«بعد از روسیه، نوبت چین است» • مصاحبه
۱۳۸۸ مهر ۱۵, چهارشنبهایران و برنامهی هستهای این کشور، همواره از موضوعاتی بوده است که پارلمان اروپا در بروکسل به آن پرداخته است. این نهاد اروپایی در سال ۲۰۰۴ کمیتهای برای تنظیم و همآهنگکردن سیاست کشورهای عضو خود در رابطه با ایران با عنوان "کمیتهی ایران در پارلمان اروپا" تشکیل داده است. چندی پیش باربارا لوخبیلر(Barbara Lochbihler) از حزب سبزهای آلمان به ریاست این کمیته برگزیده شد. دویچه وله برای آشنایی بیشتر با این نهاد و مواضعش در برابر ایران با باربارا لوخبیلر گفتوگو کرده است:
دویچهوله: شما هفتهی پیش به ریاست "کمیتهی ایران در پارلمان اروپا" انتخاب شدید. این کمیته اصولاً چه وظایفی دارد؟
باربارا لوخبیلر:
این کمیتهی اروپایی از سال ۲۰۰۴ تشکیل شده و هدفش برقراری ارتباط مستقیم بین نمایندگان پارلمان اروپا و نمایندگان مجلس ایران است. در این چارچوب طبیعتاً مسائل گوناگونی وجود دارند که دربارهی آنها بحث میشود. آنچه که در این میان اهمیت ویژه دارد، سیر جریانات سیاسی در ایران است و این که مثلاً اتحادیهی اروپا میتواند چه امکاناتی برای پیاده کردن برخی از برنامههای خاص در اختیار ایران بگذارد. همچنین مسئلهی حساس وضعیت حقوق بشر در ایران هم موضوع بحثهای ماست. در حال حاضر، از همه مهمتر مسئلهی حاد برنامهی هستهای ایران است.در نتیجه تغییر اساسیای در سیاست این کمیته، پس از انتخاب شما، به وجود نمیآید؟
مسائلی که ما در کمیته مورد بحث قرار میدهیم، با روند دگرگونیهای سیاسی در ایران در رابطهاند. این امر در گذشته هم به همین منوال دنبال شده و اکنون نیز مورد نظر قرار میگیرد، یعنی از نظر محتوایی یک پیوستگی منطقی در این کمیته وجود دارد و از نظر موضوعی رویدادهای ایران هستند که تعیینکنندهاند.
بهنظر میرسد که ایران در حال حاضر مخالفتی با ورود کارشناسان آژانس بینالمللی اتمی به این کشور ندارد. آیا این تغییر روش، همچنین به معنای رویکرد دولت ایران به سیاستی منطقی و اصولی است؟
این حرکت مثبتی است که ایران به کارشناسان آژانس بینالمللی اجازهی ورود به این کشور را میدهد. این امر باید هرچه زودتر و بدون تأخیر صورت گیرد. بههمین خاطر من کمی "محتاطانه" با این مسئله برخورد میکنم و آن را زیاد جدی نمیگیرم. این یک تغییر مثبت است و به این دلیل که ابن با تحت فشار قرار گرفتن ایران، بهوجود آمده است. یعنی روسیه به عنوان دولتی که تا بهحال مایل نبود نظر خود را در مورد ایران تغییر دهد، در مذاکرات اخیر نشان داد که اگر ایران حاضر به همکاری نباشد، به اعمال تحریمهای جدید رأی مثبت خواهد داد. نشانههایی از این دست، نشانههای روشنی هستند که بر روی سیاست دولت ایران تأثیر میگذارند.
