تراز مثبت سفر خانم مرکل به خاور نزدیک
۱۳۸۶ فروردین ۱۴, سهشنبهآنگلا مرکل، صدراعظم آلمان در خاورنزدیک کار خودرا به خوبی انجام داد. در این یا آن موضوع میتوان نظرات متفاوتی داشت، لیکن کار وی درخور ستایش است. شنیدن این سخنان از زبان خانم مرکل خوشایند بود که او ارزیابی بیش از اندازه از خود و امکاناتش ندارد و همواره با توقعات بیش از حد از دستاوردهای سفر سه روزهاش مقابله کرد، امری که متناسب با دید و درک واقعی وی از فرایندهای منطقه است.
صدراعظم آلمان تشخیص داد که در ابتکار اخیر اتحادیه عرب برای بحران اعراب و اسرائیل، شاید شانس اندکی نهفته باشد. مرکل همچنین توضیح داد که اگر همهی طرفهای درگیر واقعاَ علاقهمند به در پیش گرفتن چنین راهی باشند، باید راهی دشوار و طولانی را همراه هم طی نمایند.
صدراعظم آلمان در هر فرصتی تأکید کرد که او به خاورمیانه آمده تا دریابد که سیاستمداران مسئول چگونه فکر میکنند. او همچنین خودرا از همه سیاستمدارانی که این روزها به پایتختهای منطقه میآیند، بویژه خانم کاندولیزا رایس، متفاوت نشان داد: از هواپیما پیاده میشود، دست تکان میدهد، لبخند به لب دارد، همواره لباس معمولی به تن میکند و آخرسر هم لبخندزنان سوار هواپیمایش شده و دور میشود.
علیالاصول، سفر خانم رایس، وزیر خارجه آمریکا باید بیشتر اثربخش باشد تا خانم مرکل، زیرا ایالات متحده آمریکا، در وضعیتی که در منطقه بوجود آمده، سهیم است. کافی است نگاهی بیندازیم به بلبشوی عراق یا سرانجام فاجعهآمیز مناقشهی اسرائیل و فلسطینیها که آمریکاییها از خود بهجای گذاشتهاند.
خانم رایس البته کارهای مهمی انجام میدهد: به عنوان مثال به اعراب توضیح میدهد که چهکار باید بکنند یا اجازهی انجام چهکاری را بدهند. خانم مرکل اما چنین نمیکند. او نخست خوب گوش فرامیدهد، و ظاهراً هم خیلی چیزها آموخته است. دیگر، مطالب مبهم یا اظهارات ناپخته – همانند آنچه به هنگام جنگ لبنان در تابستان گذشته رخ داد – از زبانش جاری نمیشود. مرکل با این هوشمندی فروتنانه وجهه و اعتبار بزرگی برای خود در منطقه به دست آورده است. حتی در سوریه نیز، که جزو برنامههای سفر وی نبود، نمایندگان رسمی دولت از توانایی صدراعظم آلمان و رئیس نوبتی شورای اروپا، با احترام یاد کردند.
صدراعظم آلمان، همانند همه طرفهای درگیر در منطقه، میداند که او کسی نیست که بتواند همه مسائل دشوار در مناسبات اعراب و اسراییل حل و فصل نماید. این را میبایست در درجهی نخست طرفهای مستقیماً درگیر در مناقشه و ایالات متحده آمریکا انجام دهند. اما مرکل به عنوان صدراعظم آلمان و رئیس نوبتی شورای اروپا میتواند راه را برای تحرک دوباره در این زمینه هموار نماید. به عنوان مثال، اینکه او گروه چهارگانه صلح خاورمیانه را به حرکت واداشت، موفقیت نخست وی بود. حال اگر بتواند سیاست تحریم اروپا و امریکا علیه حماس را نیز اندکی تعدیل نماید، خاورمیانه گامی به پیش برخواهد داشت.
برلین همچنین در ارتباط با سوریه نیز گامهای موفقی را برای برقراری دیالوگ با سوریه – نه مانند واشینگتن در منزوی سازی آن کشور – برداشته است.
صدراعظم آلمان در اسرائیل نشان داد که توانایی اعمال فشارهای نرمی را نیز دارد. متاسفانه اهود اولمرت، نخست وزیر اسرائیل با پیشنهاد مبهم دعوت از اعراب، واکنش شایستهای نشان نداد، اما این موضوع مسئله مرکل نیست. همانطور که گفته شد، او کار خودرا به خوبی انجام داد.