تاثیر تنشهای مالی جهان بر ایران
۱۳۹۰ مرداد ۱۸, سهشنبهنوسان شدید در بازار بورس جهانی ادامه دارد. تنش در بازارهای مالی جهان از آمریکا و اروپا تا بازارهای آسیایی در ژاپن و کره موجب نگرانی سرمایهگذاران شده است. هراس از بحران مالی جهانی و فلج شدن فعالیت اقتصادی کشورهای تأثیرگذاری مانند آمریکا، بسیاری از سرمایهگذاران را به فکر خروج سرمایه خود از بازارهای مالی و تبدیل آن به طلا و ارزهای باثبات انداخته است. در مورد بحران مالی جهانی و پیامدهای تکانههای اقتصادی کنونی با دکتر فریدون خاوند، تحلیلگر اقتصادی مقیم فرانسه گفتگو کردیم:
دویچهوله: دکتر خاوند تغییر در بازارهای مالی جهان و سقوط ارزش سهام این روزها در صدر اخبار رسانههای بینالمللی است. مفهوم این بحران در بازارهای مالی جهان چیست؟
فریدون خاوند: مسئله نخست کاهش درجهی اعتبار مالی آمریکا است. یعنی اینکه ایالات متحده آمریکا از لحاظ نرخ رشد اقتصادی رو به ضعف است. مسئله دیگر، بدهکاریهای دولتها در منطقهی یورو است. کشورهای بسیار مهمی چون اسپانیا و ایتالیا بعد از ایرلند و پرتغال و یونان در حال حاضر دچار مشکلات مالی شدید هستند. مجموعهی این عوامل در دو طرف اقیانوس اطلس بازارها را به شدت نگران کرده است.
تغییر در اعتبار بازارهای مالی جهان یا به طور مشخص کم شدن این اعتبار چه تأثیری بر اقتصاد ایران خواهد داشت که حضور پررنگی در بازارهای مالی جهان ندارد؟
اقتصاد جهانی از راه قیمت نفت بر اقتصاد ایران تأثیر میگذارد. اگر چرخ فعالیت اقتصادی در ایالات متحده آمریکا و در اروپا و همین طور در بقیه جاهای دنیا از تحرک بازایستد، طبعاً تقاضای نفت کاهش پیدا میکند. وقتی تقاضای نفت کاهش پیدا کند، در نتیجه قیمت آن هم پایین میآید.
این اتفاقیاست که طی چند روز گذشته افتاده است و ما شاهد آن هستیم. روز گذشته (دوشنبه ۱۷ مرداد/ ۸ اوت) در بازار نیویورک بهای هر بشکه نفت به سطح ۸۱ دلار تنزل پیدا کرد. این قیمت پایینترین سطح در ۹ ماه گذشته است.
در نتیجه اگر این وضع ادامه پیدا کند، طبعاً بر اقتصاد کشورهای صادرکنندهی نفت ازجمله ایران و من تأکید میکنم بهخصوص ایران تأثیر میگذارد. ایران بودجهی سال ۱۳۹۰ خود را براساس نفت هر بشکه ۵ / ۸۱ دلار تنظیم کرده است. البته سطح واقعی بودجه از این مقدار هم بیشتر است. براساس ارزیابیها میتوانیم بگوییم که ایران برای بودجهی خود به نفت بشکهای صد دلار نیاز دارد.
این تفاوت میان بودجه بر اساس نفت ۸۱ دلار که دولت ایران تعیین کرده با آن صد دلاری که پیشبینی میشود، چه طور توجیهمیشود؟
دولت احمدینژاد معمولا پایان هر سال با یک کسری قابل ملاحظه روبهرو میشود و در نتیجه فقط و فقط با نفت ۸۱ دلار زندگیاش نمیگذرد و نیاز به این دارد که بیشتر خرج و بیشتر هزینه کند. در نتیجه علاوه بر ۸۱ دلار مورد نظر بقیه مقدار درآمد ارزی ایران که مثلاً به حساب صندوق ملی ریخته میشود را هم برداشت میکند. به عبارت دیگر به جای این که ۸۱ دلار از هر بشکه نفت برداشت کند، تمام آن را مصرف میکند.
چون قیمت نفت بالای ۱۰۰ دلار میچرخید، این امر برای دولت احمدینژاد امکانپذیر بود. ولی وقتی قیمت نفت سقوط میکند و پایین میآید، این امکان برای دولت از بین میرود.
آقای دکتر خاوند مدتی ناآرامیهای منطقه خاورمیانه باعث شده بود که قیمت نفت افزایش پیدا کند. پیشبینی شما با توجه به تغییراتی که در بازارهای مالی جهانی پیش آمده چه طور است؟
ببینید، مسئله این است که در شرایط عادی با توجه به رویدادهای خاورمیانه بهخصوص جنگ داخلی در لیبی و مسائل دیگری که در منطقهی خلیج فارس مطرح است، در شرایط عادی این رویدادها باعث میشود که قیمت نفت به صورت چشمگیری بالا رود.
ولی مسئله بر سر آن است که بهرغم این رویدادها چشمانداز اقتصاد جهانی در حال حاضر به قدری منفی است که حتی بهرغم این رویدادها قیمت نفت کاهش پیدا میکند و این نشان میدهد که تأثیر مسائل اقتصادی بر قیمت نفت بیش از تأثیر مسائل ژئوپلیتیک است.
اگر تکانهای فعلی به یک رکورد و بحران درازمدت منجر شود، حتی رویدادهای ژئوپلیتیک از جمله بحران خاورمیانه هم نمیتواند باعث شود که قیمت نفت افزایش پیدا کند.
مصاحبهگر: شبنم نوریان
تحریریه: شهرام اسلامی