آیا اعتراضات گستردهی اخیر مردم ایران هم در تغییر سیاست دولت، تأثیری داشته است؟
برای من مسئله به این صورت مطرح است: حرکتهای تودهای اعتراضی در ایران نه تنها پس از انتخابات، بلکه در حال حاضر هم وجود دارند، هرچند که بازتاب آنها در رسانههای غربی چندان محسوس نیست. هدف این اعتراضات که از سوی لایههای مختلف اجتماعی صورت میگیرد و در سی سال گذشته بیسابقه بوده است، انتقاد از دولت ایران است. این نشان میدهد که بین جناحهای مختلف رهبری در ایران، نبرد قدرتی در جریان است که به تغییراتی در درون آن انجامیده. هر چند که نمیتوان گفت، آیا این تغییرات به بدتر شدن یا بهتر شدن اوضاع منجر میشود. "کمیتهی ایران در پارلمان اروپا" این روند را با دقت دنبال میکند. ما همچنین از ایرانیهای داخل و خارج از این کشور دعوت میکنیم که در بارهی این رویدادها با ما گفتوگو کنند. از جمله ما از سفیر ایران در بروکسل دعوت کردهایم که در نشستی مواضع خود را با ما درمیان بگذارد.
شما در رابطه با نقش روسیه و تأثیر تغییر سیاست آن بر دولت ایران گفتید. نقش چین را که هنوز هم حاضر نیست در تحریمها علیه ایران شرکت کند، چگونه ارزیابی میکنید؟
چین یکی از نمایندگان دائمی در شورای امنیت سازمان ملل است و تا بهحال در این رابطه حرفی نزده است. با اینحال باید پرسید، چین از وجود ایران اتمی چه سودی میبرد؟ فکر نمیکنم، چین در این میان منفعتی داشته باشد. از اینرو مهم است که با این کشور گفتوگو کرد و خواست از سیاستی حمایت کند که در جهت ایجاد "منطقهی غیراتمی خاورمیانه" عمل میکند.
شاید دولت چین، در این میان بیشتر به منافع کوتاه مدت اقتصادی و قراردادهای خود با ایران اهمیت میدهد.
من فکر میکنم که هر کشوری در درجهی اول به منافع خود فکر میکند. ولی این تنها عامل نیست. چین هم نمیتواند تنها به منافع اقتصادی خود بیاندیشد. این کشور، یک قدرت جهانی است و در صحنهی بینالمللی هم تعهداتی دارد. از اینرو این کشور باید از نظر سیاسی هم موضعگیری کند، مثلاً در رابطه با امنیت جهانی.
تهران همچنین موافقت کرده است که غنیسازی اورانیوم، تا آن جا که برای مصارف صلحجویانه بهکارگرفته میشود، در کشور سومی، از جمله روسیه صورت گیرد. چگونه میتوان این امکان را عملی کرد؟
پیش از هر چیز، این هم یک نشانهی مثبت است. قرار است مادهای که در نتیجهی این غنیسازی بهدست میآید، بعداً هم برای مبارزه با سلولهای سرطانزا بکار گرفته شود. هضم این مسئله برای من به عنوان عضو حزب سبزها، بسیار دشوار است. چون ما علیه هرگونه استفاده از انرژی اتمی هستیم، بهخاطر اینکه پیآمدهای ناسالم دارد و خطرناک نیز هست. با این حال، اعلام آمادگی ایران را برای غنیسازی اورانیوم در کشوری دیگر، مثبت میدانیم و وقتی ارادهی سیاسی وجود داشته باشد، میتوان آن را هم پیاده کرد. یعنی میتوان ذخایر موجود را به روسیه منتقل کرد یا به فرانسه که داوطلب این کار شده است.
چنین راهکاری، موافق خواست آمریکا هم هست. تا چه اندازه شما به عنوان رئیس کمیتهی ایران در پارلمان اروپا موافق سیاستهای آمریکا در قبال ایران هستید؟
من به سیاست آمریکا تنها در رابطه با برنامهی هستهای ایران میپردازم. سیاست اوباما، بهنظرم بسیار مثبت است. یعنی دولت کنونی آمریکا از نظر سیاسی، از راهکارهای اروپا در برابر ایران حمایت میکند. پیشتر دولت این کشور شیوهی دیگری را بهکار میبرد. آنها بیشتر نقش نظارهگر را به عهده گرفته بودند. دولت کنونی آمریکا، حالا فعالانه در این زمینه شرکت میکند. این بسیار مثبت است. مثبت همچنین این نکته هم هست که آمریکا در صحنهی بینالمللی روی همکاری و همآهنگی و یافتن راهکاری دیپلماتیک تأکید میکند و نه بر تقابل و تهدید به حملهی نظامی. این سیاست دولت اوباما، میتواند بر سیاست دولت ایران هم تأثیر بگذارد.
