بینظیر بوتو • یک چهره نگاری
۱۳۸۶ دی ۶, پنجشنبهبینظیربوتو با بازگشت به کشورش از تبعید در دوبی در ماه اکتبر گذشته، شور و هیجانی در میان هوداران خود و فضای سیاسی کشور برانگیخت. این سیاستمدار ۵۴ ساله که از شخصیتی پرجذبه برخوردار بود، پس از هشت سال تبعید کوشید تا نیروهای اپوزیسیون مخالفت پرویز مشرف را حول یک برنامهی مشترک متحد سازد.
ولی بینظیربوتو برای برخی مظهر و پرچمدار دمکراسی در پاکستان بود و برای برخی دیگر نماد تکبر و اقتصاد خویشاوندی و گرایش به قدرت. با این حال خانم بوتو به این نظر منفی منتقدان خود وقعی ننهاد و از تبعیدگاه به پاکستان بازگشت. وی بارها مورد سوءقصد قرار گرفت و جان سالم به در برد. آخرین سوءقصد اسلامگرایان علیه وی در ۱۸ اکتبر بود که به بهای جان ۱۴۰ انسان بیگناه دیگر تمام شد.
تمامی اعضای خاندان این رهبر «حزب خلق پاکستان» از جرگهی سیاستمداران این کشور اسلامی بودهاند. با این پشتوانهی سیاسی بود که خانم بوتو بارها در طول حیات سیاسیاش ثابت کرد که نمیتوان وی را براحتی به تسلیم واداشت.
بینظیربوتو فرزند ذوالفقار علی خان بوتو بود که در دههی هفتاد میلادی سدهی پیشین در مقامهای ریاست جمهوری و نخستوزیر پاکستان خدمت کرد. در سال ۱۹۷۷، یعنی درست هنگامی که بینظیربوتو تحصیلات خود در دانشگاههای هاروارد و آکسفورد به پایان رسانده و به وطناش بازگشته بود، پدرش توسط ژنرال ضیاء الحق با یک کودتای نظامی سرنگون گشت و دو سال بعد به دار آویخته شد. دختر این سیاستمدار سکولار پاکستان بارها مورد حصر خانگی قرار گرفت و بارها به زندان افکنده شد. بینظیربوتو در سال ۱۹۸۴ به تبعیدگاه بریتانیا رفت و از لندن حزب خلق پاکستان را که پدرش بنیاد گذارده بود، بازسازی کرد.
بینظیرکه در این میان به سیاستمداری کاریزماتیک بدل شده بود، در سال ۱۹۸۶ به کشورش بازگشت. در پی پیروزی حزب خلق پاکستان در انتخابات سال ۱۹۸۸ او نخستین زنی بود که که در رأس دولت یک کشور اسلامی قرار گرفت. او پس از دو سال، بدلیل اتهاماتی در زمینهی فساد مالی از مقام خود برکنار شد، ولی در سال ۱۹۹۳ بار دیگر به مدت سه سال به قدرت بازگشت. بازهم در سال ۱۹۹۶ بودکه با ظن به فساد مالی از کار برکنار شد.
اندکی پیش از کودتای پرویز مشرف، خانم بوتو در سال ۱۹۹۹ به بریتانیا و دوبی رفت تا از مجازاتی که وی را تهدید میکرد در امان بماند. همسر وی علی آصف زرداری که در آن هنگام به خاطر فساد مالی در زندان بسر میبرد و سه فرزند وی نیز پس از چند سال به او پیوستند.
وی که مخالفانش او را شیفتهی قدرت میدانستند و هوادارانش وی را شیفتهوار میستودند، از تبعیدگاه به فعالیت سیاسی خود ادامه داد و از خارج از مرزها بر سرنوشت حزب و کشورش تأثیرگذار ماند.
بینظیر بونو در روز ۲۷ دسامبر سال ۲۰۰۷ پس از یک حملهی انتحاری به اجتماع انتخاباتی حزباش در شهر راولپندی به شدت زخمی شد و کمی بعد در بیمارستان جان باخت.
داود خدابخش