به یادماندگان و فراموش شدگان جایزهی صلح نوبل
۱۳۸۸ مهر ۱۶, پنجشنبهروزجمعه ( ۱۷ مهر) در اسلو برندهی جایزهی نوبل صلح اعلام میشود . برنده هر که باشد، در زمرهی افرادی قرار میگیرد که بعضا با بردن این جایزه بحثهای زیادی برانگیختهاند. برخی شاید کمی بعد از یادها رفتهاند و برخیدیگر در خارج از کشورشان به شهرت رسیدهاند، در حالی که در داخل کشورشان نامی از آنها به یاد نمانده است.
یاسر عرفات
زمانیکه یاسر عرفات و اسحاق رابین هر دو در سال ۱۹۹۴ برندهی این جایزه شدند، نقدهای زیادی از سوی جامعهی یهودیان در دنیا بوجود آمد. به خصوص که بردن جایزهی صلح برای تلاش در رفع مشکلات خاورمیانه، از سوی کسی که همواره با خود چفیه و خشاب اسلحه (نشانهی مبارزهی فلسطینیان) داشت، برای عدهی بیشماری بحث برانگیز بود.
بعدها زمانی که مذاکرات بر سر تشکیل کشور مستقل فلسطینی در کمپ دیوید به نتیجه نرسید، بیل کلینتون رئیس جمهوری وقت آمریکا، عرفات را مسئول این امر دانست. یاسر عرفات در زمان حیاتش همواره شخصیتی بحث برانگیز بود. بر اساس آمار صندوق جهانی پول، در زمان ریاست عرفات میلیونها دلار از کمکهای مالی ارسالی به فلسطین به دلیل فساد مالی ناپدید یا خرج گروههای تروریستی شد. ولی عرفات در سالهای پایانی عمرش همواره از گروههای تروریستی فاصله میگرفت. همان طور که در مصاحبهای که در سال ۱۹۹۷ با او انجام شد میگوید:
« ما با تروریسم مخالفیم و جامعهی جهانی را در راه تلاشش در زمینهی صلح خاورمیانه یاری میدهیم.»
هنری کیسینجر
هنری کیسینجر (Henry Kissinger) مانند عرفات شخصیت بحث برانگیزی نبود. اما بردن جایزهی صلح نوبل او هم بحثهای زیادی به دنبال داشت. مشاور امنیتی رئیس جمهور نیکسون در سال ۱۹۷۳ برای تلاشهایش در اتمام جنگ ویتنام برندهی این جایزه شد. با آنکه جنگ ویتنام در زمان ریاست جمهوری نیکسون یک بار از کنترل خارج شده بود.
به همراه کیسینجر آقای له دوک تو (Le Duc Tho) از ویتنام هم برندهی این جایزه شده بود. اما وی این جایزه را نپذیرفت و دلیل آن را هم برقرار نبودن صلح و آرامش کامل در کشورش اعلام کرد. در واقع هم صلح کامل در ویتنام دو سال بعد یعنی در سال ۱۹۷۵ برقرار شد.
اما کیسینجر به عنوان دیپلمات و کارشناس امور امنیتی تا سالیان متوالی، شخصیت حائز اهمیتی باقیماند. هر چند که وفاداریش به نیکسون بخاطر نقش نیکسون در ماجرای واترگیت، به عنوان نقطهی ضعفی محسوب میشد. با این وجود اوهمواره در بارهی نیکسون میگفت:
« نیکسون از سیاست خارجه بیشتر و بهتر از تمامی روسای جمهور آمریکا که بعد از زمان جنگهای داخلی بر سر کار آمدند، سر در میآورد.»
وانگاری ماتهای
وانگاری ماتهای ( Wangari Maathai) به عنوان اولین زن سیاهپوست آفریقایی جایزه صلح نوبل را در سال ۲۰۰۴ دریافت کرد. اوبرای خدماتش در راه حفظ جنگلهای نزدیک نایروبی (پایتخت کنیا) و همچنین مبارزه با فساد مالی دولتمردان آن کشور، برندهی این جایزه اعلام شد. او در این باره اذعان دارد:
«اگر فساد مالی برای آیندهی کشور ما و وجههی بین المللی آن ضرر دارد، پس چرا تلاشی برای پایان بخشیدن به آن انجام نمیدهیم؟ برای رسیدن به این مقصود، هیچ پولی لازم نیست. حتی به دانش خاصی هم نیازی نیست. فقط اتحادی همگانی احتیاج داریم.»
جایزهی صلح نوبل برای این خانم در دنیا محبوبیت زیادی به ارمغان آورد. اما وی در کشور خود کنیا شخصیت معروفی نشد و حتی نتوانست در دسامبر سال ۲۰۰۷ در انتخابات ریاست جمهوری میزان رای مناسبی به دست بیاورد. او با گفتن این حرف هم که ایدز در آزمایشگاههای غربی تولید و به سیاهپوستان برای انجام آزمایش تزریق شده، انتقادهای زیادی از طرف جامعه جهانی برانگیخت.
با مرور تمام این جریانات و مقایسهی آنها با سالهای اخیر پی میبریم، که اخیرا سرو صداها در مورد برندگان جایزهی صلح نوبل کمتر شده اما هنوز هم مشکلاتی پیش میآید. برای مثال جودی ویلیامز ( Jody Williams) که با کمپین ممنوعیت مینگذاری در سال ۱۹۹۷ برندهی این جایزه شد، یک بار از جایزهاش به عنوان "بار و مسئولیتی سنگین" هم یاد کرده.
دو سال بعد با تلاش کمپین این خانم آمریکایی کار تا جایی پیش رفت که در اتاوا کنوانسیون ممنوعیت مینگذاری امضا شد. اما کشور این خانم آمریکا، به همراه روسیه و چین تا این لحظه این کنوانسیون را امضا نکردهاند. برندهی سال پیش این جایزه، آقای مارتی آهتیساری (Martti Ahtisaari) دیپلمات فنلاندی نیز در همین رابطه در مصاحبهای با صدای آلمان میگوید:
«این روزها با پدید آمدن هر مشکلی در دنیا، از برندگان صلح نوبل درخواست میشود که برای رفع یا آگاهیرساندن از این مشکل، امضای خود را به پای آن بگذارند.»
SKF/BM