با ترانه به جنگ بيماری
۱۳۹۹ فروردین ۷, پنجشنبهليلا كسری در خانواده ادبدوستی رشد كرد.
پدرش افسر ارتش و رئيس دار الترجمه نخستوزيری و مادرش آموزگار بود.
از كودكی شعر میگفت:
"نمره ۲۰ به پاداش عمل میبخشند
ما كه رنديم و گدا نمره ۱۰ ما را بس".
۱۸ ساله بود كه با پايان دبيرستان ازدواج كرد ولی شور و شوقش بيش از زندگی خانوادگی به كارهای اجتماعی و ادبی بود.
از نوجوانی میسرود و پس از پايان دبيرستان جُنگهای "يك پاييز و دو بهار" و "جشنواره اين سوی پل" را منتشر كرد.
۱۹ ساله بود كه به لندن رفت، رشته كتابداری را به پايان رساند و به تهران بازگشت و در شركت پتروشيمی مشغول كار شد.
۲۰ ساله بود كه جُنگ شعرش "فصل مطرح نيست" بهترين كتاب شعر نو سال ۱۳۴۸ شناخته شد و جايزه تلويزيون ملی ايران را گرفت:
"گويی مرا برای وحشت تاريك برجهای بلند
گويی مرا برای زيستنِ جاودانه
در فريبِ تلخِ سرآب آفريده اند ...
زن در اوج نردبان سبز بهار ايستاده بود
و طرحهای يخزده بوته زمستان را
بر بومِ سبزِ بهاران میريخت".
او سرودههايش را در "اطلاعات بانوان" منتشر میكرد.
سروده های صميمی و پر احساسش بيشتر به ترانه مانند بودند تا آثار ديرفهم ادبي.
۳۶ ساله بود كه به گفته خودش آهنگساز مطرح موسيقی پاپ فريدون خوشنود او را به ترانهسرايی تشويق كرد و پس از آن تا پايان عمر كوتاهش بيش از ۱۲۰ ترانه ساخت كه توسط الهه، مهستی، گلپايگانی، ايرج، ابي، ستار، نوشآفرين و نسرين خوانده شدند.
۳۸ ساله بود كه به بيماری سرطان دچار شد، نخست برای درمان به لندن رفت و يك سال پس از آن با بروز انقلاب مجبور به ترك كشور شد و در لسآنجلس زيست.
او از آن زمان احساسات خود را بیپرده در كالبد شعر و ترانه بيان كرد و به گفته خودش اينگونه به نبرد با بيماریاش برخاست:
"در تقلای تنم
بعضی از ياخته ها آرامند
حرفم از ياخته های خوب است
كه نميخواهند تكثير شوند".
شيفته كار و صدای هايده بود و بيشترين ترانههای پس از انقلاب اين خواننده را او با نام هنری هديه ساخت كه جز چندتايی باقی از اندوهگينترين ترانههای اجراشده در موسيقی ايرانی لسآنجلسی به شمار میآيند.
ليلا كسرا در ۵۰ سالگی در لسآنجلس درگذشت.