بوش در جستجوی اعتبار از دست رفته در خاورمیانه • مصاحبه
۱۳۸۶ دی ۱۹, چهارشنبهاودو اشتاینباخ (Udo Steinbach) استاد در "مرکز مطالعات خاورمیانه و نزدیک" (CNMS) در دانشگاه ماربورگ است.
دویچه وله: اهمیت سفر پرزیدندنت بوش به اسرائیل چیست؟ آیا این سفر سمبلیک است یا اینکه میتواند دستاوردی داشته باشد؟
اودو اشتاینباخ: حداقل آن است که پرزیدنت میخواهد نشان دهد که در فکر یافتن راه حل برای مهمترین مشکل خاورمیانه است. ما مدتهاست که منتظر بودیم که او در این رابطه کاری انجام دهد. و بعد آناپولیس پیش آمد که یک نیمه موفقیتی بود و اکنون رئیس جمهور امریکا میخواهد که به یک موفقیت دست یابد، اما چشم انداز دست یابی به آن چندان مناسب نیست. او مدتها صبر کرد و در این مدت در این منطقه حوادث زیادی اتفاق افتاده است، آنچنان که در یک چشم انداز زمانی محدود امکان غلبه بر بحران در منطقه وجود ندارد.
در آناپولیس بسیاری از کشورهای عربی از سیاست شهرکسازی در اسرائیل برای اسکان مهاجران یهودی خشمگین بودند. آیا اسرائیل تغییری در این سیاست خواهد داد؟
نشانههای متناقضی در اورشلیم دیده میشود. تاکنون شهرک سازی متوقف نشده اما نخست وزیر اسرائیل اعلام کرده است که برخی پستهای بازرسی برچیده شده و شهرک جدید ساخته نخواهد شد ولی در عین حال گفت که شهرکهای موجود مانند ”معل ادومین“ در نزدیکی اورشلیم همچنان گسترش خواهد یافت. یک چیز روشن است چنانچه رئیس جمهور امریکا موفق نشود اسرائیل را منصرف سازد، ما باید اصولا این سفر را هیچ بدانیم و به معنای آن است که تاثیر امریکا بر اسرائیل معادل صفر است.
بوش از عربستان سعودی، کویت و بحرین و امارات عربی دیدن میکند تا اتحاد عربی علیه هژمونی ایران در منطقه شکل دهد. شما موقعیت را چگونه ارزیابی میکنید.
این طرح را از مدتها قبل میشناسیم. این طرح میخواهد ائتلافی بین کشورهای معتدل عربی، همان کشورهایی که در آناپولیس شرکت کردند و اکنون بوش از آنها دیدن میکند، از سویی و اسرائیل از سوی دیگر شکل دهد. ولی بلاواسطه پس از برگشت سیاستمداران عربی از آناپولیس ما شاهد رویدادهایی عجیب بودیم که حامل پیام بودند از جمله اینکه احمدی نژاد از سوی کشورهای همکاریهای خلیج به نشست سالانه دعوت شد. این به آن معناست که کشورهای عربی به امریکا اعتماد نمیکنند و باور ندارند که سیاست بوش واقعا راه به هدف میبرد و آنها به راه خودشان میروند و این راه خودشان آنها را بیشتر به سوی ایران میبرد تا به سمت سیاست امریکا که ایزوله ساختن ایران است.
اعتبار بوش در مصر مهمترین کشور عربی پایین آمده است. آیا نزدیکی بین تهران و قاهره پدید آمده است؟ و این نزدیکی چه مسائلی را پیش می آورد؟
این تحولی است که از مدتها پیش دیده میشد. ایران و مصر به هم نزدیک میشوند. در مقابل این نزدیکی همیشه موانعی وجود داشت و در آینده نزدیک هم موفقیتی نخواهد داشت.
اما من یکبار دیگر میگویم نقشه امریکا در مورد اینکه کشورهای عربی از خلیج تا مصر را علیه ایران متحد کند و در این رابطه کار را به اتحاد با اسرائیل هم بکشاند بکشاند شانس تحقق ندارد، بویژه با توجه به اینکه رابطه بین واشنگتن و قاهره در دو سه سال اخیر تیره شده است.
گفته میشود که احتمالا بوش از عراق و لبنان بطور غیر منتظره دیدار خواهد کرد. چشمانداز عراق پس از دوره بوش چه خواهد بود؟
هنگامی که در بهار سال گذشته امریکا نیروهای خود را در عراق افزایش داد، مطمئن بود که در جهت درستی حرکت کرده است. در عمل خشونت کمتر شده است و رئیس جمهور امریکا الان تلاش میکند از آن به نحوی برای پایان کشاکشها در عراق استفاده کند. با آمدن رهبران جدید، ما مطمئن نیستیم چه پیش میآید. کاندیداها بخصوص کلینتون و اوباما مسائل متفاوتی را مطرح کردند. ولی یک چیز روشن است مسئله عراق در ۲۴ ماه یا ۳۶ ماه و حتی یک دوره ریاست جمهوری قابل حل نیست.
آنچه مربوط به لبنان است در اینجا دیدار رئیس جمهور امریکا میتواند یک دستاوردی داشته باشد. دستاوردی برای مشکل بزرگی که اکنون لبنان با آن روبروست یعنی انتخاب رئیس جمهور لبنان. وزن رئیس جمهور امریکا میتواند سرانجام به آن منجر شود که خلاء ریاست جمهوری در این کشور حل شود.
۸ سال ریاست جمهوری بوش چه میراثی در جهان عرب به جای گذارده است؟
یک هرج و مرج گسترده. نقش رهبری امریکا، نقشی که امریکا به عنوان قدرتی برای برقراری نظم که نزدیک به دهها سال در خاورمیانه و نزدیک داشته از دست داده است. بخصوص بین کشورهای دوست امریکا. اعتماد به این کشور از بین رفته است و این مسئله که اکنون عربها به ایران نزدیک میشوند، به جای آنکه به امریکا به عنوان یک محافظ اعتماد کنند، نشان از آن دارد که که نقش امریکا به عنوان حافظ امنیت و به عنوان قدرت برتر بشدت تضعیف شده است و از آن سو خطر ایجاد هرج و مرجی که از ایران آغاز شود و یا منشاء آن در نزاع فلسطین یا لبنان باشد، تشدید شده است.
اروپا در این رابطه چه میتواند بکند؟
اروپاییها در سالهای اخیر فرصتهای خود را از دست دادهاند. ما از مدتها پیش شاهد آن بدویم که خلائی در خاورمیانه بوجود آمده که دولت فعلی امریکا به جای گذارده است. از اروپا در واقع خواسته شده بود، بخصوص انتظار عربها این بود، که این خلاء را پر کند ولی یک سیاست واحد اروپایی تدوین نشد و ما باید شک داشته باشیم که اروپاییها بین اسرائیل و فلسطین آنچه را بدست بیاورند که امریکا در ۸ سال گذشته موفق نشد بدان دست یابد.
مصاحبهگر: اوا اوزی (Eva Usi) / ش