بحران اتمی ایران در سال ۱۳۸۸
۱۳۸۸ اسفند ۲۱, جمعهبحران هستهای ایران در آخرین روزهای پائیز ۱۳۸۱ و پس از آن کلید خورد که شبکه تلویزیونی سی.ان.ان آمریکا یک سری تصاویر ماهوارهای از تأسیسات نطنز و اراک پخش و اعلام کرد دولت جمهوری اسلامی در این دو مکان به «فعالیتهای مخفیانهی هستهای» مشغول است.
واکنش البرادعی، مدیرکل وقت آژانس در برابر خبر سی.ان.ان، درآغاز خونسردانه بود. اما حدود ۵ ماه بعد (بهار ۱۳۸۲) او در نخستین گزارش خود به شورای حکام، از «ابهام» در مورد ماهیت و اهداف پروژههای اتمی ایران سخن گفت. البرادعی در این گزارش از ایران خواست پروتکل الحاقی امضا کند تا بازرسان آژانس با بازرسی سرزده و کامل از تاسیسات هستهای ایران، به ماهیت این پروژهها پی ببرند. در کشمکش ۸ ساله غرب با ایران، «ابهام در ماهیت و اهداف» برنامهی دولت جمهوری اسلامی موضوع اصلی مناقشه بود.
پرتنشترین دوره در مناقشهی اتمی ایران با شروع ریاست جمهوری محمود احمدینژاد آغاز شد. اظهارات ستیزهجویانه احمدینژاد سببساز ارجاع پرونده اتمی ایران به شورای امنیت شد و چندین قطعنامه، که سه تای آنها در برگیرندهی تحریمهای مالی و بازرگانی علیه ایران بود، در شورای امنیت تصویب گردید. رفتارهای تنشزای دولت احمدینژاد با سیاستهای سختگیرانه دولت بوش تکمیل میشد.
پیام نوروزی اوباما
ورود باراک اوباما به کاخ سفید آغاز نغمههای خوش و امیدوارانه درباره احتمال گشایشی در مناقشهی اتمی ایران ۸ ساله ایران بود. اوباما از همان آغاز ریاست جمهوری خود، زبان و سیاستی متفاوت از سلف خود جرج بوش در برابر ایران به کار گرفت. او گفت، ایران را «یکی از بزرگترین چالشهای سیاست خارجی» خود میداند و آگاه است که «تهران میتواند باعث ایجاد یک مسابقهی تسلیحاتی اتمی در منطقهی خاورمیانه شود»، با این حال تاکید کرد که میخواهد سیاست تازهای در برابر ایران در پیش گیرد و با تهران به گفتوگوی مستقیم بنشیند.
این تمایل اوباما بلافاصله با اقدامهایی نیز همراه شد که مهمترین آن پیام اوباما به مردم و رهبران ایران در نوروز ۱۳۸۸ بود. اوباما در این پیام گفت، خواستار برقراری «ارتباطی صادقانه و مبتنی بر احترام متقابل» میان دو کشور است. رئیس جمهور آمریکا تاکید کرد، حق ایران میداند که بر جایگاه راستین خود در جامعهی بینالملل قرار بگیرد، اما این حق با مسئولیتهایی همراه است که از راه ترور و یا دستیابی به جنگافزار هستهای به دست نمیآید.
رکود چند ماهه تا مذاکرات ژنو
علیرغم تمایل دولت اوباما به یافتن راههای تماس با ایران و شروع هر چه سریعتر گفتوگو با این کشور، آغاز رقابتهای انتخاباتی در ایران این اقدامها را تحتالشعاع قرار داد. با نزدیک شدن انتخابات ۲۲ خرداد در ایران و شدتگیری رقابتها و استقبال بخشهای وسیعی از مردم از نامزدی میرحسین موسوی، فعالیتهایی که دولت اوباما میخواست در ارتباط با ایران و برنامه اتمی این کشور دنبال کند عملا به بعد از انتخابات موکول شد.
اما پایان روز ۲۲ خرداد ۱۳۸۸- روز انتخابات ریاست جمهوری در ایران - پایان ماجرای انتخابات نبود. جنبش اعتراضی گستردهای که علیه نتایج اعلامشدهی انتخابات شکل گرفت، همهی فضای سیاسی کشور و مناسبات ایران با خارج را تحت شعاع خود قرار داد.
