1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تجمع کارگران سنندجی در پی ایجاد تشکل‌های کارگری کرد

حسین کرمانی۱۳۹۱ اردیبهشت ۱۳, چهارشنبه

تجمع کارگران در سنندج در روز جهانی کارگر با دخالت پلیس به خشونت کشیده شد. یک تحلیل‌گر مسائل کردستان در گفت‌‌وگو با دویچه وله از راه‌اندازی تشکل‌های کارگری کرد مستقل از دولت، در سال‌های اخیر سخن می‌گوید.

https://p.dw.com/p/14oA5
عکس: Fars

به گزارش منابع خبری همزمان با روز جهانی کارگر ۱۲ اردیبهشت ۱۳۹۱، "صدها کارگر" در شهر سنندج دست به تجمع اعتراضی زدند که این تجمع با دخالت عوامل انتظامی و حمله به کارگران به تشنج کشیده شد.

"اتحاديه آزاد کارگران ایران" گزارش داده است که کارگران سنندج تصمیم داشتند این مراسم را در خیابان فردوسی برگزار کنند اما پس از این که با حضور گسترده‌ی نیروهای انتظامی و امنیتی در این خیابان مواجه شدند، محل مراسم را به خیابان سیروس منتقل کردند.

بنا بر این گزارش با شروع تجمع و راه‌پیمایی کارگران، بلافاصله نیروهای زیادی در محل حاضر شدند و اقدام به ضرب و شتم کارگران و عابرانی کردند که در این خیابان حضور داشتند.

بشنوید: گفت‌وگو با همن سیدی تحلیل‌گر مسائل کردستان درباره تجمع کارگران در سنندج

اقدام کارگران شهر سنندج برای برگزاری مراسم روز جهانی کارگر در ایران در حالی است که امسال وزارت کشور جمهوری اسلامی برای برگزاری راهپیمایی روز کارگر در هیچ شهری جواز صادر نکرده بود.

پیش  از این محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، و برخی تشکل‌های کارگری همچون "خانه کارگر" و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی خواهان صدور مجوز برای برگزاری راهپیمایی روز جهانی کارگر شده‌ بودند.

همن سیدی تحلیل‌گر مسائل کردستان در گفت‌وگو با دویچه وله "جنبش کارگری کردستان" را متشکل‌ترین جنبش کارگری در مقایسه با سایر مناطق ایران می‌داند و درباره این‌باره توضیح می‌دهد: «علت این‌که راهپیمایی روز جهانی کارگر در شهرهای بزرگ برگزار نشد، به فضای پلیسی و خفقان شدیدی که در سراسر کشور حاکم است برمی‌گردد، ولی نکته جالب این است که این فضای امنیتی در کردستان و سنندج بیشتر است. این جای تامل است که با وصف این شرایط بسیار سخت، باز تجمع روز کارگر در سنندج برگزار شد.»

به گفته همن سیدی در سال‌های اخیر افراد، احزاب و جریاناتی در کردستان به صورت تخصصی در جنبش کارگری کردستان کار کرده‌ و توانسته‌اند تشکل‌های کارگری منسجمی را مستقل از تشکل‌های کارگری وابسته به دولت، ایجاد کنند.

در روزهای منتهی به روز جهانی کارگر، کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران گزارش داده بود که هفتاد کولبر (افرادی که اجناس را روی پشت خود حمل می‌کنند) در مرزهای کردستان ایران بر اثر برخورد خشن نیروهای انتظامی و نظامی کشته شده‌اند.

بنا به این گزارش از ۷۴ نفر کولبری که جان خود را از دست داده‌اند، ۷۰ نفر توسط ماموران مرزی دولتی هدف گلوله قرار گرفته و کشته شده‌اند و ۴ نفر به دلیل انفجار مین، سقوط بهمن، و سرمای شدید جان خود را از دست داده‌اند.

همن سیدی با اشاره به کشته شدن کولبران کرد می‌گوید: «شغل کولبری وضع و شرایط بسیار دشوار کار و معیشت در کردستان را به ما نشان می‌دهد. کولبران کسانی هستند که نه فقط از نیروی کار، نه فقط از بازویشان که از جانشان برای نان درآوردن و امرار معاش مایه می‌گذارند. نمونه مشابه این کار را در نقاط دیگر ایران نداریم. این مدرک و سندی ا‌ست دال براین که هم شرایط کار در کردستان بسیار دشوار است و هم شرایط سرکوب در کردستان بسیار شدید است.»

"رنج‌نامه رضا شهابی، فعال سندیکایی"

به گزارش منابع خبری گوناگون، در رابطه با فشار بر فعالان کارگری در ایران، رضا شهابی فعال کارگری و عضو "سندیکای شرکت واحد و اتوبوس‌رانی تهران و حومه" با انتشار "رنج‌نامه‌ای" خطاب به مردم ایران از "شرایط سخت معیشت کارگران" سخن گفته است.

این فعال سندیکایی درباره چگونگی دستگیری خود نوشته است: «همکاران، فعالین کارگری و تشکل‌های مستقل کارگری ایران و جهان، من به جرم مطالبه حداقل حقوق هم طبقاتی‌هایم در همین کار با اتوبوس شرکت واحد در جنوبی‌ترین منطقه تهران توسط ماموران وزارت اطلاعات در دیدگان شهروندان و مسافران اتوبوس به اتهام دزدی دستگیر شدم.»

آقای شهابی که در ۲۲ خرداد ۱۳۸۹ بازداشت و در حین انتقال به بند ۲۰۹ به دلیل ضرب و شتم شدید از ناحیه گردن به شدت آسیب دید، در ادامه‌ی نامه‌ی خود نوشته است: «چه کسی است که نداند من تنها به جرم اینکه برای بهبودی وضع کارگران و ایجاد سندیکا و تشکل‌خواهی پای در راه نهادم و مورد فشار های روحی و روانی و جسمی قرار گرفته و از ناحیه گردن، دست چپ و کمر و پای چپ دچار بی حسی و تبدیل به یک آدم از کار افتاده شدم.»

رضا شهابی خطاب به دادستان نوشته است: «آقای دادستان، من تنها به در بند بودن فعالین کارگری و خودم اعتراض نمی‌کنم، آری من به همان شدت و با همان قوت به زندانی شدن فعالان آزادیخواه و شخصیت های مردمی، روزنامه نگاران، دانشجویان و زنان آزادیخواه اعتراض می کنم، به نقض حقوق اولیه زحمتکشان اعتراض می کنم، به استثمار و بهره‌کشی از کارگران اعتراض می کنم. من به فقر و تبعیض مخصوصا برای طبقه فرودست جامعه اعتراض می کنم و در یک کلام به نقض حقوق بشر اعتراض می کنم.»