بنیصدر: استعفانامه موسوی احتمالا از دفتر خمینی لو رفته است
۱۳۸۹ مرداد ۷, پنجشنبهدویچه وله: آقای بنیصدر این سند چطور به دست شما رسید؟
ابوالحسن بنیصدر: اولاً این سند در سال شصت و هفت در ایران منتشر نشد، در خارج از ایران منتشر شد. این که چگونه به دست ما رسید، آن زمان هم بر ما معلوم نبود. ما حدس زدیم که این سند را دفتر آقای خمینی لو داده است. به علت اینکه این شش دلیل را گردن متصدیانی که طرف صحبت آقای موسوی هستند در این نامه بیندازد. حالا یا در آنجا کسی بوده که با ما روی موافق داشته و این نامه را به خارج از کشور و به دست ما رسانده، یا احمد خمینی مصلحت دیده که از طریق انتشار این نامه در خارج از کشور تسویهحسابی با این آقایان بکند و این آقایان را سر جایشان بنشاند.
دویچه وله: تحلیل شما از استعفانامه آقای موسوی از مقام نخستوزیری چیست؟
آقای موسوی در آن زمان به آن شرایط اعتراض کرده است. به پیامدهایی که این شیوه اداره کشور داشته است اعتراض کرده است. شما یک هیات وزیران و نخستوزیر را تصور کنید که مشغول تدارک نیازهای جنگ هستند و از اینکه جنگ چگونه جریان دارد اطلاعی ندارند. در واقع این نامه بسیار بسیار گویاست. نه تنها گویای وضعیت آن روز ایران است، بلکه گویای وضعیت امروز ایران است. همین الان هم وضعیت همین طور است، همین الان هم کارهایی انجام میشود که آقای رئیس جمهور اطلاع ندارد. کارهایی رئیسجمهور انجام میدهد که وزرا از آن اطلاع ندارند. کارهایی هست که آقای رئیس مجلس انجام میدهد و این یکی خبر ندارد. آن یکی کاری میکند و این یکی از آن خبر ندارد. این حالت هرج و مرج در رژیم ایران یک حالت عمومی است. مثلا آقای محسن رضایی، فرمانده سپاه پاسداران در زمان جنگ، صورتحساب میفرستاده برای حکومت که این مقدار پول بدهید چون ما این قدر اسلحه خریدهایم. حکومت هم حق نداشته رسیدگی کند ببیند اصلا اسلحهای خریده یا نخریده است. به این ترتیب بود که صد میلیارد دلار گم شد. آقای مهندس سحابی در آن زمان محاسبه کرده بودند، در دوران هشت سالهی جنگ صد میلیارد گم شده است. بعدا در مجلس به صحبت او رسیدگی کردند و گفتند صد و پنج میلیارد گم شده است. گمشده یعنی چه؟ یعنی هزینههایی بوده که انجام میگرفته اما حکومت از آنها اطلاع نداشته است.دویچه وله: درباره دلایلی که میرحسین موسوی در این استعفانامه مطرح کرده چه فکر میکنید؟
اگر به دلایل استعفای میرحسین موسوی در این استعفانامه نگاه کنید، میبینید که یکیاش، رابطه با آمریکا از پنج کانال مختلف است. ارتباط با آمریکایی که گویا شیطان بزرگ است، آن هم نه از یک مجرا بلکه از پنج مجرا. بنابراین رژیمی که سی سال است آمریکا را در سیاست داخلی و خارجی شیطان بزرگ میداند، از پنج مجرا با همین شیطان بزرگ ارتباط وجود دارد و آقای نخستوزیر در جریان ماجرا نیست. دلیل دوم ترور است. این که ترور، امری دولتی شده بود. نه از جنس تروری که گروههای خودسر انجام میدهند. بنا بر این نامه، در دولت، ترور سازمان یافته وجود داشته، منتهی دولتی که نخستوزیر آن از این اتفاقات خبر ندارد. نخستوزیر و وزیران از مهمترین مسائل همچون جنگ، سیاست خارجی، تروریسم، حتی بودجه و سیاست بانکی بیاطلاع بودهاند. مثلاً در این نامه آمده است، رئیس مجلس با نخستوزیر ژاپن نامهنگاری و روابط دیپلماتیک برقرار میکرده در حالی که حکومت از آن خبر نداشته است. هیات مکفارلین به ایران آمده، نخست وزیر از آن خبر ندارد.
دویچه وله: فکر میکنید دلایل این هرج و مرج چیست؟
یک مقامی صاحب اختیارات مطلقه است در حالی که این اختیارات مطلقه را هر عضو این رژیم هم میتواند بهکار ببرد و بهکار هم میبرد و هرج و مرج بهوجود میآید. یکی از بزرگترین دلایل نادرستی ولایت مطلقه فقیه همین است. اینکه اختیاری مطلق است که خود آقای فقیه نمیتواند آن را بهکار ببرد، برای این که امکانش را ندارد و در این دولتی که الان حدود پنج میلیون کارمند دارد، هرکدام از اینها میتوانند این اختیارات ولایت مطلقه را بهکار ببرند. این حالت هرج و مرج، ویژگی همهاستبدادها است اما نه به این شدت. در زمان شاه هم کارهای بسیاری بود که شاه انجام میداد، وزیر خارجه اطلاع نداشت. یا افراد زیردست او انجام میدادند، خود شاه اطلاع پیدا نمیکرد. این مسائل پیش میآید. خاصیت استبداد همین است اما این اندازه از هرج و مرج خیلی خیلی کمیاب است و این از ماهیت ولایت مطلقه فقیه ناشی میشود.
مصاحبهگر: حسین کرمانی
تحریریه: بهمن مهرداد