تحرکات انتخاباتی احمدینژاد؛ رانده از کعبه و مانده از بتخانه
۱۳۹۶ فروردین ۱۰, پنجشنبهسفر اخیر محمود احمدینژاد به استان خوزستان برای بسیاری یادآور سفرهای استانی او در دوران ریاستجمهوریاش و نیز در دوران مبارزات انتخاباتیاش بود. مانند همان روزها، تکیه او بر استانهای محروم و طبقات محروم با تاکید بر شعارهای دلخواه همین طبقه است.
در فیلمی که از سخنرانی جنجالی احمدینژاد در حسینیه امام حسن مجتبی در شهر اهواز منتشر شده، او با تکیه بر موضوع یارانهها باز هم قصد جلب افکار عمومی طبقه محروم را دارد.
حمید بقایی که نامزدی خود را برای انتخابات ریاست جمهوری اعلام کرده، در این سخنرانی کنار احمدینژاد ایستاده است؛ همان کسی که وعده داده در صورت رئیسجمهور شدن یارانهها را به سقف ۲۵۰ هزار تومان خواهد رساند.
آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی سال گذشته و بسیار پیشتر از آغاز رقابتهای انتخاباتی رسما اعلام کرد که "صلاح نمیبیند" احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری کاندید شود.
بیشتر بخوانید: "احمدینژاد از ورود به انتخابات ریاست جمهوری منع شده است"
احمدینژاد نیز بلافاصله اطاعت کرد و گفت نامزد نخواهد شد اما آرام هم ننشست. حمید بقایی از نزدیکترین چهرههای سیاسی به احمدینژاد اعلام کرده که برای انتخابات ریاست جمهوری کاندید خواهد شد.
در پی آن احمدینژاد در بیانیهای که در آخرین روزهای اسفندماه در این باره منتشر کرد از این خبر با عنوان "تصمیم مستقل برادر عزیزم" یاد کرد و نوشت: «خوشبختانه با حضور و کاندیداتوری برادر عزیزم آقای بقایی، فضای انتخاباتی و سیاسی از دوقطبی انحصاری دو جناح سابقهدار در حاکمیت خارج شده و اینک علاوه بر دو جناح سنتی، حداقل یک فرد مستقل نیز در انتخابات حضور دارد، دایره انتخاب مردم گستردهتر شده و از انحصار دو قطب سیاسی کشور خارج شده است.»
عرضاندام احمدینژاد در فضای انتخاباتی
این تحرکات کمتر از دوماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری معنا و مفهوم مشخصی دارد.
رضا حقیقتنژاد روزنامهنگار مقیم استانبول درباره تحرکات اخیر احمدینژاد به دویچهوله میگوید: «در ایران به دلیل انسداد سیاسی و فقدان فعالیت قوی احزاب، معمولا دوره انتخابات فرصت خیلی خوبی برای عرض اندام سیاسی جناحهای مختلف است. آقای احمدینژاد هم این دوره را فرصت خوبی دیده تا جناح مدنظر خودش را به عنوان یک قطب انتخاباتی که پتانسیل اجتماعی هم دارد معرفی کند. به نظر میرسد در گام اول میخواهد آن پتانسیل اجتماعی را که به زعم خودش چند میلیون رأی دارد نگه دارد و از ریزش آرایش به سمت اصولگرایان یا به سمت دیگر مخالفان آقای روحانی جلوگیری کند و بگوید این بخش از جامعه کماکان مال من است.»
اما آیا واقعا احمدینژاد پتانسیل چند میلیون رأی در ایران را دارد؟
رضا حقیقتنژاد چندان خوشبین نیست: «بهرغم اینکه احمدینژاد بخشی از طبقه محروم را به واسطه شعارهای یارانهایاش و بخشی از طبقه متوسط را به واسطه شعارهای ملیگرایانهاش جذب کرده اما الان نیرو و پتانسیل مخالف احمدینژاد نسبت به قبل خیلی قویتر شده و آگاهیها درباره دامنه مفاسد و تخلفات و سرکشیهایش بسیار بیشتر شده است؛ بنابراین نیروی اجتماعی مقابلش خیلی قویست و اجازه جذب آرا به سمت احمدینژاد را نمیدهد.»