نخستین حادثهی مهم سال ۸۸ در ارتباط با بحران هستهای ایران مذاکرات گروه شش با ایران در ژنو بود. این مذاکرات اول اکتبر ۲۰۰۹ (۹ مهرماه ۱۳۸۸) برگزار شد و ویلیامز برنز، معاون وزیر خارجه آمریکا نیز به عنوان یکی از طرفهای گفتوگوی مستقیم با ایران در آن شرکت داشت. ویلیامز برنز در دور نخست مذاکرات ژنو نیز که اواخر دوره ریاست جمهوری جورج بوش (سال ۲۰۰۸) در ژنو برگزار شد، شرکت داشت، اما فقط به عنوان ناظر.
طرح ناکام مبادله اورانیوم
مهمترین نتیجه مذاکرات ژنو موافقت اصولی ایران با مبادله اورانیوم بود. براساس این توافق، ایران میبایست دو سوم (حدود ۱۲۰۰کیلوگرم) از ذخایر اورانیوم کمغلظت خود را به روسیه و فرانسه تحویل میداد و پس از یک سال ۱۱۶ کیلوگرم اورانیوم با غلظت ۲۰ درصد برای استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران دریافت میکرد.
موافقت ایران با چنین معاملهای با استقبال گرم گروه شش مواجه شد. اهمیت مبادله اورانیوم برای غرب در آن بود که با خارج شدن بخش اعظم ذخایر اورانیوم از ایران، خطر استفاده از آن برای مصارف نظامی دستکم برای یک سال به تعویق میافتاد.
ایدهی مبادلهی سوخت هستهای که خود محمود احمدینژاد آن را پیش کشیده بود، راه خروجی مناسبی برای بحران اتمی ایران با غرب بود. اما این ایده نیز در فضای ناگوار و نامناسبی که جنبش سبز برای حاکمیت ایران بهوجود آورده بود، امکان عملی شدن پیدا نکرد. محافل مهمی از طیف اصولگرایان، از جمله علی لاریجانی، رئیس مجلس با آن موافق نبودند و احمدینژاد نیز نتوانست نظر موافق آیتالله خامنهای در مورد این طرح را جلب نماید.
به این ترتیب دو سه هفته پس از قول مساعد سعید جلیلی در ژنو، دولت ایران عملا از پذیرش طرح مبادله اورانیوم سرباز زد. دستور محمود احمدینژاد به سازمان انرژی اتمی ایران برای آغاز غنیسازی اورانیوم ۲۰درصدی فصل پایانی بحثهای چندین ماهه دربارهی مبادله اورانیوم بود. همزمان اعلام شد که ایران ۱۰ مرکز دیگر غنیسازی اورانیوم احداث میکند.
هر چند در توانایی فنی ایران برای غنیسازی ۲۰ درصدی اورانیوم تردیدهای فراوان وجود دارد، اما این دستور احمدینژاد به بدگمانیها در بارهی اهداف و ماهیت برنامهی اتمی ایران افزود.
لو رفتن تاسیسات فوردو
یکی دیگر از رخدادهای مهم سال ۸۸ در ارتباط با بحران اتمی ایران لو رفتن تاسیسات زیرزمینی فوردو در نزدیکی شهر قم بود. این تأسیسات در تونلی در دل کوهها ساخته شده و هنوز تجهیزاتی در آن نصب نشده، اما گفته میشود قرار است ۳ هزار دستگاه سانتریفوژ پیشرفته در آن نصب گردد. ابعاد کوچک تاسیسات و نیز قرار گفتن آن در دل کوهها و کنترل سپاه پاسداران برآن، این گمان را در میان غربیها دامن زده که این مرکز اهدافی نظامی دارد و قرار است در آن اورانیوم مورد نیاز برای مصارف نظامی تولید شود.
آمریکاییها میگویند از سال ۲۰۰۶، یک سال پس از آغاز ساخت مرکز فردو، از وجود آن باخبر بودند. گویا نخست نصب پدافند هوایی در تپههای اطراف آن توجهشان را جلب کرده و سپس به شیوههای دیگر اطلاعات خود را تکمیل کردهاند. اما برخی رسانههای غربی عامل انسانی و "جاسوسی" را دلیل لو رفتن مرکز فردو میدانند.