برخی، از جمله طرفداران سیاست پیشین آمریکا، این سیاست بهاصطلاح نرم دولت اوباما را به عنوان "ضعف" دولت او تفسیر کردهاند...
... یک سیاست منطقی، سیاست "ضعیفی" نیست. برعکس. این سیاست دولت ایران را مجبور به حرکت میکند. فکر میکنم، برای برخی از افراد دولت ایران، خیلی سادهتر است که آمریکا را به عنوان "دشمن مخوف" معرفی کنند و وقتی صحبت از گفتوگو میشود، بگویند که مذاکراتی درکار نیست.
شما به عنوان عضو پارلمان اروپا، سیاستهای خود را با کمیسر امورخارجی اتحادیهی اروپا و وزارت خارجهی این اتحادیه همآهنگ میکنید؟
ما مواضع خود را با دفتر کمیسر امورخارجی اتحادیهی اروپا، سولانا، همآهنگ میکنیم. "همآهنگی" شاید واژهی درستی نباشد، ما با هم گفتوگو و تبادل نظر داریم و اطلاعاتمان را رد و بدل میکنیم. ما در آغاز راه تشکیل "کمیتهی جدید ایران در پارلمان اروپا" هستیم و نظرات کارشناسانهی هر یک از وزارتخانهها و نهادها برای ما حائز اهمیت است. ما آنها را مطالعه کنیم تا موضع ویژهی خود را تا حد امکان بر اساس منابع متعدد تعیین کرده باشیم.
چه کشورهایی در "کمیته"ی جدید عضو هستند؟
در این "کمیته" ۱۸ کشور به عنوان اعضای اصلی و علیالبدل فعالیت دارند. اعضای اصلی عبارتند از آلمان، بلژیک، اسپانیا، ایتالیا، دانمارک و اتریش. میبینید که طیف وسیعی است.
شما و اعضای این کمیته به عنوان "مهمان خوانده یا ناخوانده"، قطعاً به ایران هم سفر خواهید کرد. در مذاکراتی که در این سفرها با مقامات ایرانی خواهید داشت، آیا مسائل مربوط به رعایت حقوق بشر در این کشور هم مطرح میشوند؟
"کمیتهی ایران در پارلمان اروپا" تنها با ویزای رسمی به ایران سفر خواهد کرد. در گذشته چنین بوده و در حال حاضر هم امیدوارم با وجود دشواریهایی که فعلاً وجود دارد، ما هم موفق به سفر به ایران بشویم. در این صورت برنامهای تنظیم میکنیم شامل مسائل مختلف، از جمله طبیعتاً مسئلهی حقوق بشر.ما این سفر را در رابطه با سفارت ایران در بروکسل تنظیم خواهیم کرد. از سوی دیگر تلاش میکنیم، وقتی در این کشور هستیم، با نمایندگان گروههای گوناگون گفتوگو کنیم.
باربارا لوخبیلر(Barbara Lochbihler) ۵۰ سال دارد و در رشتههای علوم سیاسی، اقتصاد و حقوق بینالملل تحصل کرده است. او از سال ۱۹۹۹ به مدت ده سال در سمت دبیرکلی سازمان حقوق بشر آلمان فعالیت کرده است و شش سال است که عضو پارلمان اروپا از حزب سبزها ست.
مصاحبهگر: فهیمه فرسایی
تحریریه: مصطفی ملکان