بحران آب در چین، ایران و جهان
۱۳۸۷ شهریور ۱۵, جمعهدولت چین توزیع نابرابر منابع آبی را علت اصلی بحران آب میداند. محمد درویش، پژوهشگر محیط زیست در ایران، معتقد است که مشکل اصلی جهان در این عرصه، نبود مدیریت هوشمندانه و خردمندانه بر منابع آبی است.
کمبود آب در شمال چین موضوع تازهای نیست. جنوب این کشور هم با وجود اینکه حدود ۸۰ درصد از منابع آبی را در اختیار دارد، با مشکل کمبود آب آشامیدنی روبرو است.
در ۴۴۰ شهر از مجموع ۶۰۰ شهر چین، مردم از کمبود آب رنج میبرند. ۷۰۰ میلیون نفر از مردم چین هر روز از آب آشامیدنی به شدت آلوده استفاده میکنند. فان ژیائو، زمینشناس ساکن ایالت سیچوان، میگوید: «مشکل اصلی چین، آلودگی آب و مصرف بیش از اندازه است. از منابع آبی بهطور غیر متناسب استفاده میشود. علت کمبود آب همین است. اگر مصرف ما همچنان بسیار بالا باشد و توسعهی پایدار نداشته باشیم، پیامدهای ناگواری گریبان اقتصادمان را خواهد گرفت. ما نمیتوانیم بر منابع آبیمان تأثیری بگذاریم. میزان بارندگی و منابع قابل استفادهی آبی ما هم محدود است. راه حل احتمالی، استفادهی هر چه مؤثرتر از منابع آبیمان است.»
آلودگی آب در بسیاری از کشورها، بهخصوص کشورهای در حال توسعه، وجود دارد. محمد درویش، پژوهشگر محیط زیست در ایران، معتقد است که علت عمدهی آلودگی آب را باید در دو عرصهی کشاورزی و صنعت جستجو کرد و برای مبارزه با آن هم باید بیش از همه این دو عرصه را مورد توجه قرار داد. او معقتد است: «ما اگر سیستمهای فاضلاب موجود در کارخانهها و پالایشگاههای صنعتی و نفتی را به سیستمهای بهروز مجهز کنیم، یعنی سیستمهایی که میتواند میزان آلودگی را تا ۹۹ درصد کاهش بدهد، خیلی از این مشکلات را حل کردهایم. ولی این مسئله هزینهبر است. بهخصوص در کشورهای جهان سوم که دغدغهی اشتغال حرف اول را میزند، معمولا آنچنان استقبال نمیکنند یا اینکه سعی میکنند یک بخشی از این ملاحظات را انجام بدهند و بخش دیگر آن را انجام ندهند که آثارش را میبینیم. بیشتر از ۶۵ درصد از رودخانههای چین آلودگی شدید دارند. در کشور خودمان ۱۶۷ رودخانه دچار آلودگیهای متوسط تا شدید هستند که مقصر اصلیاش در وهلهی اول بخش صنعت است و در وهلهی دوم بخش کشاورزی است. اگر برویم به سمت مکانیزه کردن بخش کشاورزی، استفادهی کمتر از کود و سم و مبارزهی بیولوژیک با آفات گیاهی میتوانیم سموم آلودهکنندهی آب و خاک را خیلی کاهش بدهیم. همین چند وقت پیش بود که مشخص شد، پوستهی تخم پنگوئنها به شدت ترد و شکننده شده و علت آن مصرف «د د ت» در دو دههی پیش بود که حالا آثارش را میتوان در قطب شمال و جنوب دید. به همین دلیل عوارض و آثار زیستمحیطی استفادهی بیرویه از کود و سموم فقط محدود به زمان کنونی نیست و آثار خطرناک آن میتواند تا دهها سال پس از نسل فعلی هم باقی بماند.»