درباره چگونگی لو رفتن مرکز جدید اتمی آنچه بیش از هر چیز توجه رسانهها را جلب کرد «ربوده شدن» یا «فرار» کسانی بود که گفته میشود در ارتباط نزدیک با این مرکز بودهاند. در این مورد به ویژه فردی با نام مستعار «شهرام امیری» مورد توجه قرار گرفت که به گفته غربیها «فرار» کرده، اما دولت ایران ادعا دارد که «ربوده» شده است. براساس گزارشهای رسما تاییدنشده، «شهرام امیری» از افسران سپاه پاسداران و فرمانده مرکز اتمی فردو بود. او در جریان سفر حج در عربستان سعودی ناپدید شده است.
نتیجه لو رفتن تاسیسات فردو قطعنامهای بود که در تاریخ ۶ آذر ۸۸ در اجلاس نوبتی شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی درباره ایران به تصویب رسید. در این قطعنامه از ایران خواسته شده که توضیح دهد، هدف از ساخت مرکز اتمی فردو، آنهم در دل کوهها چیست و چرا ساخت آن را بیش از ۴ سال از چشم آژانس پنهان نگاه داشته است.
نخستین گزارش آمانو
در تصور حتی بدبینترین تحلیلگران هم نمیگنجید که نغمههای خوش و امیدوارانهی آغاز سال ۸۸ درباره احتمال گشایشی در مناقشهی اتمی ایران، به گزارش یوکیا آمانو مدیرکل جدید آژانس منتهی شود؛ گزارشی که با صراحت میگوید «اطلاعات موثق و قابل قبولی وجود دارند که نشان میدهند ایران در راه دستیابی به سلاح اتمی میکوشد و در حال ساختن کلاهک اتمی است.»
گزارشهای دو پهلو و عمدتا نرم البرادعی در سالهای گذشته شرایط مناسبی را برای ایران ایجاد کرده بود که با جلب اعتماد بینالمللی به اهداف برنامهی اتمی خود، از فشارهای خارجی رهایی یابد. اما ایران از این فرصت استفاده نکرد. اکنون مدیرکل جدید آژانس در گزارشی عمدتا فنی و بدون مبهمگوییهای مشابه البرادعی، دولت ایران را متهم میکند که در پی ساخت بمب اتمی است.
پس از خودداری تهران از پذیرش طرح مبادله اورانیوم، که گروه شش آن را «غنیسازی اورانیوم در خارج» مینامد، گزارش یوکیا آمانو بهترین فرصت و فضا را برای گروه شش فراهم آورده تا برای تصویب قطعنامهی دیگر در شورای امنیت تلاش کنند. قطعنامهای که هدف ان تشدید تحریمهای بینالمللی علیه ایران خواهد بود.
تدارک دور تازهای از تحریمها
آمریکا و متحدانش تا پایان سال ۲۰۰۹ به ایران مهلت داده بودند تا راه سازش با غرب را در پیش گیرد، وگرنه با تحریمهای شدیدتر مواجه خواهد شد. در تشدید تحریمها علیه ایران بر خلاف سالهای قبل این بار روسیه نیز با کشورهای غربی همراهی و هماهنگی دارد. هر چند چین در همراهی با غرب هنوز از خود نشان میدهد، اما مواضع آن نیز در برابر ایران نسبت به گذشته تندتر و انتقادیتر شده است.
در روزهای پایانی سال ۱۳۸۸ تلاش نمانیدگان کشورهای غربی بر روی تصویب دور تازهای از تحریمها علیه ایران متمرکز شده است. براساس گزارشها، پیشنویس قطعنامهای نیز از سوی آمریکا، بریتانیا و فرانسه به چین و روسیه ارائه شده است. گفته میشود این قطعنامه در ماه مه در دستور کار شورای امنیت قرار خواهد گرفت. حمل و نقل دریایی، موسسات مالی، بانکها و شرکتهای بیمهی ایرانی هدفهای جدید اقدامهای تنبیهی در قطعنامه جدید است. برخی کشورها خواستار گسترش تحریمها به حوزهی نفت و گاز ایران نیز شدهاند. ریاست دورهای شورای امنیت در ماه مه را ژاپن برعهده دارد، کشوری که هماهنگی سیاسی خوبی با تهیهکنندگان قطعنامهی جدید دارد.
نویسنده: مصطفی ملکان
تحریریه: رضا نیکجو