تضمین آرامش کردستان؛ شرط تحویل پیکرهای اعدامشدگان
۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۰, دوشنبه«از دیروز تا الان ما دم در زندان اوین هستیم. امروز صبح رفتیم دادگاه. دادگاه قرار شد که تصمیم بگیرد که وضعیت امنیتی را برقرار کنند. هنوز هم نتوانستند. فکر کنم سنندج هم شلوغ شده. گفتند که باید امنیت کامل را برقرار کنید، تعهد بدهید. آنوقت شاید کاری برایتان بکنیم. گفتند که اگر امنیت کامل را تعهد ندهید و برقرار نکنید، جنازه را تحویل نمیدهند. قرار شده که ساعت ۳ امروز جواب بدهند.»
این سخنان برادر علی حیدریان، یکی از اعدامشدگان روز ۱۹ اردیبهشت است. او میگوید از بعدازظهر روز یکشنبه پس از شنیدن خبر اعدام برادرش به تهران آمده و تا بعدازظهر روز دوشنبه هنوز موفق به تحویل پیکر او نشده است.
آقای حیدریان میگوید، خانوادهاش از سنندج به او گفتهاند که مسجد محل زندگیشان را پلمپ کردهاند تا مراسمی برای علی برگزار نشود.
شیرین کمانگر، خواهر فرزاد کمانگر، معلم کرد اعدامشده نیز اظهارات مشابهی دارد. او میگوید: «ما دیروز با ۱۰ نفر دیگر از اعضای خانوادهمان و وکیل فرزاد به زندان اوین مراجعه کردیم. ما را به دادسرای انقلاب فرستادند. آنجا وکیل فرزاد با چند نفر صحبت کرد. گویا معاون دادستانی هم آنجا بودند. با او هم صحبت کرده. شاید جسد را به ما تحویل بدهند. منتهی گفتند بسته به این که شرایط و اوضاع آرام باشد یا نه، آن وقت ما میتوانیم تصمیم بگیریم.»
شیرین کمانگر میگوید که الان اولویت اول خانواده کمانگر تحویل گرفتن پیکر اوست. او میگوید، با نمایندگان استان کردستان در مجلس هم تماس گرفتهاند تا بلکه بتوانند فرزاد کمانگر را در زادگاهش دفن کنند.
شیلا علمهولی، عمه شیرین علمهولی نیز میگوید که برادر و عموی شیرین که در تهران هستند برای تحویل گرفتن پیکر او به بهشتزهرا رفتهاند، ولی به آنها گفته شده که باید به پزشک قانونی کهریزک مراجعه کنند.
تا ساعت یک بعدازظهر به وقت تهران هنوز پیکر شیرین علم هولی به خانوادهاش تحویل داده نشده بود.
نام فرزندان اعدامشدهمان را از رادیو شنیدیم
«اصلا به ما اطلاع نداده بودند. نه به ما اطلاع دادند، نه به وکیل اطلاع داده بودند، نه به خودش. روز قبلش ساعت ۱۰/۵ به ما زنگ زد. با خانم و بچههایش حرف زده بود. اصلا چیزی که به عنوان اعدام باشد، مطرح نکرده بود. روز بعدش دیگر ما طبق معمول گفتیم، فرهاد زنگ میزند. بازجوی او به اسم علیآقا قول داده بود که برایش عفو خورده و تمام شده. کارش تمام است، همین روزها به فرهاد ابلاغ میکنند. تا دیروز. دیروز دیدم خانمش زنگ زد به دادگاه، گفته بودند رفته اجرای احکام. آنجا گفته بودند بله، پرونده دو روزه آمده اینجا و حکم اعدامش تأیید شده. دوباره من زنگ زدم، گفتند، نه این طور نیست. از وزارت اطلاعات آمدند، پرونده را بردهاند تا اعدامش نکنند. تا اینکه ساعت یازده که رادیو فردا اعلام کرد پنج نفر امروز صبح، روز یکشنبه توی اوین اعدام شدند. اسمهایشان را خواند.اسم فرهاد ما هم بود.»