مصرف سرانهی آب در چین ۲۰ درصد بیشتر از مصرف متوسط جهانی است. بهای اندک آب موجب میشود که چه در بخش صنعت و چه در مصارف خانگی در آب صرفهجویی نشود. در چنین موقعیتی سرمایهگذاری بر روی فناوریهای بهتر مقرون به صرفه نخواهد بود. بهینه کردن مصرف، چه در خانهها و چه در بخشهای دیگر، یکی از راهحلهایی است که کارشناسان برای حل بحران آب در همهی کشورها بر آن تأکید میکنند. محمد درویش در مورد بهبود عرصهی مصرف میگوید: «در بخش کشاورزی میتوانیم با افزایش راندمان آبیاری مصرف را بهبود دهیم. الان ما در ایران به ازای هر یک متر مکعب آبی که در بخش کشاورزی مصرف میکنیم، چیزی حدود نهدهم کیلوگرم یا ۹۰۰ گرم مادهی خشک تولید میکنیم، در صورتی که در برخی از کشورهای پیشرفته مثل آلمان این رقم تا چهار کیلوگرم است. پس ما باید برویم به این سمت که کشورهای پیشرفته امکانات فنی را در اختیار کشورهای توسعهنیافته قرار بدهند، چون آب از آن همه است و ما داریم میرویم به سمت دهکدهی جهانی و باید این تکنولوژی در اختیار قرار بگیرد و راندمان آبیاری در بخش کشاورزی که مهمترین عامل مصرف آب در جهان است، افزایش پیدا کند. در بخش شرب هم ما نیاز داریم به اینکه سیستمهای هدایت آب یا لولهکشی را با استفاده از تکنولوژیهای نوین مرمت کنیم. در پایتخت ایران حدود ۳۰ درصد از آب شرب قبل از رسیدن به دست مصرفکننده، به خاطر کهولت و اشکالات سیستمهای لولهکشی در زیر زمین هرز میرود . نظیر همین آمار در اغلب کشورهای توسعهنیافته وجود دارد. این باید اصلاح شود. ما باید برویم به سمت اینکه از آب بتوانیم چند بار استفاده کنیم و این آب را بعد از یک بار مصرف دور نریزیم. این کاری است که در برخی از کشورها مثل اسراییل کردهاند، آب تا ۲۸ بار در چرخه قرار میگیرد و استفاده میشود. در ضمن قیمت آب را باید واقعی کرد و مقررات سختگیرانهای برای مشترکان پرمصرف قائل شد تا خود این امر به عنوان عامل بازدارنده عمل کند.»
برخی از مقامات چین میگویند که منابع آبی در این کشور توزیعی نابرابر دارد و همین امر علت وجود بحران آب در این کشور است، در حالیکه توزیع نابرابر منابع آبی امری طبیعی و مربوط به همهی کشورهاست. محمد درویش در مورد نحوهی مقابله با این نابرابری طبیعی میگوید: «توزیع یا پراکنش نامناسب منابع آبی همیشه یکی از مشکلات کشورها بهخصوص در مناطق خشک بوده. در کشور ایران، استان چهارمحال و بختیاری چیزی حدود یکدرصد خاک ایران را دارد، ولی چیزی حدود ۱۲ درصد منابع آبی ایران را شامل میشود. در عوض استانهایی مثل کرمان یا خراسان که حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد خاک کشور را دارند، چیزی حدود ۳ تا ۴ درصد منابع آبی را شامل میشوند. این عدم توزیع مناسب که مسئلهای طبیعی است، خودش مشکلساز میشود. ما در خوزستان ۳۳ درصد آبهای سطحی کشور را داریم و بخشی از مدیریت آب هم برمیگردد به اینکه ما با توجه به پراکنش منابع آبی چیدمان توسعهمان را بچینیم. یعنی مثلا وقتی که در استان یزد ما با افت سطح آب زیرزمینی به مقدار یک و یکدهم میلیارد متر مکعب در سال مواجه هستیم، نیازی نیست صنایعی مثل لاستیکسازی و سفالپزی که بالاترین مصرف آب را دارند، تأسیس بشود. این صنایع بهتر است برود به سمت استانهایی که آب زیادتری دارند، مثل کردستان، خوزستان و چهارمحال و بختیاری. عین همین معضل را ما در چین داریم. در شمال چین صحرای گوبی و مناطق به شدت خشک قرار گرفته که از منابع آبی کمتری برخوردارند. ولی در عوض جنوب و جنوب شرقی منابع آبی بسیار زیادی دارد. ولی اینها بدون لحاظ این محدودیت، همان انتظاری را که از شمال چین دارند، میخواهند از جنوب چین هم داشته باشند، همان صنایع و همان اقتصاد و تولید ناخالص ملی را داشته باشند. این باعث میشود که فشار بیش از حدی به منابع زیرزمینی شمال چین وارد بشود.»
دولت چین قصد دارد سه کانال هزار کیلومتری احداث کرده و با ارتباط آب رودخانههای یانگتسه، زرد و دو رودخانهی دیگر و احداث سدی عظیم، مناطق کم آب شمال را سالانه تا ۴۸ میلیارد متر مکعب آبرسانی کند. منتقدان نسبت به پیامدهای اکولوژیک این طرح هشدار میدهند. فان ژیائو که یکی از این منتقدان است در مورد رفع مشکل آب با این روش ابراز تردید میکند. وی همچنین قیمت این پروژه را سرسامآور دانسته و میگوید: «پروژه بسیار گران است. دولت نمیتواند برای مدت طولانی یارانه بپردازد. این پروژه را باید بالاخره به بخش خصوصی واگذار کرد. ولی با توجه به هزینههای سنگین این پروژه قیمت آن برای مصرف کننده به صرفه نخواهد بود. گذشته از اینها در صورتی که دولت بخواهد همچنان سوبسید بپردازد، با یک بدهکاری سنگین مواجه خواهد شد.»
