بیاعتنایی به محیط زیست، پاشنه آشیل صنایع خودروسازی آلمان
۱۳۹۶ آبان ۱۸, پنجشنبهکمیسیون اتحادیه اروپا قوانین جدید مربوط به میزان کاهش تولید دیاکسید کربن توسط خودروهای بنزینی و دیزلی را روز چهارشنبه (۸ نوامبر) تعیین کرد: ۳۰ درصد کاهش تا پایان سال ۲۰۳۰ . در عین حال سهم تعیین شده برای خودروهای برقی به عنوان جایزهای برای صنایع اتوموبیلسازی در نظر گرفته شده است که به آنها اجازه ادامه تولید خودروهای بزرگ با میزان آلودگی بسیار بالای هوا را میدهد. اعلام قوانین جدید با انتقاد شدید طرفداران محیط زیست و استقبال صنایع خودروسازی آلمان روبرو شد. بویژه که این قوانین همزمان با کنفرانس تغییرات اقلیمی در شهر بن منتشر شدهاند و میتوانند بر نتایج این کنفرانس تاثیر بگذارند.
از این گذشته مذاکرات میان چهار حزبی که میخواهند در دولت ائتلافی آینده آلمان شرکت داشته باشند، همچنان در جریان است و قوانین تصویب شده میتوانند موضع حزب سبزها در طرفداری از مقررات سختگیرانهتر برای محیط زیست را تحت تاثیر قرار دهند.
به کانال دویچه وله فارسی در تلگرام بپیوندید
صنایع خودروسازی آلمان موتور رشد اقتصادی این کشور است و از حمایت بخش بزرگی از سیاستمدارن و دولت آنگلا مرکل برخوردار است. با نزدیک شدن زمان تصمیمگیری برای تعیین سهم معینی از خودروهای برقی و همچنین تعیین میزان کاهش تولید گازهای سمی، از جمله دیاکسید کربن توسط خودروهای دیزلی و بنزینی، ماتیاس ویسمن، رئيس انجمن صنایع خودروسازی آلمان که چهره لابی قدرتمند این صنایع به شمار میرود، شخصا به بروکسل رفت تا با مقامات کمیسیون اتحادیه اروپا رایزنی کند.
کارشناسان میگویند این رایزنیها، علاوه بر نامهای که زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان به ژان کلود یونکر، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا نوشت و از او خواست که ملاحظه صنایع خودروسازی آلمان را بکند، تاثیر بسزایی در تصمیمات این کمیسیون داشته است. آنها در عین حال هشدار میدهند که چتر حمایتی که بر سر صنایع خودروسازی آلمان گسترده شده است، میتواند در بازار جهانی این کشور را در رقابت با سایرین، از جمله چین به شدت ناتوان سازد.
گفتوگوی اختصاصی دویچهوله فارسی با کریستف بالز، کارشناس محیط زیست و مدیر سیاسی انجمن زیست محیطی "جرمن واچ" (Germanwatch). کریستف بالز از سال ۱۹۹۵ در تمامی کنفرانسهای اقلیمی حضور داشته است.
آقای بالز شما تصمیم دیروز کمیسیون اتحادیه اروپا را چگونه ارزیابی میکنید؛ این که میزان کاهش تولید دیاکسید کربن را از ۳۵ درصد به ۳۰ درصد رساند و سهم تولید خودروهای برقی را به جایزهای برای تولید خودروهایی تبدیل کرد که به شدت محیط زیست را آلوده میکنند، مثل ونهای دیزلی. آیا این شوخی با سیاست زیست محیطی نیست؟
درک این که کمیسیون اتحادیه اروپا حاضر نشد چارچوب روشنی در این زمینه تعیین کند، واقعا دشوار است. چارچوبی که این صنایع بدانند در چه مسیری باید سرمایهگذاری کنند که بتوانند به اهداف زیستمحیطی هم برسند. بسته قوانینی که الان ارائه شده، نه به محیط زیست کمک میکند و نه به صنایع آلمان و این خیلی حیف است که از چنین روشی برای تشویق سرمایهداران به تولید خودروهای برقی استفاده شده است.
آن چه مرا به شدت عصبانی میکند این است که آلمانیها نقش بسیار مهمی در این زمینه بازی کردند تا اهداف اولیه کمیسیون را عقب برانند. باید در نظر بگیرید که آلمان در اهدافی که برای محیط زیست تا سال ۲۰۳۰ تعیین کرده بین ۴۰ تا ۴۲ درصد کاهش تولید گاز دیاکسید کربن در برنامهاش گذاشته است. آن وقت صنایع خودروسازی آلمان در بروکسل لابی میکنند تا این درصد را کاهش دهند.
