بحث شورای همکاری خلیج فارس در باره برنامه هستهای ا یران
۱۳۸۶ آذر ۱۲, دوشنبهروز دوشنبه، محمود احمدینژاد، رئیس جمهور ایران در بیست و هشتمین اجلاس سران كشورهای عضو شورای همكاری خلیج فارس در دوحه شرکت کرد و در آیین افتتاحیه این اجلاس به سخنرانی پرداخت. رئیس جمهور اسلامی ایران در سخنرانی خود ۱۲ محور را برای تقویت همکاریها میان ایران و کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس مطرح کرد. این پیشنهادات از همکاری در مسائل مربوط به تامین صلح و امنیت در منطقه تا گردشگری و ایجاد منطقه آزاد تجاری و حذف روادید برای کشورهای همسایه خلیج فارس را شامل میشوند.
در زمینه مسائل امنیتی احمدی نژاد با اشاره به این که "امنیت كشورهای منطقه به یكدیگر گره خورده است، بر توانایی كشورهای منطقه برای حفظ امنیت آن تاکید کرد و افزود: "همه باید تلاش كنیم كه منطقه ما عاری از هرگونه تنش باشد و از انتقال هر نوع چالش و نا امنی توسط بیگانگان جلوگیری نمائیم . برای تحقق این هدف و توسعه همكاریهای امنیتی كه می تواند در هر سطحی آغاز گردد (ایران) انعقاد پیمان امنیتی و تاسیس سازمان همكاریهای امنیتی را پیشنهاد می نماید ."
پیشنهاد احمدینژاد با واکنش احتیاطآمیز شورای همکاری خلیج فارس روبرو شده است. دبیر کل شورا، عبدالرحمان العطیه گرچه این پیشنهاد را همسو با طرحهای شورا در راستای همکاری بیشتر در زمینه امنیت منطقه توصیف کرده، ولی همزمان گفته است که ابتدا باید نقطهنظرات تشریح و شفاف شوند تا زمینه لازم برای اعتماد متقابل بیشتر به وجود آید.
سخنان صریح امیر قطر
شیخ خلیفه بن حمد آل ثانی، امیر قطر که کشورش میزبان اجلاس شورای همکاری خلیج فارس است در سخنرانی افتتاحیه اجلاس، برنامه اتمی ایران را یکی از عوامل بیثباتی در منطقه توصیف کرد. او با انتقاد غیرمستقیم از تهران و واشنگتن، از آنها خواست که در سیاستهایشان تجدیدنظر کنند. شیخ خلیفه که کشورش یکی از پایگاههای بزرگ آمریکا در منطقه به شمار میرود، در سخنان خود دولت بوش را به طور غیرمستقیم فراخواند که دست از تهدید ایران بردارد.
انگیزههای دعوت احمدینژاد
ظرف ۲۷ سالی که از تشکیل شورای همکاری خلیج فارس میگذرد این اولین بار است که یک مقام ارشد ایرانی در آن شرکت میکند. در حال حال حاضرمناقشه برنامه هستهای ایران سبب شده که اعراب خلیج فارس نسبت به ابعاد این برنامه و عواقب بالاگرفتن بحران تا حد یک درگیری نظامی نگران باشند. تبدیل جمهوری اسلامی به یکی از بازیگران صحنه سیاسی عراق و لبنان و فلسطین و سیاستهای قسماَ تندروانهای که تهران در این عرصهها دنبال میکند نیز موجبات نگرانی کشورهای عرب همسایه بوده است. ایران در جریان اجلاس اخیر آناپولیس که به منظور پیشبرد صلح میان اسرائیل و فلسطین تشکیل شده بود، موضعی مخالف داشت و کشورهای عرب را نیز به خاطر شرکت در آن به باد انتقاد گرفت. به نظر میآید که گفتگو در باره همه موارد فوق انگیزهای بوده است که شورای همکاری خلیج فارس، بر خلاف سنت رایج ، رئیس جمهور ایران را هم به اجلاس اخیر خود دعوت کند.
البته در تهران این نظر هم مطرح است که تلاش مشاوران احمدینژاد و رایزنی آنها با مقامات سعودی باعث شده که نهایتاَ وی به اجلاس شورای همکاری خلیج فارس دعوت شود.
