ترور استاد دانشگاه و روایتهای متضاد
۱۳۸۸ دی ۲۶, شنبهدکتر رضا تقیزاده، تحلیلگر سیاسی در گفتگو با دویچهوله، برخی جنبههای این ترور را با قتل رفیق حریری قابل مقایسه میداند و آن را هشداری برای اقدامهای مشابه مینامد.
دویچهوله: به نظر شما،غرض از این همه اصرار بر دخالت خارجی در این قتل چیست؟
رضا تقیزاده: این ترور بسیار مشکوک است و نشانههایی که در محل است همه حاکی از تدارک این ترور با ساختاری پیچیده است. عکسالعملهایی هم که پس از این ترور دیده شده، همه در جهت خاصی است. باید پرسید اگر کسی اینقدر برای نظام مهم بوده، چرا پس از ترور، رفتگرها و ماموران دولتی به فوریت آثار ترور را پاک کردهاند و همه سرنخها را از بین بردهاند؟ عین این اقدام را زمان ترور آقای رفیق حریری، نخست وزیر مقتول لبنان هم انجام دادند و بعد ثابت شد که سازمانی در هماهنگ کردن این ماجرا دست داشته است.
و دخالت احتمالی خارجی، موید شکافی امنیتی نیست؟
بله. این اشارهها خندهدار هستند. این انفجار با شیوه پیشرفتهای صورت گرفته و اگر قرار باشد امریکا و کشورهای دیگر توانسته باشند در کشور ما به این راحتی نفوذ کرده و بمب منفجر کنند، مسئولان امنیتی باید پاسخگوی این نقطه ضعف باشند. چطور این مسئولان با چشمان باز، ناظر بر چنین تحرکاتی بوده و امکان انجام این طرحها را دادهاند؟ به نظر من باید سرنخها را درست در جهت عکس آنچه رژیم نشان میدهد، جستجو کرد.
چرا با وجود انکار همکلاسیها، همکاران و شاگردان آقای علیمحمدی، اصرار میشود ایشان را دانشمند هستهای معرفی کنند؟
خوشبختانه ما در دورهای زندگی میکنیم که اطلاعات با سرعت بالا دراختیار همه قرار میگیرد. دوستان و همشاگردیها و همکاران ایشان گفتهاند که کار آقای علیمحمدی، فیزیک هستهای نبوده و در هیچ ارگان مربوط به مسائل اتمیهم کار نمیکرده است. ایشان البته قصد داشته در آینده نزدیک اگر پذیرشی از دانشگاه گرفت، به سوئد برود.
به نظر من، این یک ترور سیاسی و یک هشدار است و شاید زمینهای است برای اقدامهای مشابه. در عکسهایی که در اینترنت از محل حادثه گرفته شده، یکی از چهرههای حزبالله لبنان دیده میشود که سرگرم رفت و روب محل ترور است. به نظر من، اگر قرار باشد روی عامل خارجی تکیه کنیم، باید روی این افراد درنگ شود.
چه فرضیهای میتوان برای هدف این ترور ارائه داد؟ چرا مقامات جمهوری اسلامی کوشیدهاند این ترور را به جنبش سبز و نمادسازی و شهید پروری در آن نسبت دهند؟
دولت ایران، خانم ندا آقاسلطان را هم که نماد تظاهرات ضد دولتی شد، شهید اعلام کرد. این تاکتیکی است که از نظر خودشان عاقلانه است. شهید معرفی کردن آقای علیمحمدیهم، علاوه بر آن که طرحی بسیار ابتدایی است، تنها در داخل دولت خریدار دارد. هدف آنها این است که در جامعه ایران یا دستکم در حرفه آقای علیمحمدی ایجاد وحشت کنند.
مقامات دولتی میگویند که غربیها خواستهاند با این ترور، در طرحهای اتمی ایران ایجاد اخلال کنند. به فرض صحت این مدعا، چنین نتیجهای از این ترور گرفته میشود؟
اصولا دانشمندان، تکنسینها و کارمندان دست اندرکار طرحهای اتمی ایران، به واحدهای امنیتی و نظامی نزدیک هستند. برنامههای اتمی ایران نیز مسیر چندان پراکنده و بزرگی ندارند و آنچه برای غرب اهمیت زیادی دارد، غنیسازی اورانیوم در نظنز است. اگر ایران به تعطیلی این مرکز رضایت دهد، شاید خیلی از مشکلات حل شوند. البته شایع بوده و هست که یکی از راههای متوقف کردن برنامههای اتمی ایران، خرابکاری در این حوزههاست. شاید اینها میخواهند با تکیه بر اخلال و خرابکاری، فشار خارجی را بزرگتر از واقعیت آن جلوه دهند.
و اگر جمهوری اسلامی قصد داشته باشد که از چنین سوژههایی برای مانور روی پرونده هستهای و خرید وقت از غرب استفاده کند، موفقیتی خواهد داشت؟
به هیچوجه. این کالاها خریدار خارجی یا حتی خریدار خارج از حکومت در داخل ایران هم ندارند. این یک اقدام تروریستی است و هیچ ربطی به پرونده هستهای ایران ندارد. همین امروز قرار است در نیویورک اجلاس گروه ۵ بعلاوه ۱ تشکیل شود. ایران در بحث تحریم، اصلا شانسی برای معطل کردن این پرونده با اتکاء به ترور دکتر علیمحمدی ندارد.
مصاحبهگر: مهیندخت مصباح
تحریریه: فرید وحیدی