تئاتر هبل برلین، میزبان میزگرد «جنایت علیه بشریت در ایران»
۱۳۸۸ مهر ۱۹, یکشنبهعصر شنبه، ۱۰ اکتبر (۱۸ مهر) تئاتر هبل (Hebbel Theater) برلین شاهد اتفاقی کمنظیر بود. به ندرت پیش میآید که در سالن این تئاتر یک گردهمآیی سیاسی برگزار شود، یا جلوی در ورودی تئاتر چندین خودروی پلیس پارک شده باشد و ماموران از خودروهای خود، افرادی را که به طرف ساختمان تئاتر میروند به دقت زیر نظر بگیرند. هنگام ورود به سالن نیز چهار مرد سیاهپوست سیاهپوش، کیفهای زنان و مردانی که قصد شرکت در میزگرد "جنایت علیه بشریت" را داشتند، کنترل میکردند. چنین به نظر میرسید که پلیس برلین برای جلوگیری از فجایعی نظیر "ترور میکونوس" (۱)، نسبت به گذشته دقت عمل بیشتری به خرج میدهد.
در سالن تئاتر پیام اخوان، یکی از سخنرانان میزگرد، یادآور شد که فاجعهی "رستوران میکونوس" برلین، پس از ترور بیش از ۲۵۰ تن از مخالفان جمهوری اسلامی در خارج کشور، نقطهی پایانی این گونه فجایع بوده است. پروفسور اخوان که یکی از کارشناسان سرشناس بینالمللی در زمینهی حقوق بشر و پیشگیری از نسلکشی است، به این نکته نیز اشاره نمود که پافشاری قوهی قضاییهی آلمان برای اجرای عدالت در رابطه با ترور میکونوس باعث شد، اتحادیهی اروپا هماهنگ عمل کند و به حکومت ایران نشان دهد که دیگر در برابر ترور مخالفان این حکومت در خاک اروپا، سکوت نخواهد کرد. به همین دلیل او خواستار آن شد که آلمان و اتحادیه اروپا اکنون نیز هماهنگ عمل کنند و در کنار منافع اقتصادی خود، به حقوق بشر در ایران اهمیت بدهند.
نقض حقوق بشر و "جنایت علیه بشریت"
شرکتکنندگان در میزگرد "جنایت علیه بشریت" (پیام اخوان، منیره برادران، شادی صدر، امید نوری پور و روت یوتنر) همگی در این زمینه همنظر بودند که جمهوری اسلامی ایران در طول ۳۰ سال عمر خود، پیوسته حقوق بشر را نقض کرده است، اما بجز دو سخنران حقوقدان (اخوان و صدر)، دیگر شرکتکنندگان میزگرد به طور جدی به مقولهی "جنایت علیه بشریت" نپرداختند.
شادی صدر، وکیل مدافعی که خود در جریان ناآرامیهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در مرداد ماه دستگیر شد و مدتی را در زندان اوین به سر برد، در مورد جنایت علیه بشریت گفت: «وقتی ما میتوانیم از جنایت علیه بشریت حرف بزنیم که بتوانیم سیستماتیک بودن یک شکنجه یا اعدام را اثبات کنیم. من در تمام این سالها با موارد متعدد نقض حقوق بشر مواجه بودم، ولی اینکه آیا اینها سیستماتیک بوده و بتوانیم بگوییم که جنایت علیه بشریت بوده، باید تحقیق گستردهای صورت بگیرد تا ببینیم که آیا میتوان بر یک یک آنها اسم جنایت علیه بشریت بگذاریم یا نه».
صدر در این رابطه از اعدامهای دستهجمعی سال ۱۳۶۷ (۱۹۸۸) نام برد و از تجاوز به دختران باکره پیش از اعدام. این فعال جنبش زنان تاکید کرد که تحقیق در هر دو مورد، به ویژه در مورد تجاوز به زندانیان سیاسی دختر پیش از اعدام، کار آسانی نیست. فعال جنبش زنان گفت، شناسایی این گونه افراد بسیار مشکل است، زیرا حتی بسیاری از خانوادههایی که ماموران جمهوری اسلامی میخواستهاند به آنها، در ازاء تجاوز پیشازاعدام به دخترانشان ، شیرینی یا "مهریه" بدهند، حاضر نیستند که در ملا عام در این مورد سخن بگویند.
شادی صدر معتقد است، تا زمانی که اکثریت قربانیان نقض حقوق بشر در ایران به دلایل فرهنگی یا از ترس، سکوت میکنند، نمیتوان ثابت کرد که رفتار جمهوری اسلامی در برابر مخالفانش مصداق "جنایت علیه بشریت" بوده است.
پیام اخوان که از اعضای هیئت رئیسهی "مرکز اسناد حقوق بشر ایران" است نیز به مواردی از نقض حقوق بشر اشاره کرد که میتوان از آنها به عنوان "جنایت علیه بشریت" نام برد. استاد دانشگاه مک گیل کانادا در این رابطه به اعدامهای سال ۶۷ و شکنجه در زندانها اشاره نمود و گفت: «موضوع اصلی، آشکار کردن هویت اشخاص مسئول است. ما میتوانیم بگوییم که اشخاصی که مسئولیشتان از همه بالاتر است، افرادی نیستند که در زندان مسئول شکنجه و قتل هستند، بلکه آنهایی هستند که این سیاست را پیاده میکنند، و این را از دادگاههای یوگوسلاوی و روآندا و محاکماتی که در سطح بینالملل بوده، میدانیم».