چرا مجازاتی برای کشورهایی در نظر گرفته نشده که به قوانین جدید پایبند نیستند؟ آیا این خود باعث نمیشود که این قوانین، حالا با هر انتقادی که به آنها دارید، بیاثر شوند؟
نه، بیاثر نمیشوند. چون اگرچه مجازاتی برای کشورها در نظر گرفته نشده، ولی مجازاتهای سختی برای شرکتهایی که این اهداف را نادیده بگیرند، در نظر گرفته شده است.
تاثیر این قوانین بر کنفرانس تغییرات اقلیمی که الان در بن در جریان است چه خواهد بود؟ آیا تاثیری دارند؟
اعلام این قوانین اولین پیامش این است که سرمایهگذاری روی اتوموبیلهای برقی ادامه پیدا خواهد کرد، اما صنایع خودروسازی را به این تشویق نمیکند که با سرعتی که لازم است به این سمت حرکت کنند. ولی من فکر میکنم که این بخش هم به اجبار تصحیح خواهد شد چون واقعیتها از این قوانین سبقت خواهند گرفت. با این همه مایه تاسف است که سیاست به جای آن که به این صنایع در پیشتازی کمک کند، دنبالهروی آنها شد.
زمانی بود که برای ما که از بیرون به آلمان نگاه میکردیم، این کشور از پیشروان انرژیهای پاک به حساب میآمد. اما حالا، حداقل اگر بخواهیم در حوزه صنعت خودروسازی به آلمان نگاه کنیم، این کشور از خیلی کشورهای دیگر عقب افتاده است؛ حتی یک سری ازکشورهای اروپایی مثلا فرانسه، هلند، اتریش و در مجموع ۹ کشور اتحادیه اروپا خواستار کاهش تولید دیاکسید کربن تا ۴۰ درصد تا سال ۲۰۳۰شدهاند. چرا آلمان سعی نمیکند در این زمینه با آنها رقابت کند و چرا این کشورها از قدرت لازم برای رسیدن به اهدافشان برخوردار نیستند؟
آلمان دو نقطه ضعف مهم در مسئله محیط زیست دارد؛ یکی تکیه بر سوخت زغال سنگ و دیگری تکیه اقتصاد آن بر صنایع خودروسازی. صنایع خودروسازی مهمترین بخش صنعت و صادرات و بازار کار آلمان را تشکیل میدهد. به همین دلیل هم سیاست آلمان به شدت تحت تاثیر لابی صنایع خودروسازی است و چیزی که بسیار حیف است این است که صنایع خودروسازی آلمان تا آنجا در برابر این تحول ایستادگی کنند که عملا با این سیاست به خواب روند و از روند تحولاتی که در دنیا دارد رخ میدهد عقب بمانند.
آلمان باید خیلی قبل از این چارچوبی برای پیشرفت در زمینه خودروهای برقی ایجاد میکرد. حالا میبینیم که در سایر نقاط جهان مثلا در چین با انگیزه بسیار قویتری در این مسیر حرکت میشود. چین حتی حرکت خود در این مسیر را یک سال به خاطر صنایع خودروسازی آلمان به تاخیر انداخت تا این صنایع بتوانند با تلاشهای این کشور همپا شوند و اگر حالا شرکتهای خودروسازی آلمان به حرکت لاکپشتی خود ادامه دهند و لزومی برای تغییر نبینند، در عمل صدمه شدیدی خواهند خورد.
