تاثير خنده بر جسم و جان
۱۳۸۵ دی ۱۵, جمعهدست ندهند، كه اميد زندگى بخش است.
بسيارند كسانى كه میخندند و به شوخى و مزاح عادت دارند، اما كمتر كسانى به تاثير فوق العادهى خنده بر بدن خود واقفاند. خنديدن معمولا از صورت و با يك لبخند آغاز میشود و ماهيچههاى دهان، بيني، گونهها و اطراف چشم را به حركت وامىدارد. در خندههاى بلند و پرهيجان يا قهقهه، ديافراگم، ماهيچههاى شكم و ششها فعال میشوند. در چنين خندههايى خون به صورت هجوم میآورد، چهره گلگون میشود و ضربان قلب افزايش میيابد.
انسانها در قرن بيست و يكم در دنيايى به سر ميبرند كه مشكلات اجتماعى و نوسانات روانى و استرس، نه تنها بر ارتباطات عاطفى افراد با يكديگر، كه بر سلامت جسمى و روحى آنها نيز تاثير ِ سوء فراوانى بر جاى گذاشته است، تا آنجا كه چندىست بسيارى از روانپزشكان، خنده درمانى را به عنوان يكى از روشهاى مؤثر در برطرف كردن اختلالات رفتارى ِ افراد به كار ميبرند و ديگر مدتهاست كه خنده درمانى به جمع انواع فراوان روشهاى درمان ِ بيمارىها افزوده گشته است. اين شيوهی درمان بيماريها، بخصوص در مورد بيماران افسرده و منفينگر كاربرد پيدا كرده، تا اين بيماران روحيهای قوىتر و پراميد تر به زندگى بيابند.
نتيجهی تحقيقات بسيارى كه در اين زمينه در كشور سوئيس انجام شده، ثابت میكند كه خندهى از صميم قلب، قدرت مقابله با درد را افزايش میدهد. ويلىبالد روخ (Willibald Ruch) استاد روانشناسى دانشگاههاى سوئيس، سالهاست كه براى شناخت تاثير خنده بر درد میكوشد و تا كنون به نتايج بسيار جالبى نيز رسيده است. او در اين مورد میگويد: ”ما تونستيم ثابت كنيم، افرادى كه در اثر ديدن فيلمى كمدى به شدت خنديده اند، تا نيم ساعت ِ اول ِ بعد از پايان فيلم، تحمل درد ِ خفيف در اونها بيشتر میشه و بعد از پايان اين نيم ساعت، مقاومت اونها نسبت به دردهاى شديد، در مقايسه با بقيه افراد ِ مورد آزمايش، افزايش پيدا میكنه.”
افرادى كه مورد آزمايش ويليبالد روخ قرار گرفتند، همه سالم بودند. آنها تنها در زمان آزمايش با درد روبرو میگشتند. اين روانشناس سوئيسى در مورد روشهاى دردزايى چنين توضيح میدهد: ”چندين روش استاندارد براى دردزايى وجود داره كه به اجرا گذاردنشون مشكلى بوجود نمیياره. از اين روشها در مرحلهی اول ِ آزمايشهامون استفاده كرديم.” روخ به توضيح يكى از اين روشها كه نامش „Cold Pressure Test“ يا آزمايش فشار سرد است میپردازد. در اين روش، افراد شركت كننده بايد دستهاىشان را در آب يخ فرو كنند و تا آنجا كه میتوانند نگهدارند. هدف اين آزمايش تعيين حد مقاومت ِ دست در آب يخ است.
نتايج اين آزمايشها نشان داد كه افرادى كه قبل از آزمايش، از ته دل خنديده بودند، بيشتر از ديگران نسبت به درد مقاومت دارند. ويلى بالد روخ دليل تحمل بيشتر درد را در ميان اين افراد، گوناگون میداند: ”فاكتورهاى گوناگونى میتونند در بالا رفتن تحمل ِ درد در افرادى كه قبل از شروع آزمايش شاد بودهاند، موثر باشند. يكى از اين فاكتورها آسودگى خاطريه كه اين افراد در زمان آزمايش دارند. فاكتور ديگه میتونه آزاد شدن هورمونهاى شادىآور ِ اِندورفين (Endorphin) باشه. حتا پرت شدن حواس اين افراد، از آزمايشى كه قراره انجام بشه، میتونه در تحمل درد موثر باشه. در واقع مجموع اين عوامل هستند كه در بالا رفتن درجهی تحمل ِ درد موثرند.”
