1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تهنیت و توصیه ایران به مردم لیبی

۱۳۹۰ شهریور ۱, سه‌شنبه

وزارت‌خارجه ایران در بیانیه‌ای به مناسبت پیروزی مخالفان قذافی، به لزوم هوشمندی مردم لیبی در جلوگیری از دخالت بیگانگان اشاره کرده است. یک روزنامه‌نگار می‌گوید که تلاش ایران در جلب معترضان لیبی یک فرصت‌طلبی بدون پاسخ است.

https://p.dw.com/p/12MQy
عکس: ISNA

 در بیانیه وزارت‌خارجه ایران، ضمن حمایت از حرکت مردمی در لیبی و تاکید  بر مخالفت با هرنوع دخالت خارجی، ابراز امیدواری شده که مردم لیبی، با هوشمندی لازم از قیام خود در مسیر حفظ استقلال‌، وحدت ملی و سازندگی صیانت کنند. جمهوری اسلامی در این بیانیه هم‌چنین اعلام آمادگی کرده که تجربیات خود در راه "تحقق آزادی"، عدالت و پیشرفت را در اختیار ملت لیبی قرار دهد. وزارت خارجه ایران هم‌چنین اظهار اطمینان کرده که مردم لیبی در تقویت "همبستگی اسلامی و انسانی" برای تحقق آرمان فلسطین پیشگام خواهند بود.

سراج‌الدین میردامادی، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی مقیم پاریس در گفت‌وگو با دویچه‌وله، تبریک و هشدار توام جمهوری اسلامی به مردم لیبی را نوعی تردستی برای ‌سرمایه‌گذاری‌های سیاسی بعدی در این کشور می‌‌خواند. او با اشاره به پشتیبانی غرب از روند سقوط قذافی، پیش‌بینی می‌کند که دولت بعدی لیبی وارد بلوک حمایتی جمهوری اسلامی نشود.       

دویچه‌وله:  جمهوری اسلامی دریک بیانیه رسمی، ضمن تبریک به مردم لیبی، به لزوم هوشمندی آنها برای جلوگیری از دخالت بیگانگان پرداخته است. این تهنیت و هشدار توام را به چه تعبیر می‌توان کرد؟

Serajedin Mirdamadi
سراج‌الدین میردامادیعکس: Irani

سراج‌الدین میردامادی: جمهوری اسلامی تلاش می‌کند با نادیده گرفتن حافظه تاریخی افکار عمومی، به گونه‌ای فرصت‌طلبی و تردستی کرده  و بگوید که جوشش مردم لیبی، اسلام‌خواهی است.

از طرفی باید گفت که کمک ناتو موضوع مهمی در سقوط قذافی بود و این بیشتر یک پشتیبانی خارجی بود تا دخالت، اما جمهوری اسلامی آن را به‌عنوان یک نقطه ضعف و دستاویز مطرح می‌کند. به‌نظر می‌‌‌‌‌رسد الان که موضوع سوریه دارد جدی‌تر می‌شود و همه صحبت ایران را پس از رژیم سوریه می‌کنند، این تلاشی از سوی جمهوری اسلامی برای پاسخ دادن به این زمزمه‌ها نیز باشد.

بیانیه وزارت خارجه ایران هم‌چنین مردم لیبی را به همبستگی اسلامی و انسانی برای تحقق آرمان‌های فلسطین فراخوانده است. دادن آدرس فلسطین و گوشزد کردن رسالت اسلامی به مخالفان قذافی چه پیامی در خود دارد؟

حمایت از فلسطین، آرمان مشترک همه کشورهای عربی بوده و آدرس جمهوری اسلامی غلط است. تاکنون نه خیزش‌های مردمی و نه حکومت‌های عربی درخصوص فلسطین نظرات چندان متفاوتی نداشته‌اند و این موضوع را یک آرمان عربی دانسته و از آن حمایت کرده‌اند. مردم لیبی و حکومت ساقط شده آن هم در این مورد با هم اختلاف نداشتند.  این جمهوری اسلامی است که این آرمان را اسلامی تلقی می‌کند.