بسیاری از منتقدان معتقدند که سدسازی نمیتواند مشکل آب را از بین ببرد، بلکه تنها با سلاح مدیریت صحیح میتوان به مقابله با این مشکل رفت. محمد درویش در این مورد توضیح میدهد: «راندمان آبیاری به طور کلی در جهان چیزی حدود ۴۵ درصد است، یعنی ۵۵ درصد از آبی که با صرف هزینههای گزاف در بخش سدسازی یا حفر چاه به دست میآوریم، عملا به مصرف تولید گیاه نمیرسد، اگر این راندمان ۱۰ درصد افزایش پیدا کند، این به این مفهوم است که جهان حداقل برای بیست سال آینده احتیاج به احداث هیچ سد مخزنی بزرگی نخواهد داشت. متأسفانه به دلیل برخی ملاحظات دولتها و اینکه ما به جای ملی نگاه کردن، بخشی نگاه میکنیم، به جای اینکه این اعتبارات صرف افزایش راندمان آبیاری شود، هر کسی بخش خودش را میبیند، مثلا مسئول بخش سدسازی در وزارت نیرو فقط ملاحظات خودش را میبیند و شروع میکند به ساختن سد. همین اتقاق در چین افتاده است. چین بزرگترین کشور سدساز دنیاست و به رغم اینکه بسیاری از طرفداران محیط زیست هشدار میدهند که این روند میتواند بسیار خطرناک باشد و حتی نرخ تبخیر و میانگین تبخیر را در کشور چین و در کل دنیا بالا ببرد، این روند همچنان ادامه دارد و آن میزانی که کشور چین برای ساخت سد هزینه میکند، برای افزایش راندمان آبیاری و استفاده از سیستمهای تحت فشار مثل آبیاری قطرهای، بارانی و زیرزمینی هزینه نمیشود. مثل چین کشورهای دیگری هم هستند در خاورمیانه، مثل کشور خودمان که خیلی عقبتر از آن چیزی هستیم که در برنامههای پنج ساله قرار بوده به آن برسیم. مثلا قرار بود در برنامهی پنج سالهی اول سهمیلیون هکتار از اراضی کشاورزیمان مجهز به سامانههای تحت فشار بشود، ولی الان که برنامهی پنج سالهی چهارم رو به اتمام است، این رقم به چهارصدهزار هکتار هم نرسیده و این خود نشان میدهد که موانع و مشکلات زیاد بوروکراتیک و فنی و ملاحظات بخشی وجود دارد که نگذاشته این اهداف تحقق پیدا کند.»
محمد درویش، پژوهشگر محیط زیست در ایران، در جایی دیگر به نشست زمین در چین به عنوان نمونه اشاره کرده و توجه به «خواهشهای اکولوژیک سرزمین در چیدمان توسعه» را مهمترین اصلی میداند که میتواند بسیاری از مشکلات زیستمحیطی موجود در کشورها را از بین ببرد. به گفتهی او: «در گزارشهایی که از چین میرسد از نشست زمین صحبت میشود. نشست زمین بر اثر برداشت بیرویه از آبهای زیرزمینی اتفاق میافتد. این خطرات زیادی دارد، از جمله اکثر تأسیسات استراتژیک، مثل خطوط آهن و دکلهای انتقال برق و پلها، آسیب میبینند. همین اتفاق حدود سه دههی پیش در ایالت کالیفرنیای آمریکا افتاده و اخیرا سعی کردهاند با تمهیداتی که به کار میبرند، جلوی این روند را بگیرند. به هر حال میگویند، ملتی که تاریخ را مطالعه نکند، محکوم است که آن اشتباهات را تکرار کند. چین و کشورهای دیگر اگر از تجربیاتی که در آمریکا اتفاق افتاده درس بگیرند، میتوانند خیلی از مشکلات را کاهش بدهند. اصل این است، این خواهشهای اکولوژیک سرزمین است که مهمترین عامل در چیدمان توسعه به حساب میآید، نه نیازهای انسانی. اگر ما این اصل را در نظر بگیریم، بسیاری از معضلات و بحرانهای موجود، از جمله تهدید گرمایش زمین را هم نخواهیم داشت.»
فریبا والیات