اِندورفين از آن دسته هورمونهاى ترشحزاى شادىآور است كه سبب افزايش تحمل درد میگردد. روخ، اين روانشناس سوئيسى اما براى دقيقتر كردن ِ آزمايشهاى خود عوامل گريه آور را هم نقش میدهد و نيمى از افراد مورد آزمايش را وامیدارد تا قبل از آزمايش، فيلمى تراژيك و گريهآور ببينند و بعد آزمايش شوند.
اين پژوهشگر به اين نتيجه رسيده است كه تا نيم ساعت پس از هر تحريكى، شادى بخش يا تاثربار، قدرت دفاعى بدن افزايش میيابد، اما پس از آن تنها افرادى كه تحت تاثير تحريكهاى شادى بخش بوده اند قدرت تحمل بيشترى در مقابل درد خواهند داشت: ”نيم ساعت پس از پايان عوامل تحريك زاى خنده آور و تاثربار، مشخص شد كه افرادى كه فيلمهاى تراژيك ديدهاند، مقاومت شون رو نسبت به درد از دست مىدند. اما افرادى كه فيلمهاى كمدى و شادى بخش ديدهاند ، هنوز در مقابل درد مقاوماند و تحمل بيشترى دارند.”
ويلى بالد روخ نتيجه میگيرد كه به همين جهت است كه شادى و عوامل شادىبخش هر چه بيشتر مورد توجه روانشناسان قرار میگيرد و آنها متوجهی تاثيرات عميق و شفابخش خنده میشوند كه بر هر درد بىدرمانى دواست.
ديگر مشخص شده است كه خنده به غير از آزادسازى هورمون شادىآور اِندورفين، كه سبب افزايش تحمل درد میگردد، سيستم ايمنى بدن را نيز تقويت میكند. مطالعات علمى نشان میدهند كه افراد پرخنده، ايمونوگلوبين بيشترى نسبت به بقيه در بدن دارند، مادهای كه بدن را در مقابل عفونتهاى تنفسى حفاظت میكند. همچنين خنده سبب میشود كه ضربان قلب افزايش يابد و اكسيژن بيشترى به مغز برسد و سبب شود كه شخص احساس آرامش و راحتى كند.
اما سوالى كه بسيار مطرح میشود، معماى اجتماعى ِ خنده است. به چه چيز بايد خنديد و تا چه حد خندهی ما میتواند به ديگران آسيب برساند؟ فرق است ميان خنديدن به رفتار خود، خنديدن به شرايط موجود و خنديدن به ديگران. كارشناسان بر اين نظرند كه خنديدن به رفتار خود ايمنترين نوع خنده است و چنين خندهاى معمولا تهديدى براى ديگران محسوب نمیشود و شخص به عنوان فردى مثبت و متعادل معرفى میگردد.
خنديدن به شرايط نيز عموما خطرى ندارد، اما خنديدن به ديگران، اگرچه شايد به نظر بسيارى بيشترين لذت را دارد، اما كمترين ضريب ايمنى را داراست، زيرا ممكن است باعث بىاحترامى و بى حرمتى به طرف يا گروه مقابل شود و آنها در مقابل موضعى دشمنانه بگيرند.
به هر حال شايد بد نباشد كه بعضى از دستورالعملهايى را كه در مورد خنده از طرف پژوهشگران پيشنهاد شده به كار بريم و راز موفقيت را در مورد خود نيز آزامايش كنيم. اخمهاى خود را باز كنيم، ياد بگيريم كه لبخند بر لب داشته باشيم، زياد بخنديم و به خاطر بسپاريم كه خنده مسرى ست. خود و مشكلات موجود خود را بيش از حد جدى نگيريم، ياد بگيريم كه از شوخى و مزاح به عنوان وسيلهای براى بهبود روابط و شرايط استفاده كنيم. از مسخره كردن ديگران بپرهيزيم و بدانيم كه شوخى و مزاح پذيرش اشتباهات را آسانتر میكند.