1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

"بیماری هلندی" در شرکت نیشکر هفت تپه

مهیندخت مصباح۱۳۸۶ شهریور ۷, چهارشنبه

دکتر علیرضا اقبالی: "کسی از نمایندگان سیاسی منطقه و مدیران نیشکر هفت‌تپه حاضر به پذیرش مسئولیت خود در بحران مالی ایجاد شده، نیست. همه مسئله را به پیمانکار کشت و صنعت یا حداکثر وزارت کشاورزی پاس می‌دهند."

https://p.dw.com/p/BZGf
مزرعه نیشکر در فصل برداشت
مزرعه نیشکر در فصل برداشتعکس: prt15

شرکت نیشکر هفت‌تپه، با بحران مالی و خطر ورشکستگی روبروست. کارگران این شرکت بیش از پانزده ماه است که با تعویق در پرداخت حقوق خود مواجه‌اند و در اعتراض به این وضعیت، ۱۱ مرتبه دست به اعتصاب زده‌اند. آنها اخیرا نامه‌ای به سازمان جهانی کار نوشته و خواستار حمایت جهانی از خواست‌های خود شده‌اند.

قیمت شکر ایران و جهان

شرکت نیشکر هفت‌تپه، در شهرستان شوش واقع است. این شرکت که ۴۸ سال قبل توسط آمریکاییان و ظرف دو سال ساخته شد، نخستین تولید کننده‌ی شکر از نیشکر در ایران محسوب می‌شود. مشکلات مالی و عدم سوددهی شرکت، در ماه‌های گذشته موجب شده که پرداخت حقوق کارگران با تاخیرهای سه چهارماهه انجام شود. نیشکر هفت‌تپه‌، این روزها از طریق فروش ماشین آلات کشاورزی، واگذارکردن زمین‌های نیشکر به بخش خصوصی برای کشت محصولی غیر از نیشکر و گرفتن وام های کوتاه مدت، توانسته تاحدودی هزینه‌های خود را تامین کند. نگرانی کارگران این است که زمزمه‌‌ی مرخص کردن ۲۰۰۰ کارگر مازاد، واقعیت داشته باشد. دکتر علیرضا اقبالی استاد اقتصاد که خود از خطه خوزستان می‌آید، اصلی ترین دلیل بحران مالی در نیشکر هفت‌تپه را هزینه بی‌‌‌‌سابقه تولید شکر از نیشکر در ایران و ناخوانی قیمت شکر ایران با قیمت جهانی می‌‌داند. گفته می‌شود، قیمت شکر هفت‌تپه ششصد تومان است، حال آن‌که در بازارجهانی شکر‌، زیر ۳۰۰ تومان قیمت دارد.

دکترعلیرضا اقبالی تاکید می‌کند که خوزستان از مناطق عمده‌ی سرمایه‌گذاری در کشور است. اما این بیشتر در بخش سنگین دولتی است که ارتباط پسین و پیشین با اقتصاد دیگر بخش‌های منطقه ندارد. به‌عبارت دیگر محصولات این کارخانه‌ها چندان در رونق استان موثر نیستند و برنامه‌ریزان و کارشناسان هم بومی نیستند. او می‌گوید: « پروژه نیشکر هفت‌تپه، از اول با حساسیت‌هایی در خوزستان شروع شد. برخلاف بسیاری صنایع بزرگ، مثل نفت و پتروشیمی که با رضایت مردم منطقه حتی در دوران انگلیسی‌ها همراه بود، کارنیشکر هفت‌تپه از آغاز با اختلاف شروع شد. برخی فعالان سیاسی، این پروژه را یک برنامه‌ی قوم زدایی می‌دانند. بخصوص دوستان عرب می‌گویند، کشت و صنعت، آمده زمین عرب‌ها را بگیرد و عامل استقرارشان را از بین ببرد. یک‌سری اختلاف‌ها مربوط به آب می‌شود. برخی معتقدند، پسآب‌های این صنعت وارد آب کارون شده و زمین‌های پایین دستی شهرهای خرمشهر و آبادان را آلوده و شور می‌کند. منتقدان می‌گویند، آب آشامیدنی و آب برای درخت‌های نخل، از بین می‌‌رود. از این گذشته، هنگامی که این صنعت وارد شد، بحران ساز هم شد، چون مدیرانش بومی نبودند. ده دوازده سال قبل خیلی روی این مانور داده می‌شد که این صنعت درخوزستان بیگانه است و مدیریت‌اش هم با منطقه بیگانه است.»

اعتصاب دوباره

دکتر علیرضا اقبالی، اعتصاب دوباره‌ای را که از پنجم شهریور در نیشکر هفت‌تپه آغاز شده‌، تایید می‌کند و می‌افزاید، کسی از نمایندگان سیاسی منطقه و مدیران نیشکر هفت‌تپه حاضر به پذیرش مسئولیت خود در بحران مالی ایجاد شده، نیست. همه مسئله را به پیمانکار کشت و صنعت یا حداکثر وزارت کشاورزی پاس می‌دهند. پرسش این‌جاست که در صورت ادامه‌ی انسداد مالی کنونی، بیشترین زیان متوجه چه کسانی خواهد شد؟ علیرضا اقبالی می‌گوید: «بیشتر کارگران، غیرماهر هستند که برایشان مشکل پیش خواهد آمد. کارگرانی که تخصص دارند، وارد بخش‌های دیگر می‌شوند. اصولا نوع اشتغال در خوزستان طوری است که از صنایع سرمایه‌بر صحبت می‌شود. حجم قابل ملاحظه‌ای از این صنایع را سرمایه در برگرفته تا کار! کاری هم که می‌خواهند، تخصصی است. درشروع کار، چون در این صنایع، عملیات استقرار سیستم صورت می‌‌گیرد، اشتغال‌زایی می‌شود. اما بعد که کار روی غلطک افتاد، دیگر به این کارگران نیازی نیست. این‌ها بیکار می‌شوند.»

دکتر اقبالی نتیجه می‌گیرد که اصولا به راه افتادن چنین واحدهای تولیدی در خوزستان یا هر کجای دیگر ایران، مبنای کارشناسی و اقتصادی نداشته‌اند. دلیل دیگر، به نظر علیرضا اقبالی این است که سیستم، همواره دولتی بوده و کارآیی این سیستم نیز به دلیل استفاده از نیرو و مدیریت ضعیف غیرمتخصص، بسیار پایین بوده است. دکتر اقبالی دلیل اشتهای دولت برای انجام پروژه‌های اقتصادی و ناکارآمدی بعدی را چنین توضیح می‌‌دهد: «در ایران همیشه این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌طور بوده که تا درآمد نفت زیاد شده و بودجه دولت اضافه می‌شود، ولعی برای افتتاح پروژ‌ه‌‌های جدید یا تغییر پروژه‌های قدیمی به وجود می‌آید. در حقیقت یک قطار کلنگ زنی راه می‌افتد. اما وقتی قیمت نفت دچار مشکل می‌شود، این پروژه‌ها ناتمام می‌مانند. ما دچارمشکلی هستیم که در ادبیات اقتصادی دنیا به بیماری هلندی معروف است. پروژه‌ی نیشکر هم عوارض چنین بیماری‌ای است.»