار خسارت بدهد که با ایران همکاری نکند.
به نظر من در درازمدت ایران در زمینهی نفتی منزویتر خواهد شد و بازار محدودتری پیدا خواهد کرد. یا این که به هرحال باید به نوعی توافق با غرب، بر سر مسالهی هستهای و دیگر مسائل مورد اختلاف دست پیدا کند. این مساله در درازمدت نمیتواند ادامه پیدا کند و اگر هم ادامه پیدا کند، توأم با خسارتها و هزینههای زیاد سیاسی و اقتصادی برای ایران خواهد بود، کما این که تا الان هم این طور بوده است.
مصاحبهکننده: فریبا والیات
تحریریه: مصطفی ملکان