"احمدینژاد دیگر محبوب هیچکس نیست"
دوران طلایی محبوبیت احمدینژاد در میان اصولگرایان، چهار سال اول ریاست جمهوریاش بود. دو سال دوره بعدی دوران برنز و دو سال آخر دوران افول محبوبیتاش در میان اصولگرایان و شخص علی خامنهای بود.
کسی که زمانی رهبر جمهوری اسلامی ایران رسما اعلام کرد که نظرش به او نزدیکتر از هاشمی رفسنجانی است، حالا با گذشت هفت سال از آن روزها از سوی همین رهبر از شرکت در انتخابات منع میشود.
بیشتر بخوانید: روایتی از چگونگی "کشف استعداد بقایی" توسط احمدینژاد
حالا کسی که زمانی با حمایت اکثریتی اصولگرایان وارد رقابتهای انتخاباتی شد و هشت سال بر صندلی ریاست جمهوری نشست، از حمایت همین اصولگرایان هم بیبهره مانده است.
رضا حقیقتنژاد در این باره میگوید: «مهمترین دشمن احمدینژاد در حال حاضر اصلاحطلبان یا تیم روحانی نیستند بلکه اصولگراها هستند که احمدینژاد را یک مانع انتخاباتی برای خود میدانند و معتقد هستند که هزینه کارهای احمدینژاد و بدنامی دوره ریاست جمهوری او را آنها دارند میپردازند. در عین حال او را متهم میکنند که به اصطلاح نمک خورد و نمکدان را شکست یعنی بهرغم اینکه با حمایت آنها رئیس جمهور شد حالا به آنها پشت کرده است. با احتساب اینها احمدینژاد الان هیچ شانسی در انتخابات ندارد.»
"دور و بر احمدینژاد هم خالی شده است"
این روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی معتقد است حتی نزدیکان احمدینژاد هم او را ترک کردهاند: «بهرغم تحرک انتخاباتی که آقای مشایی و بقایی و بقیه دارند، چهرههایی مثل الهام و تمدن که در چند سال اخیر مرتب با احمدینژاد این طرف و آن طرف میرفتند الان ساکت شدهاند و حتی حاضر نیستند هزینه این کار را بپردازند. بخشی هم که مثل آقای نیکزاد اصلا به تشکل "جمنا" (جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی) و رسما به اصولگرایان پیوستند. برخی معاونانش هم مثل آقای میرتاجالدینی نامه علیه احمدینژاد نوشته و او را سرزنش کردهاند. تنها مشایی و بقایی ماندهاند که یکی رد صلاحیت شد و یکی دیگر هم رد صلاحیت خواهد شد.»
با این وصف حتی اگر پس از رد صلاحیت بسیار محتمل بقایی، احمدینژاد بخواهد چهره جدیدی را از طرف خود معرفی کند، کسی برایش باقی نمانده است. در میان چهرههای بینام هم حقیقتنژاد معتقد است موقعیت سیاسی احمدینژاد در فضای داخل ایران اینقدر ضعیف است که هیچکس حاضر نیست هزینه همراه او بودن را بپردازد.
اما اگر اصولگرایان نتوانند یک کاندیدای پرقدرت در برابر حسن روحانی معرفی کنند، آیا ممکن است خامنهای جام زهر دیگری سر کشیده و از "بغض معاویه" و نه از "حب علی" حاضر به پذیرش کاندیدایی از جانب احمدینژاد شود؟
پاسخ حقیقتنژاد باز هم منفی است: «حداقل تجربه دو سال آخر دولت احمدینژاد و بعد از آن نشان داده که خامنهای خیلی مایل نیست که در افکار عمومی بابت حضور احمدینژاد و فعالیتهایش تاوان بدهد یا اینکه احمدینژاد به جناح او پیوند بخورد. کسانی هم که هنوز تعلق خاطری به احمدینژاد و دورانش دارند همانهایی هستند که به خامنهای هم نزدیکاند یعنی یک همپوشانی بین بخشی از طرفداران خامنهای و احمدینژاد وجود دارد. اگر خامنهای احمدینژاد را حذف نمیکند چون میخواهد این بخش از جامعه را از دست ندهد. در حقیقت از احمدینژاد استفاده محدود میکند تا بر دامنه نارضایتیها افزوده نشود.»
سخنرانی جنجالیای که به ضرر احمدینژاد تمام شد
سفر اخیر احمدینژاد به خوزستان و سخنرانی جنجالی او در حسینیه امام حسن مجتبی در اهواز، بهرغم انتظار او و طرفدارانش به ضرر او تمام شد.