خواهر فرهاد وکیلی با صدایی گرفته و خشدار این سخنان را به بخش فارسی دویچهوله گفت. او گفت ما را غافلگیر کردند، همه را غافلگیر کردند.
شیلا علمهولی، عمه شیرین علمهولی نیز از ناگهانی بودن خبر اعدام برادرزادهاش میگوید: «راستش ما در چنین انتظاری نبودیم که شهادت شیرین روی دهد. دیروز صبح زود ما داشتیم روی آخرین نامه شیرین که از زندان به دست ما رسیده بود کار میکردیم که در سایتهای مختلف آن را منتشر کنیم که متاسفانه خبر شهادت شیرین علم هولی و چهار تن دیگر را از رادیو شنیدیم.»
او میگوید تا امروز یعنی یک روز پس از اعدام شیرین، مادر او که در ماکو زندگی میکند هنوز خبر اعدام دخترش را نشنیده است.
برادر علی حیدریان از تماس تلفنی برادرش با منزل میگوید: «روز شنبه تماس گرفتند، اصلا هیچ چیز مشخص نبود. اصلا خودشان هم نمیدانستند، چنین اتفاقی هم قرار نبود بیفتد. بنا شده بود در حکمشان تخفیف قائل شوند، اما اصلا هیچ جوابی ندادند. از طرف اطلاعات یا از طرف دادستانی قرار بود به ما جواب دهند، ولی این دوتا هیچ جوابی ندادند و بدون اطلاع ما و بدون اطلاع وکیلشان رفتند حکم را اجراء کردند. روز یکشنبه صبح حکم را اجرا کردند.»
شیرین کمانگر ،خواهر فرزاد کمانگر نیز از تاکید چندباره بازجویان او بر تبرئه شدن برادرش میگوید: «خیلی برای ما غیرمنتظره بود. باورکردنش خیلی برای ما سخت بود. ما این خبر را در حد یک شایعه که هدفش رعب و وحشت باشد قبول داشتیم. ولی متاسفانه برای ما واقعیت شد. بیگناهی فرزاد خیلی جاها ثابت شده بود. ما بارها و بارها در همین سالن ملاقات اوین با بازجوها که نشسته بودیم، فرزاد هم خودش حضور داشت، و وکیل ایشان هم حضور داشت. بارها و بارها بر بیگناهی ایشان و تبرئه شدن ایشان تأکید میکردند و ما خیلی امیدوار بودیم که پرونده روال بهتری را طی کند.»
خانم کمانگر از تماس غیرمنتظره برادرش با منزل یک روز قبل از اعدامش میگوید: «روز قبلش ساعت ۴ عصر با مادرم صحبت کرده بود، یک صحبت عادی که هیچ احتمال خطری در آن حس نمیشد و احتمالا آن موقع خودش هم از هیچ چیز خبر نداشته. ساعت ۴ به بعد تمام تلفنهای اوین قطع میشود. در همهی بندها قطع میشود و گویا صبح فردایش، یعنی دیروز صبح، حکم اجرا شده. ما هم که دیروز تقریباً ساعت ۹ و ۱۰ کم کم از خبرگزاریها متوجه شدیم.»
خواهر فرزاد کمانگر میگوید، خبر اعدام این معلم کرد را شاگردانش به مادر او اطلاع دادند. به گفتهی وی، مادر فرزاد کمانگر روز اول شنیدن این خبر در شوک بوده. او میگوید: «دیروز که کامل در شوک بود. حالت شوک داشت. ولی امروز واقعیت را بهتر قبول کرده و خوشحال است. دلیل خوشحالیش را شاید بعدها بتوانید از خودشان سوال کنید. فقط من این را میدانم که حالت امروزش با دیروز خیلی فرق دارد.»
خواهر فرزاد کمانگر در پاسخ تسلیت به خانواده کمانگر میگوید: «به عنوان خانوادهی فرزاد، به همهی عزیزان و همهی انسانهایی که وجدان بیدار دارند تبریک میگوییم، از صمیم قلب تبریک میگوییم. احتیاجی به تسلیت نیست.»
میترا شجاعی
تحریریه: کیواندخت قهاری