مخالفتها و موافقتها با شرکت احمدینژاد
شرکت احمدینژاد در اجلاس دوحه البته در خود ایران با ابهامات و نگرانیهایی همراه بوده است. از نام این شورا که خود را شورای همکاری خلیج عربی مینامد، تا بیانیههای همیشگی آن که حمایت از ادعای مالکیت امارات متحده نسبت به سه جزیره ابوموسی و تنب کوچک و بزرگ از اجزای ثابت آنهاست این پرسش را پیش آوردهاند که شرکت احمدینژاد در اجلاس دوحه تا چه حد در خدمت منافع و مصالح ایران است و آیا بیانیه اجلاس، این بار هم به رغم حضور احمدینژاد، دوباره همان مضمون سابق را خواهد داشت.
در برابر هستند محافلی در جمهوری اسلامی که شرکت احمدینژاد در اجلاس دوحه را در مجموع در راستای کاهش تنش در منطقه میدانند. به باور اینان چنین اقدامی همچنین مانع از آن است که تلاش آمریکا برای منزویساختن جمهوری ایران در منطقه با کامیابی روبرو شود.
مناسباتی پر فراز و نشیب
شورای همکاری خلیج فارس در سال ۱۹۸۰ از سوی کشورهای حاشیهی جنوبی خلیج فارس تشکیل شد و هدف آن قسماَ ایجاد وزنهای در برابر ایران و مقابله با آنچه که آنها آن را "تهدید ایران" مینامیدند، بود. عربستان سعودی، امارات عربی متحده، کویت، قطر، بحرین و عمان اعضای ششگانهی این شورا هستند.
در سالهای پس از استقرار "جمهوری اسلامی" در ایران، مجموعهای از نگرانیها بر مناسبات ایران و شش کشور متشکل در شورای همکاری خلیج فارس سایه انداخته است.
در سالهای دهه هشتاد، کشورهای عرب حاشیهی خلیج فارس نگران "صدور انقلاب اسلامی" و تحریکاتی بودند که پنهان و آشکار از سوی نظام نوپای اسلامی- انقلابی ایران متوجه آنها بود. شکلگیری شورای همکاری خلیج فارس نیز در اساس ناشی از همین نگرانیها بود.
در همین سالها کشورهای عضو شورا از حملهی عراق به ایران حمایت کردند و در طول این جنگ ۸ ساله همواره در کنار عراق بودند. علاوهبراین، این شورا در تمام سالهای موجودیت خود از ادعای امارات عربی متحده در مورد مالکیت سه جزیرهی ایرانی حمایت کرده است.
با پایان جنگ ایران و عراق و فرونشستن نسبی امواج "انقلاب اسلامی"، تنشها میان جمهوری اسلامی ایران و همسایگان عرب نیز اندکی کاهش یافت، لیکن در چند سال اخیر دو رویداد مهم و حساس، بار دیگر به بدبینیهای طرفین افزوده است. این دو رخداد، یکی حملهی آمریکا به عراق است که به گسترش نفوذ ایران در عراق و منطقه منجر شد و دیگری برنامههای اتمی ایران و بحران ناشی از آن است.
از نگاه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، سقوط صدام و تحولات پس از آن در عراق به تقویت موقعیت ایران در منطقه انجامیده است. در همین راستا نیز آنها نگران دستیابی ایران به توان هستهای هسنتند.
از نگاه ایران نیز کشورهای عرب خلیح فارس متحدین نزدیک آمریکا و غرب هستند و اگر مناقشهی ایران و غرب بالا گرفته و به درگیریهای خشونتبار فراروید، آنان در کنار آمریکا و بر علیه ایران عمل خواهند کرد.
در ماههای اخیر در تلاش برای کاهش تنشها، دو پیشنهاد از سوی دو طرف مطرح شده است. کشورهای عرب پیشنهاد تاسیس یک کنسرسیوم غنیسازی اورانیوم برای حل بحرات هستهای ایران دادهاند، این پیشنهاد اما به دلیل آنکه مبتنی بر توقف غنیسازی اورانیوم در داخل ایران است، از طرف جمهوری اسلامی رد شده است.