احمدینژاد در بخشی از این سخنان که حتی در سایت خودش منعکس نشده و تنها فیلم آن در یوتیوب وجود دارد، گفته است: «هر کی فکر میکنه ملت نمیفهمند، نفهمترین آدم کره زمینه. هشتاد میلیون نمیفهمه، تو میفهمی؟ آخه این چه استکباریه؟ این چه سلطنتیه تو وجود بعضیا پیدا شده است؟ ۹۷ درصد ملت جمع میشوند یه چیزی را میخواهند، او میگه نه خیر، این چیز بدی است، اقتصاد را خراب می کند.»
در ادامه او با اشاره به طرح دولت فعلی برای حذف یارانه اقشار پردرآمد میگوید: «میشه یه دلیل بیاری که تو بهتر از همه ملت میفهمی؟ بالاخره همه تون جمع شدید، بسیج شدید، هجوم کردید یک طرفه که به ملت بگید آقا این کار بده، انجام نده. ۹۷ درصد ملت رفت [اسم] نوشت گفت نه باید انجام بشود. باز هم میگی نخیر. تو کی هستی؟ میشه بگی از کجا تشریف آوردی؟ تو چه اختیاری داری اون بالا نشستی؟»
در حالی که با گوش کردن دقیق و کامل این سخنان میتوان فهمید که اشاره احمدینژاد به حسن روحانی است اما چهرههایی از نزدیکان دولت و نیز از اصولگرایان هدف این سخنان احمدینژاد را خامنهای دانسته و از این بابت سخت به او تاختهاند.
بیشتر بخوانید: احمدینژاد با "سرباز شطرنج"اش چه نقشهای در سر دارد؟
محسن رضایی در سفر به شهرستان مسجد سلیمان گفته است: «شنیدهام که فردی به خوزستان - مشهد شهدای ایران- آمده و یک حرفهایی زده است که امیدوارم هرچه زودتر حرفهایش را تکذیب کند. رهبر این انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای هستند و ما همه پیشرفتهایمان را مدیون رهنمودهای ایشان هستیم.»
حسام الدین آشنا، مشاور فرهنگی رئیس جمهور نیز در توییتر خود این نظرسنجی را منتشر کرد: «سخنرانی دکتر محمود احمدینژاد در اهواز را بیشتر علیه چه کسی میدانید؟» و برای پاسخ این سوال، سه گزینه حسن روحانی، آیتالله خامنهای و اصولگرایان را پیشنهاد کرد. ۵۴ درصد پاسخ دهندگان، رهبر جمهوری اسلامی را مخاطب سخنان آقای احمدی نژاد دانستند.
رضا حقیقتنژاد در این باره میگوید: «عباراتی که احمدینژاد استفاده کرده به طور مشخص متوجه روحانی بود اما استفادهای که رقبا دارند از این سخنان میکنند استفاده انتخاباتیاست. مشاور روحانی یک نظرسنجی گذاشت برای اینکه بگوید مخاطب این سخنان خامنهای بوده. در حقیقت مشاور روحانی میخواسته بگوید هنوز روحانی برای خامنهای فرد معتمدتری هست تا احمدینژاد. اصولگراها هم با استناد به سخنان احمدینژاد ونسبت دادنش به خامنهای میتوانند بگویند که تردیدهایی درباره وفاداری احمدینژاد نسبت به خامنهای وجود دارد و نمیشود به او تکیه کرد. در واقع اصل کاری که در حال انجام است این است که بی اعتباری و بی اعتماد بودن آقای احمدینژاد را برجسته کنند تا بتوانند فعالیتهای انتخاباتیاش را تحت تاثیر قرار بدهند و موفق هم بودهاند کما اینکه میبینیم در روزهای اخیر طرفداران احمدینژاد مجبور شدند توضیح بدهند که منظور احمدینژاد این نبوده و او کماکان به آقای خامنهای وفادار است.»
ثبتنام کاندیداهای ریاست جمهوری از ۲۲ تا ۲۷ فروردین (۱۱ تا ۱۶ آوریل) انجام خواهد شد. پس از آن شورای نگهبان ۱۰ روز فرصت دارد تا صلاحیت نامزدها را اعلام کند.
در صورت رد صلاحیت حمید بقایی، آیا نام احمدینژاد حداقل در طول چهار سال آینده از سپهر سیاسی ایران حذف خواهد شد؟