جمهوری اسلامی تلاش می‌کند که اراده ملت‌ها را نادیده بگیرد و درمورد لیبی هم همین کار را کرده است. نباید فراموش کرد که جمهوری اسلامی از روز اول برپایی خود، هم پیمان لیبی بوده است. معمر قذافی با همه روسای جمهور ایران روابط دوستانه داشته و  حتی درموضوع موسی صدر هم دولت‌های جمهوری اسلامی در نادیده گرفتن این پرونده مماشات کرده‌اند تا روابط شان با این دولت به اصطلاح انقلابی درشمال آفریقا که صاحب نفت هم هست، تیره نشود.

به‌هر حال محاسبات کنونی ایران چیست؟ با چه انگیزه‌ای اقدام به صدور این بیانیه کرده‌اند؟

سقوط قذافی پیش بینی شده بود و امر خارق العاده‌ای اتفاق نیفتاده است. جمهوری اسلامی هم مانند سایر دولت‌ها تلاش می‌کند که پیوندها و رشته‌هایی با دولت بعدی لیبی ایجاد کند که رای و تملایلات دستکم بخشی از این جنبش را به خود جلب کند و به قول معروف ماهی خودش را از آب بگیرد.

جمهوری اسلامی با مصر و تونس و الجزایر  که به اردوگاه غرب نزدیک بودند، روابط حسنه نداشت و با سقوط  دولت‌های مصر و تونس، ژست پیروزمندانه‌تری به خود گرفت. اما ماجرای لیبی متفاوت است.

Gaddafi und Ali Khamenei 1984 in Libyen
قذافی و آیت‌الله خامنه‌ای در کنار یکدیگر در لیبی، سال ۱۹۸۴عکس: ayandenews

لیبی هم پیمان نزدیک جمهوری اسلامی بوده و ایران از یکطرف می‌خواهد با دولت بعدی لیبی روابط محکم ایجاد کند و از طرف دیگراین واقعیت تاریحی را انکار کند که یک دوست نزدیک درشمال آفریقا را که دارای نفت است از دست داده و معلوم نیست دولت‌بعدی تا چه اندازه به پیمان‌های گذشته با جمهوری اسلامی وفادار بماند.

سقوط صدام حسین در عراق برای ایران مناسبتی بود تا نفوذ خود در این کشور را گسترش دهد. اما آیا ایران اساسا در جامعه دور از دسترس لیبی نفوذی دارد، دستکم در بین گروه‌های اسلامگرا و ضد آمریکایی؟

به هرحال تلاش جمهوری اسلامی این است که پل‌ها را خراب نکرده و منافع سیاسی و اقتصادی خود را تامین کند. مثلا درآخرین خبرها آمده بود که سفیر پیشین لیبی در تهران از جمهوری اسلامی تقاضای پناهندگی کرده اما پذیرفته نشده است.

جمهوری اسلامی با توجه به بحران‌های داخلی خودش و مشکلاتی که درسطح بین‌المللی دارد، تلاش می‌کند این پیوندها را با دولت‌های برآمده از خیزش‌های مردمی برقرار کند و می‌داند که پیروزمندان عرصه جنگ در طرابلس و شهرهای مختلف لیبی، بیش از مصری‌ها خود را مدیون ناتو و کشورهای غربی می‌دانند. اگر  حمایت گسترده نظامی نبود آنها نمی‌توانستند بر قذافی غلبه کنند. تازه با این حمایت‌ها این سقوط شش ماه طول کشید. 

در نتیجه جمهوری اسلامی می‌داند نظام بعدی در لیبی با حمایت دشمنان او توانسته پیروز شود. در نتیحه باید خیلی زور بزند و واسطه‌هایی فراهم کند تا رشته‌های گسسته شده از دولت قبلی لببی را با دولت بعدی این کشور بازسازی کند.

غربی‌ها هم این انتظار را دارند که نظام برآمده از تحولات کنونی لیبی، وارد بلوک و کمپ حمایتی جمهوری اسلامی نشود که احتمالا چنین هم نخواهد شد. در این بلوک دیگر تنها سوریه باقی مانده است.

مهیندخت مصباح
تحریریه: عباس کوشک جلالی