قبل از این که اتحادیه اروپا تصمیم بگیرد، آقای گابریل وزیر خارجه آلمان به ژان کلود یونکر نامهای نوشت با این مضمون که صنایع اتوموبیلسازی ما نقشی کلیدی برای ما دارند و در سراسر دنیا ضمانتی برای بازار کار و رشد اقتصادی به شمار میروند. از آن طرف خانم هندریکس، وزیر محیط زیست روی اجتناب ناپذیری حرکت به سمت اهداف زیست محیطی آلمان پافشاری میکند، خوب بالاخره سیاست و اقتصاد آلمان با این تضاد چگونه باید برخورد کند؟
به نکته مهمی اشاره کردید. این کاملا درست است که صنایع خودروسازی برای آلمان نقش کلیدی دارند و مهمترین هستند. اما اگر ما نتوانیم به این سمت حرکت کنیم که اتوموبیلهایی تولید کنیم که میزان تعیین شده برای کاهش دیاکسید کربن را نگه دارند، و همینطور سهم تعیین شده برای اتوموبیلهای برقی را تولید نکنیم، آنگاه در آینده این صنعت جایی نخواهیم داشت. چیزی که ما طرفداران محیط زیست را به خشم میآورد این است که صنعت انرژی ما هم درست مانند صنایع خودروسازیمان عقب مانده است و سیاست دولت هم برای مدتی بسیار طولانی حمایت از آنها و نادیده گرفتن ضرورت تغییر در این زمینه بوده است. این وضع تا آنجا پیش میرود که این صنایع با مشکلات عظیمی روبرو میشوند، همچنانکه همین الان دو شرکت بزرگ تولید انرژی یعنی EON و NRW با مشکلات زیادی روبرو هستند.
اگر سیاست بار دیگر از این قطار جا بماند و نتواند چارچوبهای لازم را تعیین کند (چرا که بخشهایی از صنعت آلمان فشار زیادی برای این پیشرفتن در این مسیر وارد میکنند)، آن گاه نه فقط از اهدافی که برای حفظ محیط زیست در مقابل خود گذاشتهایم عقب میمانیم، بلکه فرصتی طلایی را برای نقشآفرینی دراین بازار نیز از دست میدهیم. این اصلا برای من قابل درک نیست، بخصوص که هم خانم مرکل و هم آقای گابریل زمانی وزیر محیط زیست آلمان بودند و دقیقا میدانند که چه کارتهایی را داریم از دست میدهیم.
خوب نگاهی هم به اتوموبیلهای برقی بیندازیم. هزینه تولید این خودروها برای محیط زیست در حال حاضر کمتر از اتوموبیلهای بنزینی نیست. منتقدان میگویند اگر این هزینه را در مجموع در نظر بگیریم، یعنی انرژی که برای تولید آنها صرف میشود و همینطور بازیافت زبالههای آنها، آن وقت با بیلان چندان مثبتی سر وکار نخواهیم داشت. خودروهای برقی واقعا چقدر به محیط زیست کمک میکنند؟
خوب مادام که برق لازم برای این اتوموبیلها با سوخت فسیلی تولید شود، طبیعی است که نسبت به اتوموبیلهای بنزینی یا دیزلی هیچ مزیتی ندارند. اما اگر با انرژیهای تجدیدپذیر سوخت آنها تامین شود، بیلان بسیار بهتری خواهیم داشت. البته این درست است که ما باید درمجموع هزینه زیست محیطی تولید یک اتوموبیل برقی را در نظر بگیریم. ولی این کار را باید در مورد سوختهای فسیلی هم انجام دهیم و در عین حال باید به بیلان مصرف مواد خام هم دقت کنیم. در تولید باتریهای لازم برای اتوموبیلهای برقی در حال حاضر پیشرفت بسیار زیادی حاصل شده است. یکی از چارچوبهای ما باید این باشد که بیلان کل منابع موجود سوختیمان را بهبود بخشیم. این مسئله هم شامل عبور از منابع انرژی فسیلی میشود، که سمیترین گازها را تولید میکنند و هم شامل چگونگی بازیافت زباله باتریهای خودروهای برقی و این یکی از حوزههایی است که آلمان میتواند در آن پیشتاز باشد.
خوب اگر این طور است چرا صنایع خودروسازی آلمان در مقابل روند برقی شدن اینقدر مقاومت میکنند؟
بخشی از این صنعت اتفاقا به شدت موافق این تغییر است و میخواهد سهم معینی برای آن در نظر گرفته شود. اما علت اصلی مخالفت با این روند این است که بخش اصلی صادرات خودروسازی آلمان در دنیا روی موتورهای دیزلی و به دنبال آن بنزینی سوار شده است. به خاطر همین موتورهاست که اتوموبیلهای مارک آلمان در همه دنیا خریدار دارد و صنایع آلمان میترسند که با جایگزین کردن موتورهای برقی، بازار خود را از دست بدهند. به همین خاطر هم هست که تلاش میکنند تا جایی که میشود این حرکت را به عقب بیندازند. اما فراموش میکنند که دنیا دارد به این سمت میرود و اگر این حرکت را مدتی طولانی به عقب بیندازند، ، بازار صادرات خود را به کلی از دست میدهند.