مصادیق جنایت علیه بشریت
این اتهام نخستین بار در سال ۱۹۱۵ در اعتراضنامهی مشترک بریتانیا، روسیه و فرانسه علیه نسل کشی ارامنه توسط دولت عثمانی، به کار برده شد. در سال ۱۹۴۶ دادگاه نظامی بینالمللی در جریان رسیدگی به جنایتهای جنگی آلمان و ژاپن، اتهام "جنایت علیه بشریت" را مطرح کرد. از سال ۲۰۰۲ دیوان بینالمللی کیفری (دادگاه لاهه) مسئول رسیدگی به "جنایت علیه بشریت" است.
جنایت علیه بشریت زمانی مصداق مییابد که نقض حقوق بشر بهطور سیستماتیک و گسترده صورت گرفته باشد، به عنوان مثال: کشتار گروهی؛ شکنجه؛ هتک حرمت؛ فحشاء اجباری؛ به بردگی بردن؛ تبعید یا کوچاندن اجباری افراد؛ تجاوز یا هرگونه آزار جنسی به زندانیان سیاسی؛ آزار و ارعاب یک گروه به دلایل سیاسی، ملیتی، فرهنگی یا مذهبی؛ تبعیض نژادی.
از نمونههای بارز "جنایت علیه بشریت" میتوان به قتل عام مخالفان و منتقدان حکومت در کامبوج (در دههی ۱۹۷۰)، شکنجه و قتلهای سیاسی در آرژانتین (توسط حکومت نظامی در سالهای ۱۹۷۶ تا ۱۹۸۲)، جنایتهای جنگی در یوگوسلاوی (در دههی ۱۹۹۰)، کشتار نزدیک به ۵۰۰ هزار نفر در رواندا (۱۹۹۴) و نسلکشی در سودان نام برد.
تلاش برای یافتن "حقیقت"
در میز گرد برلین منیره برادران، از فعالان سیاسی سرشناس ایرانی که چند سال از عمرش را پیش و پس از انقلاب ۵۷ در زندان گذرانده است، از ضرورت "کمیسیون حقیقت" در ایران سخن گفت. به گفتهی وی، "کمیسیون حقیقت" میتواند برای اجرای عدالت و رسیدن به دموکراسی نقشی اساسی ایفا کند. وی تاکید کرد که یافتن "حقیقت" در آینده نباید برای انتقامجویی باشد بلکه باید «برای جلوگیری از تکرار گذشته» صورت گیرد.
امید نوری پور، نمایندهی ایرانیتبار حزب سبزها در مجلس فدرال آلمان (بوندس تاگ)، و روت یوتنر، کارشناس خاورمیانهی سازمان عفو بینالملل نیز نقض گستردهی حقوق بشر در ایران را محکوم کردند، اما به اتهام "جنایت علیه بشریت" نپرداختند. نوری پور از روابط خوب کشورهای گوناگون با جمهوری اسلامی ابراز ناخرسندی نمود و از مذاکره با دولت احمدی نژاد انتقاد کرد، «دولتی که نمایندهی ملتش نیست».
یکپارچگی در میزگرد برلین
از واکنش حاضران در سالن، به ویژه کفزدنهای پیاپی آنان برمیآمد که آنان نیز با شرکتکنندگان در میزگرد هم نظر هستند. بدین ترتیب جلسهی "شبکهی جوانان ایرانی در برلین" که برای بحث و تبادل نظر پیرامون مقولهی پیجیدهی "جنایت علیه بشریت" برگزار شده بود، به یک تظاهرات سیاسی مخالفان و منتقدان جمهوری اسلامی تبدیل شد که در آن ایرانیها از سنین و اقشار گوناگون، با جهانبینیهای ضد و نقیض شرکت داشتند.
این نشست ۳ ساعته بهطور زنده از اینترنت پخش شد. به گفتهی مسئول پخش زندهی اینترنتی، در هر ثانیه بهطور متوسط ۱۸۰ نفر از طریق اینترنت در این برنامهی شرکت کردهاند.
نکتهی جالب این بود که یک روز پیش از برگزاری میزگرد، سایت اینترنتی "شبکهی جوانان ایرانی در برلین" از کار افتاد. برگزارکنندگان این نشست، از پیش چنین اتفاقی را پیشبینی کرده و برای پخش زندهی جلسه، کانالهای گوناگونی را در نظر گرفته بودند.
این اقدام، و نیز شیوهی منظم برگزاری میزگرد نشان داد که برگزارکنندگان جوان آن از پختگی کامل برخوردارند و قادر هستند، با وجود هوای سرد وبارانی، بیش از ۴۰۰ ایرانی و دهها غیر ایرانی را به یک جلسهی سیاسی بکشانند.
فرهاد پایار
تحریریه: مصطفی ملکان
-----------------
(۱) در سال ۱۹۹۲ در "رستوران میکونوس" برلین ۳ تن از سران حزب دموکرات کردستان، همایون اردلان، صادق شرفکندی، فتاح عبدلی و نیز نوری دهکردی، از فعالان سیاسی مقیم برلین، به قتل رسیدند. دادگستری برلین پس از ۵ سال رسیدگی به "پرونده میکونوس" اعلام کرد که سران جمهوری اسلامی آمران این جنایت هستند و کاظم دارابی، عباس راحل، یوسف امین، و محمد عطریس آنرا اجرا کردهاند.